English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I love her with my whole being . U با تمام وجود دوستش دارم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
body and soul <idiom> U با تمام وجود
put one's foot down <idiom> U با تمام وجود اعتراض کردن
She loves him in spite lf sll his faults . U با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
She was talking to (with ) a friend . U داشت با دوستش صحبت می کرد
an fitting U رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
iam p to of knowing him U از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
iam proud to know him U از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
I have a carton of cigarettes U من یک ... دارم.
it is in my recollection U یاد دارم
I'm in a hurry. من عجله دارم.
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
i maintain U عقیده دارم که ...
i intend to stay here U خیال دارم که ...
I agree. U قبول دارم.
I have a question. U من یک سئوال دارم.
I have tobacco. من یک توتون دارم.
I'm in a hurry. من عجله دارم
I need my e U من دوست دارم
own a house U خانهای دارم
my a is 0 years U من 04سال دارم
I have a headache. U من سر درد دارم.
I am standing by you . I am right behind you . U هوایت را دارم
I'm in doubt about it. U من بهش شک دارم.
close the door please U خواهش دارم
i wish to stay here U میل دارم ...
I owe her a grudge U حق دارم که با اولج باشم
i am busy at the moment U اکنون کار دارم
I have an appointment with the dentist. U با دندانساز قرار دارم
I am deae beat . I am tired out . U از خستگی دارم غش می کنم
I am staying at the hotel. U در هتل منزل دارم.
I am beginning to realize ( understand ) . U کم کم دارم متوجه می شوم
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
i have a silk rug Štoo U یک قالیچه ابریشمی هم دارم
I am over 50 years old. U من ۵۰ سال بیشتر دارم.
i am on the wrong side of 0 U من بیش از 05 سال دارم
i am purposed to go U قصد دارم بروم
i stand to it that U جدا عقیده دارم که
i am purposed to go U در نظر دارم بروم
i have a suit to the shah U به شاه عرض دارم
i am reluctant to go U اکراه دارم از رفتن
I feel like throwing up. <idiom> U دارم بالا میارم.
I feel nauseated. U حالت تهوع دارم.
i have a hunch that U سخت گمان دارم که
i have a hunch that U بیم یافن ان دارم که ...
i am famishing U از گرسنگی دارم می میرم
I believe in God. U من به خدا ایمان دارم.
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
I am in a great hurry . I am pressed for time . U خیلی عجله دارم
i humbly request that U خواهش عاجزانه دارم که ...
i am rials in pocket U سه ریال در جیب دارم
I am positive that ... U من اطمینان کامل دارم که ...
iam ill bested U موقعیت بدی دارم
i yearn for U ارزوی استراحت دارم
I have a pain in my chest. U سینه درد دارم
I have cigar U من یک سیگار برگ دارم.
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
i own to having done it U اقرار دارم که ان کار را کرده ام
i intend to stay here U قصد دارم اینجا بمانم
i am in a hurry for it U عجله دارم یا در شتاب هستم
i have come on business U کاری دارم اینجا امدم
i have worse to tell you U بدتر از این دارم که بشمابگویم
i have a suit to the shah U عریضه برای شاه دارم
please dont forget it U خواهش دارم فراموش نکنید
i heed your help U به مساعدت شما احتیاج دارم
I have a steady monthly income. U درآمد ماهیانه ثابتی دارم
I live a very regular life . U زندگی خیلی منظمی دارم
I like it. U دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I am thinding of going to Europe. U خیال دارم به اروپ؟ بروم
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
I am going on twenty. U دارم می روم توی 20سالگی ؟
I am very busy today . U امروز خیلی کار دارم
I'll need a plot of land . U یک قطعه زمین لازم دارم
I would like to know the truth. U من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
I have a date with my fiandee. U با نامزدم قرار ملاقات دارم
I have to study U من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
It pleases me. U دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
much as I'd like to <idiom> U با اینکه اینقدر دوست دارم
I have all kinds of problems. U هزار جور گرفتار ؟ دارم
I'm working on it. U دارم روش کار میکنم.
