Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
at all hazard
U
با هر گونه مخاطره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aventurous
U
مخاطره طلب مخاطره امیز
update
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
risking
U
مخاطره
risks
U
مخاطره
menaces
U
مخاطره
menaced
U
مخاطره
menace
U
مخاطره
peril
U
مخاطره
risked
U
مخاطره
risk
U
مخاطره
riskier
U
پر مخاطره
riskiest
U
پر مخاطره
risky
U
پر مخاطره
death trap
U
پر مخاطره
death traps
U
پر مخاطره
perils
U
مخاطره
venturous
U
پر مخاطره
adventures
U
مخاطره
jeopardy
U
مخاطره
gadarene
U
در مخاطره
adventure
U
مخاطره
hazards
U
مخاطره
hazarding
U
مخاطره
hazard
U
مخاطره
hazarded
U
مخاطره
imperiling
U
در مخاطره انداختن
endangers
U
به مخاطره انداختن
imperiled
U
در مخاطره انداختن
endangered
U
به مخاطره انداختن
endanger
U
به مخاطره انداختن
imperils
U
در مخاطره انداختن
imperilling
U
در مخاطره انداختن
imperilled
U
در مخاطره انداختن
riskful
U
مخاطره امیز
venturesome
U
مخاطره امیز
risks
U
به مخاطره انداختن
risking
U
به مخاطره انداختن
endangering
U
به مخاطره انداختن
risked
U
به مخاطره انداختن
riskiness
U
مخاطره امیزی
risk
U
به مخاطره انداختن
safety hazard
U
مخاطره ایمنی
adventures
U
ماجرا مخاطره
imperil
U
در مخاطره انداختن
perilous
U
مخاطره امیز
adventuress
U
زن مخاطره طلب
adventurous
مخاطره طلب
precarious
<adj.>
U
مخاطره آمیز
to seek adventures
U
مخاطره جویی کردن
hazardously
U
بطور مخاطره امیز
risk
U
مخاطره ریسک خطر
perdue
U
ماموریت مخاطره امیز
risked
U
مخاطره ریسک خطر
to take
U
مخاطره معامله قماری
venture capital
U
سرمایه مخاطره امیز
risks
U
مخاطره ریسک خطر
adventures
U
تجارت مخاطره امیز
perdu
U
ماموریت مخاطره امیز
ventured
U
مخاطره معامله قماری
ventures
U
مخاطره معامله قماری
risking
U
مخاطره ریسک خطر
adventurously
U
باجرات مخاطره طلبی
to run the hazard
U
خودرادرمعرض مخاطره قراردادن
venture
U
مخاطره معامله قماری
venturing
U
مخاطره معامله قماری
brinkmanship
U
سیاست قبول مخاطره
adventure
تجارت مخاطره آمیز
riskily
U
بطور مخاطره امیز
hazarding
U
اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazards
U
اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazarded
U
اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazard
U
اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
to a in
U
باجرات وبابیم مخاطره به جایی داخل شدن
adventures
U
: درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventure
درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
nature
U
گونه
breed
U
گونه
the five predicables
U
گونه
breeds
U
گونه
species
U
گونه
variant
U
گونه
natures
U
گونه
sorted
U
گونه
navigates
U
گونه
kindest
U
گونه
navigated
U
گونه
navigate
U
گونه
haffet
U
گونه
kind
U
گونه
sort
U
گونه
cheeks
U
گونه
sorts
U
گونه
navigating
U
گونه
haffit
U
گونه
cheek
U
گونه
variation
U
گونه ها
of all sorts
U
از هر گونه ای
variations
U
گونه ها
kinds
U
گونه
buccal
U
وابسته به گونه
germplasm bank
U
بانک گونه ها
gnathitis
U
اماس گونه
models
U
گونه یک محصول
allomorph
U
واژک گونه
hysteroid
U
هیستری گونه
hypnoidal
U
خواب گونه
model
U
گونه یک محصول
hypnoid
U
خواب گونه
allomorph
U
واج گونه
modeled
U
گونه یک محصول
blowsy
U
سرخ گونه
blowzed
U
سرخ گونه
blowzy
U
سرخ گونه
malar bone
U
استخوان گونه
modelled
U
گونه یک محصول
rooting reflex
U
بازتاب گونه
climax species
U
گونه اوج
schizotypal
U
اسکیزوفرنی گونه
octagon
U
هشت گونه
subspecies
U
زیر گونه
prototype
U
پیش گونه
prototypes
U
پیش گونه
zygomatic
U
استخوان گونه
thus
U
بدین گونه
suchlike
U
از این گونه
types
U
گونه الگو
type
U
گونه الگو
octagons
U
هشت گونه
diversity
U
گونه گونی
released
U
گونه یک محصول
zygomatic bone
U
استخوان گونه
releases
U
گونه یک محصول
spectral class
U
گونه طیقی
zoomorphic
<adj.>
U
جانور گونه
diversities
U
گونه گونی
ilk
U
جور گونه
typed
U
گونه الگو
ckeek bone
U
استخوان گونه
cheekbones
U
استخوان گونه
cheekbone
U
استخوان گونه
spasmodically
U
اسپاسم گونه
spasmodic
U
اسپاسم گونه
release
U
گونه یک محصول
such like
U
از این گونه ومانندان
wrap around type
U
گونه نوشتار محیطی
critically endangered species
U
گونه در معرض خطر
diversification
U
گونه گون سازی
build
U
گونه خاص یک برنامه
buildings
U
گونه خاص یک برنامه
anecdotal evidence
U
شواهد داستان گونه
builds
U
گونه خاص یک برنامه
blowzy
U
سرخ گونه شلخته
released
U
شماره گونه یک محصول
release
U
شماره گونه یک محصول
diversification
U
گونه گون شدن
accidental sepcies
گونه های اتفاقی
accurate
U
بدون هر گونه خطا
releases
U
شماره گونه یک محصول
son file
U
آخرین گونه کاری یک فایل
whisker
U
موی اطراف گونه وچانه
whiskery
U
موی اطراف گونه وچانه
jowls
U
ارواره زیرین پرنده گونه
jowl
U
ارواره زیرین پرنده گونه
at the drop of a hat
<idiom>
U
بدون هیچ گونه معطلی
alphas
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
zephyrus
U
دار گونه باد صبا
alpha
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
rare varieties of fishes
U
گونه های نادر ماهی
accidental sepcies
گونه های پیش آمدی
accurately
U
به درستی و بدون هر گونه خطا
invasive exotic
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
exotic
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
blankest
U
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
blank
U
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
father file
U
پشتیبان گونه قدیمی فایل
alien species
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
invasive species
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
neophyte
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
species
U
گونه
[نوع]
[گیاه شناسی]
[جانورشناسی]
description
U
جور
[گونه]
[قسم]
[جنس]
[گروه ]
to bear any customs duties
U
هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
ansi
U
گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
inquiry station
U
دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
free WAIS
U
گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
I am prepared for any eventuality.
U
برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
point four
U
رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
I strongly protest against such allegations!
U
من به شدت به این گونه اتهامات اعتراض می کنم!
cheekpiece
U
تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
whaterer
U
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
cloning
U
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clones
U
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloned
U
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
This sort of propaganda is for home consumption
U
این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است
scripts
U
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
clone
U
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
Klamath
U
نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention
xmodem
U
گونه پیشرفته XMODEM که حاوی بررسی خطا است
positive
U
که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com