Perdic | با صدای بلند ادا کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (36 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	vociferate U	با صدای بلند ادا کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	poop U	قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
	poops U	قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
	turn down <idiom> U	کم کردن صدای بلند
	to blast something U	با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی]
Other Matches

	screeches U	صدای بلند
	buzzing U	صدای بلند
	screeching U	صدای بلند
	buzzes U	صدای بلند
	screech U	صدای بلند
	fortissimo U	صدای بلند
	vociferant U	با صدای بلند
	buzzed U	صدای بلند
	screeched U	صدای بلند
	row de dow U	صدای بلند
	loudly U	با صدای بلند
	buzz U	صدای بلند
	din U	صدای بلند
	At the top of ones voice . U	با صدای هرچه بلند تر
	buzz U	ایجاد صدای بلند
	stentorophonic U	دارای صدای بلند
	sopranos U	ششدانگ صدای بلند
	soprano U	ششدانگ صدای بلند
	whomp U	صدای ضربت بلند
	buzzes U	ایجاد صدای بلند
	buzzed U	ایجاد صدای بلند
	laughter U	صدای خنده بلند
	buzzing U	ایجاد صدای بلند
	whooped U	صدای بلند مثل سرفه
	whooping U	صدای بلند مثل سرفه
	whoops U	صدای بلند مثل سرفه
	loudmouthed U	وراج دارای صدای بلند
	whoop U	صدای بلند مثل سرفه
	whomp U	با صدای بلند ضربت زدن
	talk up U	با صدای بلند حرف زدن
	whang U	با صدای بلند زدن کوبیدن
	banged U	صدای بلند یا محکم چتر زلف
	bangs U	صدای بلند یا محکم چتر زلف
	bang U	صدای بلند یا محکم چتر زلف
	banging U	صدای بلند یا محکم چتر زلف
	buzzer U	وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
	crashingly U	ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
	crashing U	ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
	buzzers U	وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
	crash U	ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
	crashed U	ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
	crashes U	ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
	countertenors U	خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
	countertenor U	خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
	slam U	صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
	slammed U	صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
	slams U	صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
	slamming U	صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
	chortle U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortling U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortled U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortles U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	twanging U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twanged U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twangs U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twang U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	clackvalve U	دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
	touting U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	tout U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touted U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touts U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	tinkle U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkles U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkled U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkling U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	dirndl U	نوعی دامن بلند با کمر بلند
	honking U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honked U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honk U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honks U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	acrophony U	صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
	pinged U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	ping U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	voicing U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesisers U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesizer U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	pinging U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	synthesizers U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	voice U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	pings U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	voices U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	contraltos U	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
	contralto U	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
	monophthong U	صدای ساده وتنها صدای بسیط
	phut U	تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
	erecting U	بلند کردن
	hoisted U	بلند کردن
	hoists U	بلند کردن
	hoist U	بلند کردن
	heightening U	بلند کردن
	heightened U	بلند کردن
	heave U	بلند کردن
	heaved U	بلند کردن
	walk off with U	بلند کردن
	upraise U	بلند کردن
	heists U	بلند کردن
	heist U	بلند کردن
	to throw up U	بلند کردن
	lifts U	بلند کردن
	lifting U	بلند کردن
	lifted U	بلند کردن
	to kick up U	با پا بلند کردن
	lift U	بلند کردن
	erects U	بلند کردن
	heighten U	بلند کردن
	elevating U	بلند کردن
	elevates U	بلند کردن
	throw up U	بلند کردن
	elevate U	بلند کردن
	exalting U	بلند کردن
	exalt U	بلند کردن
	heightens U	بلند کردن
	erected U	بلند کردن
	exalts U	بلند کردن
	erect U	بلند کردن
	craning U	وسیله بلند کردن
	lift fire U	بلند کردن اتش
	craned U	وسیله بلند کردن
	hydraulic lift U	بلند کردن اب به نیروی اب
	chairlifts U	سردست بلند کردن
	chairlift U	سردست بلند کردن
	cranes U	وسیله بلند کردن
	steals U	بلند کردن چیزی
	steal U	بلند کردن چیزی
	crane	وسیله بلند کردن
	soars U	بلند پروازی کردن
	hoisted U	وسیله بلند کردن
	hoist U	وسیله بلند کردن
	hoists U	وسیله بلند کردن
	soared U	بلند پروازی کردن
	soar U	بلند پروازی کردن
	to put forth U	بلند کردن نمایش دادن
	haranguing U	باصدای بلند نطق کردن
	shoplifting U	بلند کردن جنس از مغازه
	to make a dust U	گردو خاک بلند کردن
	hoist U	بلند کردن وسایل سنگین
	harangued U	باصدای بلند نطق کردن
	pedestal U	بلند کردن ترفیع دادن
	sound off U	باصدای بلند صحبت کردن
	raise a dust U	گرد و خاک بلند کردن
	hoists U	بلند کردن وسایل سنگین
	harangues U	باصدای بلند نطق کردن
	harangue U	باصدای بلند نطق کردن
	hoisted U	بلند کردن وسایل سنگین
	pedestals U	بلند کردن ترفیع دادن
	bank U	کپه کردن بلند شدن
	banks U	کپه کردن بلند شدن
	swishing U	صدای فش فش کردن
	swoosh U	صدای خش خش کردن
	swish U	صدای فش فش کردن
	plink U	صدای دق دق کردن
	crepitate U	صدای خش خش کردن
	swishes U	صدای فش فش کردن
	swished U	صدای فش فش کردن
	to blate U	مع مع کردن [صدای بز]
	long ball U	[شوت کردن بلند توپ] [فوتبال]
	craned U	باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
	lay hands one someone U	دست روی کسی بلند کردن
	cranes U	باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
	craning U	باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
	lifting U	بلند کردن شریک رقص اززمین
	to pick up women <idiom> U	دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
	crane	باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
	lifted U	بلند کردن شریک رقص اززمین
	lifts U	بلند کردن شریک رقص اززمین
	ululate U	باصدای بلند ناله وزاری کردن
	bite off more than one can chew <idiom> U	با یک دست چندتا هندوانه بلند کردن
	lift U	بلند کردن شریک رقص اززمین
	skirl U	صدای زیر صدای نی انبان
	bellow U	صدای گاو کردن
	bellowing U	صدای غرش کردن
	whooshes U	صدای صفیرایجاد کردن
	bellow U	صدای غرش کردن
	bellowed U	صدای غرش کردن
	bellowed U	صدای گاو کردن
	whooshing U	صدای صفیرایجاد کردن
	gee U	صدای هی و هین کردن
	whoosh U	صدای صفیرایجاد کردن
	whooshed U	صدای صفیرایجاد کردن
	pinged U	صدای غژایجاد کردن
	sizzles U	صدای هیس کردن
	pinging U	صدای غژایجاد کردن
	pings U	صدای غژایجاد کردن
	sizzling U	صدای هیس کردن
	bellowing U	صدای گاو کردن
	keck U	صدای قی کردن دراوردن
	sizzle U	صدای هیس کردن
	sizzled U	صدای هیس کردن
	ping U	صدای غژایجاد کردن
	bleats U	صدای بزغاله کردن
	bleating U	صدای بزغاله کردن
	bleated U	صدای بزغاله کردن
	bleat U	صدای بزغاله کردن
	chirr U	صدای ملخ کردن
	too many irons in the fire <idiom> U	بایک دست چند هندوانه بلند کردن
	deal lift U	بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
	jabbed U	بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
	jab U	بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
	jabs U	بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
	To vacate a house. U	خانه ای را خالی کردن ( بلند شدن از محل )