He owes me some money. U از او پول می خواهم (طلب دارم )
do tell me U خواهش دارم بمن بگویید
i insist that he is innocent U جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i insist on his innocence U جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i have as many books as you U کتاب شما دارید منهم دارم
I am looking for work ( ajob). U دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i p to arrange an intrriew U قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
I am working here non-stop. U یک بند دارم اینجا کار می کنم
i life that better U انرا بیشتر از همه دوست دارم
I intend to buy a car . U خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I'm starving [to death] . U از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . U دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I'm sure we can come to some arrangement. U من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
i please to do it U خوش دارم که این کار را بکنم
pray consider my case U خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
I have a son your age. U پسری دارم بسن ( وسال) شما
I would like to learn the truth. U من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
Can I go earlier today, just as a special exception? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Could I have a word with you ? U عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
My clothes are a witness to my poverty. U لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
i intend my son for the bar U خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
I have a free hand in this matter. U دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. U بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
Is there enough time to change trains? U آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
From your lips to God's ears! <idiom> U امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
i insist on your being present U جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
iam impatient to go U دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
neer do well or well U پی وجود
personalities U وجود
personality U وجود
despite U با وجود
entities U وجود
entity U وجود
presence U وجود
existence U وجود
individuation U وجود
In spite of . Despite . Notwithstanding . U با وجود
in spite U با وجود
existences U وجود
being U وجود
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama U تمام نما اینه تمام نما
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. U عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
universe U عالم وجود
in spite of that U با وجود این
viruses U وجود دارد
system U اصول وجود
exists U وجود داشتن
existed U وجود داشتن
systems U اصول وجود
nonetheless U بااین وجود
regardless U با وجود علیرغم
essence U وجود ماهیت
individuality U وجود فردی
exist U وجود داشتن
pantheist U معتقدبوحدت وجود
drink hail U گوارای وجود
Despite the fact that… U با وجود اینکه
begetter U وجود اور
from the bottom of one's heart <idiom> U از اعماق وجود
to be there U وجود داشتن
be U وجود داشتن
fact U وجود مسلم
facts U وجود مسلم
realities U اصالت وجود
d. constitution U وجود نازک
reality U اصالت وجود
d. of constitution U نازکی وجود
pre existence U تقدم وجود
none the less U با وجود این
person U وجود ذات
persons U وجود ذات
non ego U غیر وجود
self assertiveness U ابراز وجود
qualities U وجود خصوصیت
quality U وجود خصوصیت
virus U وجود دارد
preexistence U تقدم وجود
AFAIK U خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
cosmologies U نظام عالم وجود
begetting U سبب وجود شدن
begets U سبب وجود شدن
objectives U دارای وجود خارجی
pantheism U ایین وحدت وجود
preexistent U دارای تقدم در وجود
in the face of such odds U با وجود این تفاوت
preexist U قبلا وجود داشتن
atheism U انکار وجود خدا
animalization U وجود مواد حیوانی
know nothing U منکر وجود خدا
objective U دارای وجود خارجی
nevertheless U با این وجود علیرغم
numen U وجود الهی خدا
beget U سبب وجود شدن
hydrometeor U وجود بخاراب در هوا
oxaluria U وجود جوهر ترشک
cosmology U نظام عالم وجود
for all that U با وجود همه اینها
and there an end. U و پایان وجود دارد.
neer do well or well U ادم بی وجود یا بی خاصیت
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
hemoglobinuria U وجود هموگلوبین درادرار
hematuria U وجود خون در ادرار
cosmos U نظام عالم وجود
groove U [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
react U تغییر به علت وجود یک ماده
reacted U تغییر به علت وجود یک ماده
reacting U تغییر به علت وجود یک ماده
reacts U تغییر به علت وجود یک ماده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com