Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
toe
U
با انگشت پا زدن یاراه رفتن
toes
U
با انگشت پا زدن یاراه رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to keep time
U
موزون خواندن یارقصیدن یاساز زدن یاراه رفتن وفاصله ضربی نگاه داشتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
mitten
U
دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens
U
دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
blinds
U
درز یاراه
blind
U
درز یاراه
blinded
U
درز یاراه
fingerprint
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
pussyfoot
U
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
U
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
U
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
fingers
U
انگشت
digit
U
انگشت
adactylous
U
بی انگشت
finger
U
انگشت
monodactylous
U
تک انگشت
dactyl
U
انگشت
digits
U
انگشت
knuckle
U
بند انگشت
fingers
U
انگشت زدن
conspicuous
U
انگشت نما
the little finger
U
انگشت کهین
soleprint
U
انگشت نگاری از پا
the middle finger
U
انگشت میانه
fingerprint
U
اثر انگشت
to become a byword
U
انگشت نماشدن
fingering
U
استفاده از انگشت
finger
U
انگشت زدن
the first or index finger
U
انگشت شهادت
knuckles
U
بند انگشت
forefingers
U
انگشت شهادت
five finger
U
پنج انگشت
gazing stock
U
انگشت نما
finger print
U
اثر انگشت
ring fingers
U
انگشت انگشتر
ring finger
U
انگشت انگشتر
index fingers
U
انگشت نشان
forefinger
U
انگشت نشان
forefinger
U
انگشت شهادت
forefingers
U
انگشت نشان
the first or index finger
U
انگشت نشان
index finger
U
انگشت نشان
finger mark
U
اثر انگشت
agnail
U
میخچهء پا یا انگشت پا
fingered
U
انگشت دار
pollex
U
انگشت شست
fingertip
U
نوک انگشت
toenail
U
ناخن انگشت پا
toenails
U
ناخن انگشت پا
dactyloscopy
U
انگشت نگاری
digitate
U
انگشت دار
digitiform
U
انگشت مانند
fingertips
U
نوک انگشت
dactylagraphy
U
انگشت نگاری
potentilla
U
پنج انگشت
pinky
U
انگشت کوچک
pinkie
U
انگشت کوچک
phalange
U
بند انگشت
finger painting
U
نقاشی با انگشت
dactylitis
U
اماس انگشت
the ring finger
U
انگشت حلقه
notoriety
U
انگشت نمایی
medius
U
انگشت وسطی
marplot
U
انگشت به شیر زن
fingered
U
انگشت مانند
fingerprinting
U
اثر انگشت
medius
U
انگشت میان
soon koot
U
نوک انگشت
fingerprinted
U
اثر انگشت
middle finger
U
انگشت میان
fingerprints
U
اثر انگشت
syndacty
U
چسبیده انگشت
rule of thumb
U
حساب انگشت
sawison keut
U
نوک دو انگشت
little fingers
U
انگشت کوچک
cinquefoil
U
پنج انگشت
cinqfoil
U
پنج انگشت
egregious
U
انگشت نما
his hand want's two fingers
U
دستش دو انگشت ندارد
his hand lack one finger
U
دستش یک انگشت ندارد
phalanges
U
استخوان انگشت گروه
lumbrical
U
ماهیچه انگشت یا پنجه
nose-picking
U
انگشت کردن در بینی
flagrant
U
انگشت نما رسوا
knucklebone
U
استخوان بند انگشت
hitsu shiubi
U
مفصل انگشت وسط
phalange
U
استخوان انگشت یاپنجه
little finger
U
انگشت کوچک دست
pinkie
U
انگشت کوچک دست
finger glass
U
فرف انگشت شوئی
tap the door with your fingers
U
انگشت بزنید بدر
indexes
U
نمودار انگشت سبابه
indexed
U
نمودار انگشت سبابه
index
U
نمودار انگشت سبابه
polydactyl
U
چند انگشتی پر انگشت
To take fingerprints.
