Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hold up
U
با اسلحه سرقت کردن
hold-up
U
با اسلحه سرقت کردن
hold-ups
U
با اسلحه سرقت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
steals
U
به سرقت بردن یا سرقت کردن
steal
U
به سرقت بردن یا سرقت کردن
inspection arms
U
سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
housebreak
U
سرقت کردن
lifted
U
سرقت کردن
commit theft
U
سرقت کردن
lift
U
سرقت کردن
lifts
U
سرقت کردن
purlion
U
سرقت کردن
affricate
سرقت کردن
lifting
U
سرقت کردن
brigand
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
bandit
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
preyer
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
heister
[American E]
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
raider
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
robber
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
kidnap
U
ادم سرقت کردن
kidnaps
U
ادم سرقت کردن
burglarize
U
سرقت مسلحانه کردن
kidnapped
U
ادم سرقت کردن
burglarized
U
سرقت مسلحانه کردن
burglarizes
U
سرقت مسلحانه کردن
snaffle
U
دزدیدن سرقت کردن
attempting to steal
U
شروع کردن به سرقت
burglarizing
U
سرقت مسلحانه کردن
plagiarised
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
to sight gun
U
نشان کردن اسلحه
to decommission weapons
U
اسلحه ها را غیردایر کردن
ranging
U
تنظیم کردن اسلحه
to pack a weapon
[colloquial]
U
اسلحه ای با خود حمل کردن
to be packing
[heat]
[colloquial]
U
اسلحه ای با خود حمل کردن
to carry a weapon
U
اسلحه ای با خود حمل کردن
to call to arms
U
اعلام دست به اسلحه کردن
cant
U
اسلحه را درهدفگیری کمی کج کردن
boresight
U
میزان کردن لوله و مگسک اسلحه در هدفگیری
nobble
U
سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbling
U
سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbled
U
سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbles
U
سرقت کردن سواستفاده کردن
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
thefts
U
سرقت
affrication
U
سرقت
stealing
U
سرقت
larceny
U
سرقت
dishonest removal of property
U
سرقت
robberies
U
سرقت
thievery
U
سرقت
theft, pilferage, non delivery
U
سرقت
tpnd
U
سرقت
robbery
U
سرقت
housebreaking
U
سرقت
theft
U
سرقت
heist
U
دزدی سرقت
heists
U
دزدی سرقت
lifted
U
سرقت ترقی
kleptomania
U
جنون سرقت
kleptomaniac
U
عاشق سرقت
aggravated theft
U
سرقت مشدد
kleptomaniacs
U
عاشق سرقت
open theft
U
سرقت مشهود
kidnapping
U
سرقت و دزدیدن
lift
U
سرقت ترقی
lifts
U
سرقت ترقی
attempted theft
U
شروع به سرقت
stealer
U
مرتکب سرقت
attempted theft
U
سرقت ناتمام
contructive larcency
U
سرقت اعتباری
prowl
U
تکاپو سرقت
prowled
U
تکاپو سرقت
prowls
U
تکاپو سرقت
duff
U
سرقت گوسفند
grand larceny
U
سرقت کبیره
prowling
U
تکاپو سرقت
grand larceny
U
سرقت عظیم
banditry
U
سرقت مسلح
lifting
U
سرقت ترقی
sacrilege
U
سرقت اشیاء مقدسه
expilation
U
سرقت مقرون به ازار
sacrilege
U
سرقت ازاماکن مقدسه
pirate disc
U
نسخه سرقت شده
pirate copy
U
نسخه سرقت شده
plagiarism
U
سرقت تالیفات یا اختراعات
grand larceny
U
سرقت اموال پرقیمت
software piracy
U
سرقت نرم افزاری
stick up
U
سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick-up
U
سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick-ups
U
سرقت مسلحانه سربرافراشتن
pirated edition
U
نسخه سرقت شده
robbery
U
سرقت مقرون به ازار یاتهدید
robberies
U
سرقت مقرون به ازار یاتهدید
weapon
U
اسلحه
armless
U
بی اسلحه
weapons
U
اسلحه
unarmed
U
بی اسلحه
bare handed
U
بی اسلحه
joyrides
U
سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
joyride
U
سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
Ten firearms .
