Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
atilt
U
با حالت حمله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
offensiveness
U
حالت تهاجم یا حمله
Other Matches
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
falling sickness
U
حمله
fit
U
حمله
campaigns
U
حمله
campaigning
U
حمله
seizure
U
حمله
campaigned
U
حمله
seizures
U
حمله
offense,etc
U
حمله
sally
U
حمله
sallies
U
حمله
onrush
U
حمله
attacks
U
حمله
attacking line
U
خط حمله
assaulting
U
حمله
campaign
U
حمله
offense
U
حمله
offence
U
حمله
ictys
U
حمله
aggression
U
حمله
impugnation
U
حمله
impugnment
U
حمله
offenses
U
حمله
stound
U
حمله
epileptic fit
U
حمله
inroad
U
حمله
time cut
U
ضد حمله
countered
U
حمله
venues
U
حمله
canvass
U
حمله
canvassed
U
حمله
wide open
U
حمله
fittest
U
حمله
canvasses
U
حمله
canvassing
U
حمله
venue
U
حمله
besetting
U
حمله پی در پی
fits
U
حمله
countering
U
حمله
onset
U
حمله
onslaught
U
حمله
assaulted
U
حمله
onslaughts
U
حمله
offensive
<adj.>
U
حمله
offensives
U
حمله
assault
U
حمله
hysteria
U
حمله
assailment
U
حمله
thrusts
U
حمله
assaults
U
حمله
foray
U
حمله
counter
U
حمله
forays
U
حمله
spell
U
حمله
thrusting
U
حمله
attacked
U
حمله
attacking
[style of play, player]
<adj.>
U
حمله
thrust
U
حمله
attack
U
حمله
spells
U
حمله
spelled
U
حمله
assailant
U
حمله کننده
epilepsy
U
غشی حمله
assail
U
حمله کردن
offense
U
تقصیر حمله
leading edge
U
لبه حمله
main attack
U
حمله اصلی
lunes
U
حمله جنون
line of departure
U
خط شروع حمله
launch an attack
U
شروع حمله
conniption
U
حمله صرع
line of skirmishers
U
حمله به خط زنجیر
blow in
U
حمله از میان خط
mating attack
U
حمله ماتی
minority attack
U
حمله مینوریته
assails
U
حمله کردن بر
multiple offence
U
حمله مرکب
assailing
U
حمله کردن
momentum of attack
U
شدت حمله
canvasses
U
حمله ناگهانی
canvass
U
حمله ناگهانی
canvassed
U
حمله ناگهانی
assailing
U
حمله کردن بر
assail
U
حمله کردن بر
narcolepsy
U
حمله خواب
assailed
U
حمله کردن بر
aggressor
U
حمله کننده
assailed
U
حمله کردن
nimzovitch attack
U
حمله نیمزوویچ
raid
U
حمله ناگهانی
momentum of attack
U
دور حمله
setting up
U
حمله کردن
sets
U
حمله کردن
set
U
حمله کردن
canvassing
U
حمله ناگهانی
assails
U
حمله کردن
lunged
U
حمله ناگهانی
echelon of attack
U
موج حمله
echelon of attack
U
رده حمله
dutch attack
U
حمله هلندی
assailable
U
قابل حمله
anxiety attack
U
حمله اضطراب
vulnerable
U
قابل حمله
durkin attack
U
حمله دیورکین
hypnolepsy
U
حمله خواب
hysterogenic
U
حمله اور
double attack
U
حمله دویل
discovered attack
U
حمله برخاست
counter-attacks
U
حمله متقابله
envelopment
U
حمله احاطهای
lunge
U
حمله ناگهانی
excision of clause
U
دراوردن یک حمله
lunges
U
حمله ناگهانی
frontcourt
U
منطقه حمله
epileptic seizure
U
حمله صرع
attack zone
U
منطقه حمله
lunging
U
حمله ناگهانی
frontal attack
U
حمله جبههای
geong gegak
U
حمله تکواندو
epileptic fit
U
غش حمله ایی
absence attack
U
حمله غیاب
direction of attack
U
سمت حمله
counter-attack
U
حمله متقابله
geong geuk
U
حمله تکواندو
jump off
U
اغاز حمله
kick off
U
شروع حمله
banzai attack
U
حمله بی پروا
larsen's opening
U
حمله نیمزوویچ
launch an attack
U
حمله کردن
slot
U
شکاف در خط حمله
counterattack
U
حمله متقابل
slots
U
شکاف در خط حمله
assailants
U
حمله کننده
slotting
U
شکاف در خط حمله
jump off
U
شروع حمله
backside attack
U
حمله از پشت
seizes
U
دچار حمله
seized
U
دچار حمله
seize
U
دچار حمله
hysteroid
U
حمله اور
an air raid
U
حمله هوایی
counter attack
U
حمله متقابله
attackman
U
مامور حمله
critical angle of attack
U
زاویه حمله
back side attack
U
حمله از پشت
air strike
U
حمله هوایی
air attack
U
حمله هوایی
counter offensive
U
حمله متقابل
offensive foul
U
خطای حمله
parries
U
دفع حمله
unassailable
U
غیرقابل حمله
attacks
U
حمله کردن
spearheads
U
نوک حمله
attacked
U
حمله کردن
attacked
U
حمله کردن بر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com