U
انگشت نگاری کردن
pettitoes
U
چیز بی ارزش انگشت پا
proverbialize
U
انگشت نما کردن
finger mark
U
با انگشت چرک کردن
finger thumb opposition
U
تقابل شست و انگشت
to run over
U
تند انگشت گذاشتن
the little finger
U
انگشت کوچک کلنج
finger play
U
استفاده از انگشت درشمشیربازی
ring fingers
U
انگشت چهارم دست چپ
notoriously
U
بطور انگشت نما
To finger something.
U
به چیزی انگشت زدن
ring finger
U
انگشت چهارم دست چپ
finger tapping
U
ضربه زنی با انگشت
finger print department
U
اداره انگشت نگاری
mouch
U
راه رفتن دولادولاراه رفتن
agnus castus
U
پنج انگشت فلفل بری
jam
U
گرفتن شکاف کوه با انگشت
pizzicato
U
با ضرب نوک انگشت یاناخن
jams
U
گرفتن شکاف کوه با انگشت
jammed
U
گرفتن شکاف کوه با انگشت
phalangeal
U
وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
to make an e. of oneself
U
خود را انگشت نما کردن
lumbrical
U
ماهیچهای که با انگشت یاپمجه را می جنباند
pokes
U
فشار با نوک انگشت حرکت
a man's best friends are his ten fingers
<proverb>
U
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
poke
U
فشار با نوک انگشت حرکت
finger hold
U
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
fingering
U
پنجه گذاری انگشت کاری
finger
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
poking
U
فشار با نوک انگشت حرکت
poked
U
فشار با نوک انگشت حرکت
fingers
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
to gouge out a persons eye
U
چشم کسیرابا انگشت بیرون اوردن
To be conspicuous.
U
انگشت نما بودن ( مشخص یا سر شناس )
To be flabbergasted (bewildered).
U
انگشت به دهان ماندن ( مبهوت شدن )
to poke somebody
U
کسی را با نوک انگشت فشار دادن
two
U
دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
toes
U
انگشت پای مهره داران جای پا
syndactyl
U
دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
twos
U
دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
toe
U
انگشت پای مهره داران جای پا
to prod somebody
U
کسی را با نوک انگشت فشار دادن
ageum son
U
قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
hang ten
U
سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
percuss
U
بازدن انگشت یا الت دیگری چیزی را ازمودن
to queer the pitch for any one
U
نقشه کسی رابرهم زدن انگشت توی شیرزدن
to cross self
U
با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
moulage
U
انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
trot
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
lift
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
parading
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parmakli
U
لوزی پنجه ای
[این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
U
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
free stroke
U
کشیدن ساده سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
rest stroke
U
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
dump
U
رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
tap loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
to d.deep in to
U
فر رفتن در
pullback
U
پس رفتن
to do a guy
U
در رفتن
snitch
U
کش رفتن
crawl
U
رفتن
to do out of
U
کش رفتن
short-change
U
کش رفتن
mog
U
رفتن
pilfers
U
کش رفتن
to take to ones heels
U
در رفتن
snook
U
کش رفتن
to whisk away or off
U
رفتن
to go to mess
U
رفتن
to boil over
U
سر رفتن
pilfer
U
کش رفتن
nim
U
کش رفتن
pilfered
U
کش رفتن
crawls
U
رفتن
retrograde
U
پس رفتن
pilfering
U
کش رفتن
fall into a rage
U
از جا در رفتن
swipe
U
کش رفتن
to go back ward
U
پس رفتن
to make ones getaway
U
در رفتن
glom on to
U
کش رفتن
to pair off
U
رفتن
to get over
U
رفتن از
to get one's monkey up
U
از جا در رفتن
to get away
U
رفتن
swiped
U
کش رفتن
to go backward
U
پس رفتن
to hang back
U
پس رفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com