Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
compatible
U
با هم درست کار می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
comparator
U
وسیله منط قی که درستی خروجی آن درست است که ورودیها با هم فرق کنند
fish cake
U
نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
frostwork
U
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
koumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
lachryma christi
U
باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
manil hemp
U
کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
matelote
U
یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
meat safe
U
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
musette
U
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
picalilli
U
ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
resurection pie
U
کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند
Other Matches
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
they mingle their tears
U
با هم گریه می کنند
he is well spoken of
U
از او تعریف می کنند
PRI
U
پشتیبانی کنند
he warned them to obey
U
اطاعت کنند
they dispute about nothing
U
درسرهیچ نزاع می کنند
i hear him complain
U
میشنوم که شکایت می کنند
Murray code
U
- بیت استفاده می کنند
the trumpets blows
U
شیپورها صدا می کنند
daisy chain
U
سومین را و... فراخوانی می کنند
they make much noise
U
زیاد شلوق می کنند
they make much noise
U
خیلی صدا می کنند
had it trans ted
U
بدهید ترجمه کنند
My feet hurt.
U
پاهایم درد می کنند.
charnel house
U
مردگان راتوده می کنند
they are in full retreat
U
سخت عقب نشینی می کنند
fire support coordinator
U
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
fillister
U
رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
They act after their kind.
جنس خود رفتار می کنند.
they went to r. themselves
U
رفتند که نامه نویسی کنند
knife board
U
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
watch pocket
U
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
Those who agree,raise their hands.
U
موافقین دستهایشان رابلند کنند
screen coordinator
U
هماهنگ کنند پوشش دریایی
the iron interest
U
کسانی که در اهن کار می کنند
oast
U
کورهای که رازک را دران خشک می کنند
nogging
U
اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
mud sill
U
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
tightrope
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tandem
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
tandems
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
tightropes
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
collaret
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
mealing table
U
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
oleomargarine
U
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
combination
U
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
the police are on his track
U
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
saw doctor
U
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
mouse
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
mouses
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
numerical
U
داده ذخیره شده کار می کنند
mountain dew
U
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
Birds of a feather flock together .
<proverb>
U
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
fleas i. doges and cats
U
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
The story goes that …
U
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
Providence watches over him.
U
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
combatable
U
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
pontoons
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoon
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
ccd
U
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
She is the talk of the town .
U
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
They fight like cat and dog .
U
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
time
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
message
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
timed
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
boat people
U
پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند
kirmess
U
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
kago
U
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
The squirrels are storing up nuts for the winter.
U
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
departmental LAN
U
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
pulper
U
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
oatcake
U
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
times
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
rissoles
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
functional
U
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
carriage
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
priestcraft
U
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
carriages
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
processes
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
messages
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
water bed
U
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
mutton chop
U
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
corporal oath
U
سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
live lining
U
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
rissole
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
This car is assembled in Iran.
U
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
qualifying shares
U
سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
huck aback
U
حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند
These trees deprive the house of light .
U
این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند
The surely clean you out in this nightclub .
U
دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
Refugees believe Germany is a land of milk and honey.
U
پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
generations
U
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generation
U
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
Can you get it repaired?
U
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
hydropath establishment
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
pentarch
U
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
In a quarrel they do not distribute sweetmeat.
<proverb>
U
توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
hydrotherapeutic
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
transceiver
U
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
They live abroad for the greater part of the year.
U
آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
gates
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
Atari ST
U
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
in house training
U
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
analogue
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
analogue
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
candle ends
U
باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند
train headway
U
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
Olympic Games
U
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
analogues
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
analogues
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
command sponsored dependent
U
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
an out match
U
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
guild hall
U
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
fritters
U
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
initials
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialling
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialled
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
He was engrossed in conversation .
U
فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
initialed
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
jacamar
U
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
fritter
U
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
symmetry ink
U
مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
initialing
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
wysiwyg
U
You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
protonotary apostoloc
U
یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
pneumatic
U
بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
acronym
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
In the nature of things, young people often rebel against their parents.
U
طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
splash scale
U
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
communication
U
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
concerted action
U
عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند
operation
U
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
functioned
U
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function
U
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
indirect speech
U
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
acronyms
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
lyuch law
U
مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
pacts
U
قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
ccitt
U
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
pact
U
قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
functions
U
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
to lose track
[of]
U
فراموش کنند
[یا دیگر ندانند]
که شخصی
[چیزی]
کجا است
fetched
U
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
times
U
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
timed
U
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
time
U
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com