English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coo U با صدای نرم وعاشقانه سخن گفتن
cooed U با صدای نرم وعاشقانه سخن گفتن
cooing U با صدای نرم وعاشقانه سخن گفتن
coos U با صدای نرم وعاشقانه سخن گفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to bray out U با صدای نکره گفتن
torch singer U خواننده شعر احساساتی وعاشقانه
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
greets U درود گفتن تبریک گفتن
greet U درود گفتن تبریک گفتن
greeted U درود گفتن تبریک گفتن
to answer in the a U اری گفتن بله گفتن
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
sputters U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputtered U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputter U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
iteration U گفتن
say U گفتن
rehearse U گفتن
informing U گفتن
inform U گفتن
to weep out U گفتن
to tell a story U گفتن
says U گفتن
utter U گفتن
uttered U گفتن
get out U گفتن
rehearsed U گفتن
informs U گفتن
let out <idiom> U گفتن
utters U گفتن
utterances U گفتن
utterance U گفتن
relates U گفتن
adduse U گفتن
viyuperate U بد گفتن
vituperate U بد گفتن
relate U گفتن
rehearsing U گفتن
rehearses U گفتن
let (someone) know <idiom> U گفتن
mouths U گفتن
mouthing U گفتن
mouthed U گفتن
tell U گفتن
bubble U گفتن
to give utterance to U گفتن
tells U گفتن
telling-off U گفتن
saith U گفتن
bubbled U گفتن
mouth U گفتن
pshaw U اه گفتن
bubbling U گفتن
bubbles U گفتن
blares U بافریاد گفتن
blaring U بافریاد گفتن
restate U باز گفتن
restated U باز گفتن
fable U حکایت گفتن
blared U بافریاد گفتن
fables U حکایت گفتن
blare U بافریاد گفتن
jests U مزاح گفتن
jest U مزاح گفتن
solace U تسلیت گفتن
restates U باز گفتن
restating U باز گفتن
say a word U سخن گفتن
quip U ایهام گفتن
quipped U ایهام گفتن
quipping U ایهام گفتن
quips U ایهام گفتن
mistime U بیموقع گفتن
mistimes U بیموقع گفتن
mistiming U بیموقع گفتن
ha U اهان گفتن
shush U هیس گفتن
congratulating U شادباش گفتن
to bellow out U بانعره گفتن
rime U شعر گفتن
congratulate U تبریک گفتن
congratulate U شادباش گفتن
congratulated U تبریک گفتن
congratulated U شادباش گفتن
congratulates U تبریک گفتن
congratulates U شادباش گفتن
congratulating U تبریک گفتن
parlance U طرزسخن گفتن
to bellow forth U با نعره گفتن
tack tall U گزاف گفتن
whining U باناله گفتن
whined U باناله گفتن
communes U راز دل گفتن
repeat U دوباره گفتن
gnosticize U عرفان گفتن
hyperbolize U اغراق گفتن
whine U باناله گفتن
speak the trurh U راست گفتن
speak the trurh U صادقانه گفتن
discourses U سخن گفتن
discourse U سخن گفتن
lalophobia U گفتن هراسی
lay to U دروغ گفتن
macarize U خوشابحال گفتن
mammer U بالکنت گفتن
take leave of U بدرود گفتن با
tallyho U اهای گفتن
to a. oneself U سخن گفتن
to say a word U سخن گفتن
repeats U باز گفتن
repeats U دوباره گفتن
panegyrize U مدح گفتن
outvoice U موثرترسخن گفتن از
outvoice U بلندترسخن گفتن از
nuncupate U زبانی گفتن
doxologize U ستایش گفتن
rejoins U در پاسخ گفتن
enounce U به صراحت گفتن
fabulize U افسانه گفتن
misstate U غلط گفتن
repeat U باز گفتن
pitch a yarn U قصه گفتن
mant U با لکنت گفتن
sweet talk U تملق گفتن
avow U اشکارا گفتن
abandoning U ترک گفتن
observed U گفتن برپاداشتن
observes U گفتن برپاداشتن
observing U گفتن برپاداشتن
confides U محرمانه گفتن
confided U محرمانه گفتن
confide U محرمانه گفتن
screams U ناگهانی گفتن
screamed U ناگهانی گفتن
scream U ناگهانی گفتن
communing U راز دل گفتن
communed U راز دل گفتن
observe U گفتن برپاداشتن
belying U دروغ گفتن
abandons U ترک گفتن
extemporised U بالبداهه گفتن
extemporises U بالبداهه گفتن
extemporising U بالبداهه گفتن
extemporize U بالبداهه گفتن
extemporized U بالبداهه گفتن
extemporizes U بالبداهه گفتن
extemporizing U بالبداهه گفتن
belie U دروغ گفتن
belied U دروغ گفتن
belies U دروغ گفتن
commune U راز دل گفتن
giggling U سخن گفتن
reviles U ناسزا گفتن
speak U سخن گفتن
speaks U سخن گفتن
overstate U اغراق گفتن در
overstated U اغراق گفتن در
overstates U اغراق گفتن در
overstating U اغراق گفتن در
swears U ناسزا گفتن
swear U ناسزا گفتن
rejoin U در پاسخ گفتن
rejoined U در پاسخ گفتن
reviled U ناسزا گفتن
revile U ناسزا گفتن
giggles U سخن گفتن
giggled U سخن گفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com