Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the pale
U
بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ireland
U
ایرلند
Ireland (Eire)
U
ایرلند
hibernia
U
ایرلند
erin
U
ایرلند
Northern Ireland
U
ایرلند شمالی
Eire
U
کشور ایرلند
hibernian
U
ساکن ایرلند
NI
U
مخفف ایرلند شمالی
ulster
U
ایالت اولسیتر در ایرلند
Celtic Revival
U
[احیای هنر سلتی در بریتانیا و ایرلند]
ics
U
Society Computer Irish انجمن کامپیوتری ایرلند
Hiberno-romanesque
U
[سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
the british common wealth of nation
U
انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
hexaploid
U
شش بخشی
triarchy
U
سه بخشی
divisor
U
بخشی
bisection
U
دو بخشی
triplet
U
سه بخشی
sectorial
U
بخشی
parochial
U
بخشی
tripartite
U
سه بخشی
sextets
U
شش بخشی
dichotomous
U
دو بخشی
ninefold
U
نه بخشی
sextet
U
شش بخشی
trichotomous
U
سه بخشی
portions
U
بخشی
local
<adj.>
U
بخشی
regional
<adj.>
U
بخشی
fractions
U
بخشی از
fraction
U
بخشی از
portion
U
بخشی
Centigrade
U
صد بخشی
partial
U
بخشی
sectoral
U
بخشی
as part of
U
بخشی از
fraction
U
1-بخشی از یک واحد
rehabilitation
U
توان بخشی
stanza
U
بخشی از بازی
contribute
U
هم بخشی کردن
partial
U
بخشی قسمتی
animations
U
جان بخشی
contributed
U
هم بخشی کردن
efficiency
U
اثر بخشی
contributes
U
هم بخشی کردن
contributing
U
هم بخشی کردن
animation
U
جان بخشی
fractions
U
1-بخشی از یک واحد
stanzas
U
بخشی از بازی
refreshment
U
نیرو بخشی
refreshments
U
نیرو بخشی
effectiveness
U
تاثیر بخشی
effectiveness
U
اثر بخشی
dezincification
U
فرسودگی بخشی
drill tang
بخشی از مته
trichotomy
U
سه بخشی بودن
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
two sector economy
U
اقتصاد دو بخشی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
vitalization
U
حیات بخشی
vivification
U
حیات بخشی
heptamerous
U
هفت بخشی
part way
U
بخشی از راه
stens
U
مقیاس ده بخشی
sectoral integation
U
ادغام بخشی
equipartition principle
U
اصل هم بخشی
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
fytte
U
بخشی ازشعر
genbraliztion
U
کلیت بخشی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
healthfulness
U
صحت بخشی
personification
U
شخصیت بخشی
physical medicine
U
طب توان بخشی
pleasurability
U
لذت بخشی
pleasurableness
U
فرح بخشی
polychotomy
U
چند بخشی
satisfactoriness
U
رضایت بخشی
sectoral integation
U
یکپارچگی بخشی
slice
U
بخشی از چیزی
part
U
بخشی از چیزی
stanine score
U
نمره نه بخشی
slices
U
بخشی از چیزی
nose band
U
بخشی از کلگی اسب
flush
U
فایل یا بخشی از حافظه
partial
U
نیمه کاره بخشی از
arrays
U
بخشی از داده در آرایه
array
U
بخشی از داده در آرایه
sectoral planning
U
برنامه ریزی بخشی
phased
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
flushing
U
فایل یا بخشی از حافظه
flushes
U
فایل یا بخشی از حافظه
tags
U
بخشی از دستور کامپیوتری
a rosy future
U
آینده امید بخشی
barge-course
U
[بخشی از سفال بام]
courses
U
بخشی از غذا اموزه
coursed
U
بخشی از غذا اموزه
course
U
بخشی از غذا اموزه
subsegment
U
بخشی کوچک یک سگمنت
charitableness
U
خیرخواهی صدقه بخشی
stanzas
U
بخشی ازبازی هاکی
stanza
U
بخشی ازبازی هاکی
contribution
U
هم بخشی همکاری وکمک
fetches
U
دستیابی به بخشی از حافظه
lobes
U
بخشی از عضله یا مغز
fetch
U
دستیابی به بخشی از حافظه
phases
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
tag
U
بخشی از دستور کامپیوتری
vocational rehabilitation
U
توان بخشی شغلی
lobe
U
بخشی از عضله یا مغز
contributions
U
هم بخشی همکاری وکمک
revivification
U
باز جان بخشی
staves
U
مقیاس پنج بخشی
cost effectiveness
U
تاثیر بخشی هزینه
fetched
U
دستیابی به بخشی از حافظه
phase
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
physical medicine
U
درمان بدنی و توان بخشی
overlap
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
reviviscence
U
بهوش اوری نیرو بخشی
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
overlaps
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlapped
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
filed
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
selective
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
cost effectiveness analysis
U
تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
inter sectoral planning
U
برنامه ریزی بین بخشی
selectively
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
file
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
palm of a glove
U
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
bunging
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
beginnings
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
introsusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
moto scramble
U
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
carrier
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
intussusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
usenet
U
بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
metaplasm
U
بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
beginning
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
fronting
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
bunged
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
bung
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
satellite
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellites
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
titillate
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillated
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
selective
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selectively
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
front line
U
9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
branches
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
branch
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
rehabilitation
U
تجدید قوا کردن توان بخشی
parterre
U
بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
internal
U
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
carriers
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
bungs
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
storage
U
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
titillates
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
to put in a piece of work
U
بخشی از کار دیگران را انجام دادن
zeros
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zero
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
front
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
machine address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
margins
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
scan
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
nasopharynx
U
بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
cut
U
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
margin
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
nine
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
nines
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
holdup
U
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
drives
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
shirt-tail
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
shirt-tails
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
backplane
U
بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
addressing
U
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
descender
U
بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
hex
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hexadecimal notation
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
drive
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
general delivery
U
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
cuts
U
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com