English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
resonantly U با پیچش و ارتعاش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tirl U ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
torsion U پیچش
deflection U پیچش
ten smus U پیچش
intorsion U پیچش
buckling U پیچش
deflections U پیچش
intortion U پیچش
backing off U پس پیچش
curvature U پیچش
geometric twist U پیچش هندسی
wrests U چرخش پیچش
deflexion U انحراف پیچش
wresting U چرخش پیچش
wrested U چرخش پیچش
wrest U چرخش پیچش
lock torque U قفل پیچش
number of threads U تعداد پیچش ها
torsion modulus U مدول پیچش
torsion test U ازمایش پیچش
torsion dynamometer U پیچش سنج
torsion recorder U ضباط پیچش
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
curling U پیچش یا حلقه زنی
inversions U پیچش کف پا به طرف داخل
inversion U پیچش کف پا به طرف داخل
resonances U پیچش صدا طنین
torsion resistant U مقاوم در برابر پیچش
direction of thread U سوی پیچش پیچ
intortion U پیچش ساقه انعطاف
draw shot U ضربه با پیچش به عقب
eversion U پیچش کف پا به طرف خارج
torque twist curve U منحنی گشتاور و پیچش
intorsion U پیچش ساقه انعطاف
resonance U پیچش صدا طنین
crimped U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimp U پیچش وانقباض عضله درخواب
twist U دوران حول محور افقی پیچش
twists U دوران حول محور افقی پیچش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
outswinger U توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
out and in U گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
quivered U ارتعاش
quivering U ارتعاش
quivers U ارتعاش
reverberation U ارتعاش
reverberations U ارتعاش
quiver U ارتعاش
pallesthesia U حس ارتعاش
vibration sense U حس ارتعاش
planegency U ارتعاش
shake U ارتعاش
shakes U ارتعاش
plangency U ارتعاش
shaking U ارتعاش
libration U ارتعاش
tremolo U ارتعاش
vibration U ارتعاش
vibratility U ارتعاش
tremble U ارتعاش
trembled U ارتعاش
trembles U ارتعاش
shiver U ارتعاش
vibrancy U ارتعاش
vibrational U ارتعاش
shivering U ارتعاش
shivered U ارتعاش
wash in U پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
vibrational frequency U بسامد ارتعاش
resonator U اسباب ارتعاش
vibrative U باعث ارتعاش
vibrators U دستگاه ارتعاش
wagging vibration U ارتعاش جنبانهای
frequency of vibration U تکرار ارتعاش
phonoscope U ارتعاش نما
period of vibratio U دوره ارتعاش
vibroscope U ارتعاش بین
vibratory U باعث ارتعاش
vibrators U وسیله ارتعاش
vibratility U : قابلیت ارتعاش
torsional vibration U ارتعاش پیچشی
vibrator U وسیله ارتعاش
vibrator U دستگاه ارتعاش
twisting vibration U ارتعاش رقاصکی
vibrator U ارتعاش کننده
quaver U ارتعاش داشتن
symmetry vibration U ارتعاش متقارن
stretching vibration U ارتعاش کششی
vibration amplitude U دامنه ارتعاش
seismicity U حالت ارتعاش
sound vibration U ارتعاش صوتی
quavers U ارتعاش داشتن
electron vibrations U ارتعاش الکترونها
dingle U لرزیدن ارتعاش
damped vibration U ارتعاش میرا
breathing vibration U ارتعاش تنفسی
bending vibration U ارتعاش خمشی
amplitude of vibration U دامنه ارتعاش
quavered U ارتعاش داشتن
vibrated U ارتعاش داشتن
quavering U ارتعاش داشتن
vibrating U ارتعاش داشتن
vibrates U ارتعاش داشتن
vibrate U ارتعاش داشتن
energy of vibration U انرژی ارتعاش
fundamental vibration U ارتعاش اصلی
mode of vibration U شیوه ارتعاش
lattice vibration U ارتعاش شبکه
damping U استهلاک ارتعاش
vibrational mode U شیوه ارتعاش
molecular vibration U ارتعاش مولکولی
neural reverbration U ارتعاش عصبی
vibrators U ارتعاش کننده
harmonic vibration U ارتعاش هماهنگ
oscillator U ارتعاش سنج
vibration absorption U میرایی نوسان یا ارتعاش
scissoring vibration U ارتعاش قیچی وار
fundamental period vibration U دوره اصلی ارتعاش
insulation against vibration U حفافت در برابر ارتعاش
free harmonic vibration U ارتعاش هارمونیک ازاد
damping charactristics U مشخصات خفه شدن ارتعاش
shudders U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudder U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddered U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
vibratile U قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
shuddering U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
endless knots U طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
quavers U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
hug the rail U غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
snap pass U پاس سریع با پیچش سریع مچ
bumblebees U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com