Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 223 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
keep up with some one
U
با کسی برابر بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
parallel
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallels
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
triple
U
سه برابر چیزی بودن
tripled
U
سه برابر چیزی بودن
triples
U
سه برابر چیزی بودن
tripling
U
سه برابر چیزی بودن
peer
U
برابر بودن با
peered
U
برابر بودن با
peering
U
برابر بودن با
equal
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equaled
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equaling
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equalled
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equalling
U
: برابر شدن با مساوی بودن
equals
U
: برابر شدن با مساوی بودن
arm's length
U
مستقل و برابر بودن طرفها
[یا شرکتها]
در معامله ای
[اقتصاد]
on an arm's length basis
U
بر اساس مستقل و برابر بودن
[در]
to be unable to hold a candle to somebody
<idiom>
U
در برابر کسی پائین رتبه بودن
[در توانایی یا مهارت و غیره]
Other Matches
howitzer
U
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion
U
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate
U
سه برابر سه برابر کردن
without recourse
U
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure
U
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
U
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate
U
سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
to have short views
U
د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
outnumbers
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to be in one's right mind
U
دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
corresponds
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumbering
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
up to it/the job
<idiom>
U
مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
outnumbered
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
correspond
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumber
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
corresponded
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
to mind
U
مراقب بودن
[مواظب بودن]
[احتیاط کردن]
belongs
U
مال کسی بودن وابسته بودن
validity of the credit
U
معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
lurked
U
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
reasonableness
U
موجه بودن عادلانه یا مناسب بودن
to be hard put to it
U
درسختی وتنگی بودن درزحمت بودن
to be in a habit
U
دارای خویاعادتی بودن دچارخویاعادتی بودن
look out
U
منتظر بودن گوش به زنگ بودن
lurk
U
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
to look out
U
اماده بودن گوش بزنگ بودن
lurking
U
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
belong
U
مال کسی بودن وابسته بودن
fittest
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
fits
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
fit
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
lurks
U
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
To be on top of ones job .
U
بر کار سوار بودن ( مسلط بودن )
belonged
U
مال کسی بودن وابسته بودن
breast
U
برابر
triples
U
سه برابر
equalling
U
برابر
doubled
U
دو برابر
tripling
U
سه برابر
decuple
U
ده برابر
euqal
U
برابر
tantamount
U
برابر
identical
U
برابر
tripled
U
سه برابر
level with each other
U
برابر
equalled
U
برابر
for
U
در برابر
opposites
U
برابر
opposite
U
برابر
two fold
U
دو برابر
equals
U
برابر
squared
U
برابر
eq
U
برابر با
equipollent
U
برابر
double
U
دو برابر
squaring
U
برابر
triple
U
سه برابر
squares
U
برابر
breasts
U
برابر
bracketed
U
برابر
square
U
برابر
sextuple
U
شش برابر
paripassu
U
برابر
sixfold
U
شش برابر
he is twice the man he was
U
دو برابر
symmetric
U
برابر
equaled
U
برابر
even
<adj.>
U
برابر
doubled up
U
دو برابر
as much a
U
دو برابر
homological
U
برابر
abreast
U
برابر
ninefold
U
نه برابر
versus
U
در برابر
tenfold
U
ده برابر
equaling
U
برابر
one hundred times as many
U
صد برابر
one fold
U
یک برابر
vs
U
در برابر
equal
U
برابر
three fold
U
سه برابر
threefold
U
سه برابر
equalizer
U
برابر کننده
equalizers
U
برابر کننده
counterweights
U
وزنه برابر
counterweight
U
وزنه برابر
triple precision
U
دقت سه برابر
senary
U
شش برابر ششگانه
quintuple
U
پنج برابر
paralleling
U
برابر خط موازی
triple precision
U
با دقت سه برابر
parallelled
U
برابر خط موازی
reduplicate
U
دو برابر کردن
sevenfold
U
هفت برابر
parallelling
U
برابر خط موازی
septuple
U
هفت برابر
sextuple
U
شش برابر کردن
leveller
U
برابر کننده
parallelize
U
برابر کردن
life long
U
برابر با یک عمر
equaling
U
برابر مساوی
octuple
U
هشت برابر
millionfold
U
یک میلون برابر
money worth
U
برابر پول
dead even
U
دقیقا برابر
nip and tuck
U
تقریبا برابر
equivalent
U
برابر مشابه
plain
U
صاف برابر
plainer
U
صاف برابر
plainest
U
صاف برابر
plains
U
صاف برابر
equivalents
U
برابر مشابه
leveler
U
برابر کننده
deuce
U
برابر درامتیاز 04
quadraple
U
چهار برابر
paralleled
U
برابر خط موازی
trebly
U
بطور سه برابر
prallelize
U
برابر کردن
parallel
U
برابر خط موازی
equals
U
برابر مساوی
treble our casualties
U
سه برابر تلفات ما
doubled up
U
دو برابر بزرگتر
equalled
U
برابر مساوی
equalling
U
برابر مساوی
equaled
U
برابر مساوی
multiple
U
چند برابر
level out
U
برابر کردن
peer to each other
U
برابر با یکدیگر
equal
U
برابر مساوی
parallels
U
برابر خط موازی
equalization
U
برابر کردن
trebling
U
سه برابر کردن
trebles
U
سه برابر کردن
trebled
U
سه برابر کردن
double
U
: دو برابر دوتا
double
U
دو برابر کردن
water resistant
U
مقاوم در برابر اب
double
U
دو برابر بزرگتر
lifelong
U
برابر یک عمر
double
U
اندازه دو برابر
doubled
U
: دو برابر دوتا
equilateral
U
دو پهلو برابر
against payment
U
در برابر پول
ties
U
برابر شدن
antithesis
U
برابر نهاده
anti thesis
U
برابر نهاد
antitheses
U
برابر نهاده
fair play
U
شرایط برابر
level
U
سطح برابر
leveled
U
سطح برابر
levelled
U
سطح برابر
levels
U
سطح برابر
identical
U
کاملا" برابر
manifold
U
چند برابر
mustn't
U
برابر است با not must
EC
U
پیشوند برابر با ex-
doubler
U
دو برابر کننده
treble
U
سه برابر کردن
under the same conditions
U
شرایطی برابر
doubled
U
اندازه دو برابر
eight fold
U
هشت برابر
equalze
U
برابر کننده
doubled up
U
: دو برابر دوتا
equality gate
U
برابر سازی
tie
U
برابر شدن
counterbalance
U
نیروی برابر
ge
U
بزرگتر از یا برابر با
eualize
U
برابر کردن
doubled up
U
اندازه دو برابر
fivefold
U
پنج برابر
doubled up
U
دو برابر کردن
par
U
برابر کردن
triply
U
بطور سه برابر
counterbalances
U
نیروی برابر
triplex
U
سه برابر کردن
counterbalanced
U
نیروی برابر
doubled
U
دو برابر کردن
doubled
U
دو برابر بزرگتر
humbled to the dust
U
باخاک برابر
monitored
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
slip proof
U
مقام در برابر لغزش
multifold
U
چند برابر چندگانه
acid resistance
U
مقاومت در برابر اسید
payment against documents
پرداخت در برابر اسناد
pattern offense
U
موضعگیری در برابر حریف
resistant to heat
U
مقاوم در برابر گرما
resistance to tempering
U
مقاوم در برابر بازپخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com