English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nevertheless U با این وجود علیرغم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
regardless U با وجود علیرغم
Other Matches
malgre U علیرغم
mauger U علیرغم
maugre U علیرغم
blow in doors U دری در مجرای ورودی موتورهواپیما که در اثر اختلاف فشار علیرغم نیروی فنربطرف داخل باز میشود
federal reserve system U ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
In spite of . Despite . Notwithstanding . U با وجود
personality U وجود
being U وجود
existence U وجود
personalities U وجود
presence U وجود
entity U وجود
despite U با وجود
neer do well or well U پی وجود
existences U وجود
individuation U وجود
entities U وجود
in spite U با وجود
in spite of that U با وجود این
universe U عالم وجود
d. constitution U وجود نازک
preexistence U تقدم وجود
nonetheless U بااین وجود
systems U اصول وجود
system U اصول وجود
viruses U وجود دارد
virus U وجود دارد
d. of constitution U نازکی وجود
exist U وجود داشتن
begetter U وجود اور
non ego U غیر وجود
none the less U با وجود این
pantheist U معتقدبوحدت وجود
pre existence U تقدم وجود
self assertiveness U ابراز وجود
Despite the fact that… U با وجود اینکه
essence U وجود ماهیت
from the bottom of one's heart <idiom> U از اعماق وجود
drink hail U گوارای وجود
exists U وجود داشتن
existed U وجود داشتن
individuality U وجود فردی
quality U وجود خصوصیت
fact U وجود مسلم
facts U وجود مسلم
realities U اصالت وجود
reality U اصالت وجود
to be there U وجود داشتن
persons U وجود ذات
person U وجود ذات
be U وجود داشتن
body and soul <idiom> U با تمام وجود
qualities U وجود خصوصیت
animalization U وجود مواد حیوانی
oxaluria U وجود جوهر ترشک
preexist U قبلا وجود داشتن
numen U وجود الهی خدا
preexistent U دارای تقدم در وجود
for all that U با وجود همه اینها
hematuria U وجود خون در ادرار
hemoglobinuria U وجود هموگلوبین درادرار
hydrometeor U وجود بخاراب در هوا
in the face of such odds U با وجود این تفاوت
know nothing U منکر وجود خدا
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
cosmologies U نظام عالم وجود
begets U سبب وجود شدن
begetting U سبب وجود شدن
and there an end. U و پایان وجود دارد.
pantheism U ایین وحدت وجود
neer do well or well U ادم بی وجود یا بی خاصیت
atheism U انکار وجود خدا
cosmos U نظام عالم وجود
objectives U دارای وجود خارجی
beget U سبب وجود شدن
cosmology U نظام عالم وجود
objective U دارای وجود خارجی
give someone a good run for her money <idiom> U رقابت شدید به وجود آوردن
There is a mountain of difficulties . U کوهی از مشکلات وجود دارد
water exists in three phases U اب درسه نمود وجود دارد
warehouse refusal U اعلام عدم وجود درانبار
trichotomy U تقسیم وجود انسان به سه قسمت
She was a fine woman ( person ) . U وجود بسیار نازنینی بود
I love her with my whole being . U با تمام وجود دوستش دارم
phosphaturia U وجود فوسفات زیاد در پیشاب
put one's foot down <idiom> U با تمام وجود اعتراض کردن
Is there electricity? U آیا برق وجود دارد؟
Is there drinking water? U آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there a television? U آیا تلویزیون وجود دارد؟
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
groove U [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
reacts U تغییر به علت وجود یک ماده
reacted U تغییر به علت وجود یک ماده
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
cosmogonic U وابسته به خلقت عالم وجود
fetches U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
agnostics U عرفای منکر وجود خدا
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
agnostic U عرفای منکر وجود خدا
pantheism U همه خدایی وحدت وجود
reacting U تغییر به علت وجود یک ماده
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
fetched U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
react U تغییر به علت وجود یک ماده
fetch U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
objectiveness U با داشتن وجود خارجی بطورواقعی یاخارجی
There's no reason for concern. U دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
There is nothing to worry about. U دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
You are needed . They need you . U وجود شما مورد نیاز است
radiological survey U بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
Such a thing does not exist at all . U چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
Is there air conditioning? U آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
unitarianism U وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
Is there heating? U آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
syupersubstantial U مافق وجود یا جوهر مادی روحی
substantialize U دارای وجود خارجی کردن یاشدن
logos U اصل یا منشاء عقل عالم وجود
There is no such number. U همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
albinism U عدم وجود رنگ دانه در بدن
cosmologist U دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
To put ones heart and soul into a job . U باتمام وجود کاری را انجام دادن
androgyny U وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
in nature U همه جا دارای وجود خارجی یا طبیعی
lactosuria U وجود ماده قندی شیر درپیشاب
There's an exception to every rule. U برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
to not be [any] the wiser <idiom> U ملتفت نشدن [با وجود نشانه ها و توضیحات]
homogamy U وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
residents U ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
transient U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
resident U ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
She loves him in spite lf sll his faults . U با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
xanthoma U وجود لکههای زرد غیرمنظم در زیر پوست
dualism U وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
There are not many amusements in this town. U دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
Inquietude U حس آشوبی که از وجود آسایش و سکون به دست می آید.
Racial prejudice prevails in some countries. U دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
Where theres will theres a way . <proverb> U تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
cosmogony U خلقت وپیدایش عالم وجود کیهان شناسی
There is no reason to do something U دلیلی وجود ندارد که کاری انجام شود.
There's no danger of that happening again. U خطری وجود ندارد که آن دوباره اتفاق بیافته.
However hard he tried ... U با این وجود که او [مرد] سخت تلاش کرد ...
Ah, what the heck! U اه مهم نیست! [اه با وجود این کار را میکنم!]
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
There is one physician for every 260 inhabitants. U برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
windage U تنظیم حرکت تفنگ درهدفگیری هنگام وجود بادعرضی
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
The chances of a soloution are bleak. U احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
non striker U توپزنی که با وجود ایستادن جلو میله ضربه نمیزند
There are ine milion book (volumes)in this library. U دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
addressing U دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
There is more to it than meets the eye. U ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
reticle U تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
deque U یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
standards U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
standard U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
notation U قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
There is no pleasure without pain . <proverb> U هیچ کامیابى و لذتى بدون درد ورنج وجود ندارد .
double coincidence of wants U نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
notations U قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
crevice corrosion U خوردگی ناشی از وجود ترک مویی یا درز در ساختمان یک قطعه
windage U تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
I don't think there's any question about it. U من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
It is all over between them . They are thru with each other . U بین آنها چیزی باقی نمانده ( را بطه یا تماسی وجود ندارد )
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> U هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
Dialer U امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
There are many difference between Persian and English . U بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
natural rate hypothesis U هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
Berlin U کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
selected U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
outputs U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
selects U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
select U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
output U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
to reinvent the wheel <idiom> U هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
spoon U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
declarative statement U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
resident U داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
DX U پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
vaccines U امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
residents U داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
Pronoia U واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
vaccine U امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
declarations U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com