U
ده قبضه اسلحه
armoury
U
اسلحه قوزخانه
weaponary
U
مربوط به اسلحه
weapons
U
اسلحه حربه
thumb
U
شستی اسلحه
triggered
U
ماشه اسلحه
Elaborate
U
اسلحه بزرگ
safety lock
U
ضامن اسلحه
trigger
U
ماشه اسلحه
piece
U
اسلحه گرم
maximum range
U
بردنهایی اسلحه
armorer
U
اسلحه ساز
firearms
U
اسلحه گرم
misfired
U
گیرکردن اسلحه
armourer
U
اسلحه ساز
heavy armed
U
سنگین اسلحه
armory
U
اسلحه خانه
ordnance
U
اسلحه ومهمات
misfire
U
گیرکردن اسلحه
cold steel
U
اسلحه سرد
triggers
U
ماشه اسلحه
repeating firearm
U
اسلحه خودکار
armouries
U
اسلحه قوزخانه
weapon
U
اسلحه حربه
armouries
U
اسلحه خانه
armoury
U
اسلحه خانه
d. armour
U
اسلحه دفاع
arm of precision
U
اسلحه دقیق
firearm
U
اسلحه گرم
fire arms
U
اسلحه ی گرم
side arm
U
اسلحه کمری
antiaircraft
U
اسلحه ضد هوایی
arm
U
اسلحه گرم
thumbing
U
شستی اسلحه
stoppage
U
گیر در اسلحه
thumbed
U
شستی اسلحه
thumbs
U
شستی اسلحه
shooting iron
U
اسلحه گرم
holsters
U
جلد اسلحه
stoppages
U
گیر در اسلحه
holster
U
جلد اسلحه
weaponry
U
اسلحه سازی
pieces
U
اسلحه گرم
light armed
U
سبک اسلحه
single shot
U
اسلحه تک تیر
misfires
U
گیرکردن اسلحه
side arms
U
اسلحه کمری
salami technique
U
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
missiles
U
اسلحه پرتاب کردنی
lift fire
U
زیادکردن برد اسلحه
light infantry
U
پیاده سبک اسلحه
biathlon
U
اسکی صحرانوردی با اسلحه
cleaning rod
U
سمبه نظافت اسلحه
magazines
U
مخزن خشاب اسلحه
velite
U
سرباز سبک اسلحه
magazine
U
مخزن خشاب اسلحه
disassemble
U
بازکردن اسلحه یا موتور
armory
U
کارخانهء اسلحه سازی
gunrunner
U
قاچاقچی اسلحه و مهمات
ordnance
U
مربوط به اسلحه و مهمات
muzzles
U
دهانه لوله اسلحه
armorer
U
نگهبان اسلحه زراد
missile
U
اسلحه پرتاب کردنی
muzzled
U
دهانه لوله اسلحه
stock
U
دسته ابزار و اسلحه
muzzle
U
دهانه لوله اسلحه
to decommission weapons
U
اسلحه ها را از کار انداختن
poppers
U
اسلحه صدا دار
chamber
U
خزانه فشنگ در اسلحه
armor bearer
U
حامل اسلحه زرهدار
popper
U
اسلحه صدا دار
To lay down ones arms .
U
اسلحه رابزمین گذاشتن
muzzling
U
دهانه لوله اسلحه
chambers
U
خزانه فشنگ در اسلحه
The motor vehicle is covered by theft insurance.
U
این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
bores
U
قطر داخلی لوله اسلحه
arm
U
اسلحه دستهء صندلی یا مبل
gun-running
U
واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
bore
U
قطر داخلی لوله اسلحه
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
free
U
کمی محدودیت نوع اسلحه
To drow ( pull ) a gun on some one .
U
بروی کسی اسلحه کشیدن
gun running
U
واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
caliber
U
قطر داخلی لوله اسلحه
freed
U
کمی محدودیت نوع اسلحه
shooting position
U
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
clangs
U
صدای بهم خوردن اسلحه
freeing
U
کمی محدودیت نوع اسلحه
firing pin
U
سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
light horse
U
سوار نظام سبک اسلحه
clanging
U
صدای بهم خوردن اسلحه
clanged
U
صدای بهم خوردن اسلحه
frees
U
کمی محدودیت نوع اسلحه
clang
U
صدای بهم خوردن اسلحه
waifs
U
اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com