Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
She talked me into doing it.
U
با حرف مرا قانع بانجام آن کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outwork
U
بانجام رساندن
follow out
U
بانجام رساندن
completing
U
بانجام رساندن
completes
U
بانجام رساندن
completed
U
بانجام رساندن
complete
U
بانجام رساندن
come about
U
بانجام رسیدن
manage to do it
U
موفق بانجام ان شدن
eventual
U
موکول بانجام شرطی
put over
U
بازحمت بانجام رساندن
accomplishes
U
بانجام رساندن وفا کردن
processes
U
بانجام رساندن تمام کردن
process
U
بانجام رساندن تمام کردن
achieving
U
انجام دادن بانجام رسانیدن
achieves
U
انجام دادن بانجام رسانیدن
achieved
U
انجام دادن بانجام رسانیدن
achieve
انجام دادن
[بانجام رسانیدن]
lie to
U
بانجام کاری همت گماشتن
accomplishing
U
بانجام رساندن وفا کردن
accomplish
U
بانجام رساندن وفا کردن
sufficient
U
قانع
satisfied
U
قانع
contented
U
قانع
to content oneself
U
قانع شدن
convincer
U
قانع کننده
convinces
U
قانع کردن
persuasion
U
قانع سازی
persuasions
U
قانع سازی
convince
U
قانع کردن
satisfies
U
قانع کردن
satisfy
U
قانع کردن
satisfying
U
قانع کردن
content
U
قانع کردن
contenting
U
قانع کردن
follow through
U
چیزی را تا اخر دنبال کردن بانجام رسانی
approving truth
U
دلیل قانع کننده
inconvincible
U
ادم قانع نشونده
not to have a prayer of achieving something
U
کمترین شانس هم برای بانجام رسانیدن چیزی رانداشتن
to convince somebody of something
U
کسی را به چیزی قانع کردن
get by
<idiom>
U
قانع کردن احتیاجاتت یا درخواستت
inappeasable
U
غیر قابل تسکین قانع نشدنی
This does not satisfy me.
U
این جواب مرا قانع نمی کند
to talk insistently to somebody
U
با کسی به اصرار صحبت کردن
[تا قانع شود]
refereeing
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com