English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 270 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flutter U بال زنی دسته جمعی
fluttered U بال زنی دسته جمعی
fluttering U بال زنی دسته جمعی
flutters U بال زنی دسته جمعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
poll U اخذرای دسته جمعی
polled U اخذرای دسته جمعی
polls U اخذرای دسته جمعی
salvo U فریاد دسته جمعی
salvoes U فریاد دسته جمعی
anthem U سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
anthems U سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
litanies U مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
litany U مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
picnic U گردش دسته جمعی
picnic U دسته جمعی خوردن
picnicked U گردش دسته جمعی
picnicked U دسته جمعی خوردن
picnics U گردش دسته جمعی
picnics U دسته جمعی خوردن
procession U حرکت دسته جمعی
processions U حرکت دسته جمعی
collective U دسته جمعی
parade U تظاهرات عملیات دسته جمعی
paraded U تظاهرات عملیات دسته جمعی
parades U تظاهرات عملیات دسته جمعی
parading U تظاهرات عملیات دسته جمعی
choir U بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
choirs U بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
gang U دسته جمعی عمل کردن
gangs U دسته جمعی عمل کردن
social U دسته جمعی
ensemble U دسته جمعی
ensembles U دسته جمعی
exodus U مهاجرت مهاجرت دسته جمعی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
teamwork U کار دسته جمعی
processional U دسته جمعی
genocide U کشتار دسته جمعی
acapella U اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
antistrophe U حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
callective note U بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
collective fire U اتش دسته جمعی
collective guarantee U مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
collective security U تامین دسته جمعی
collectivism U وسایل تولید دسته جمعی ومشترک
formicarm U زندگی دسته جمعی موریانه
formicary U زندگی دسته جمعی موریانه
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
gang punch U منگنه دسته جمعی
head stock U راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
in mass U بطور دسته جمعی
ingrow U بطور دسته جمعی
poussette U رقص دسته جمعی دایره وار رقص چوبی
power play U حمله دسته جمعی
scot ant lot U جریمه یامالیات دسته جمعی
symbion U موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
terpsichore U رب النوع رقص واوازهای دسته جمعی
to go on a picnic U بگردش دسته جمعی رفتن درسوردانگی شرکت کردن
volley bombing U شلیک دسته جمعی
en masse U دسته جمعی
part song U آواز دسته جمعی بدون ساز
communal U دسته جمعی
all together U دسته جمعی
in company U دسته جمعی
in chorus U دسته جمعی
Other Matches
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
additives U جمعی
collective bargaining U جمعی
additive U جمعی
plural U جمعی
masses U جمعی
massing U جمعی
collective U جمعی
mass U جمعی
aggregative U جمعی
sum term U لفظ جمعی
sum check U مقابله جمعی
collective agreement U توافق جمعی
collective self reliance U خوداتکائی جمعی
collectedness U جمعی حواس
aggregate operator U عملگر جمعی
collective behavior U رفتار جمعی
collective liability U بدهی جمعی
collective mind U ذهن جمعی
collective ownership U مالکیت جمعی
collective goods U کالاهای جمعی
aggregate function U عمل جمعی
collective protection U حفافت جمعی
collective responsibility U مسئوولیت جمعی
collective bargaining U معامله جمعی
mass communication U ارتباط جمعی
cumulative error U خطای جمعی
processional U سروددسته جمعی
scrutin deliste U رای جمعی
collective unconscious U ناهشیار جمعی
mass hysteria U هیستری جمعی
gunner U جمعی توپخانه
mass education U اموزش جمعی
gunners U جمعی توپخانه
mass contagion U سرایت جمعی
paratrooper U جمعی یکان چترباز
infantrymen U جمعی پیاده نظام
infantryman U جمعی پیاده نظام
volley U شلیک بطوردسته جمعی
mass media U وسایل ارتباط جمعی
volleyed U شلیک بطوردسته جمعی
permanent party U جمعی دایمی یکان
nonoperating strength U جمعی غیرفعال در یکان
certes U خاطر جمعی تحقیق
volleys U شلیک بطوردسته جمعی
paratroopers U جمعی یکان چترباز
volleying U شلیک بطوردسته جمعی
social increment U افزایش ناشی از کار جمعی
social decrement U کاهش ناشی از کار جمعی
gang days U روزهایی که بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
synergism U کار توام ودسته جمعی
collective U جمعی پخش یکجای اخبار هواشناسی
faux pas U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
gaffe U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
convocation U جشن پایان تحصیل جمعی دانشجویان
embarrassing clanger [British E] U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing blunder U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
gang week U هفتهای سه روزدران بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
We are living in the age of mass communication. U ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
sort U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
group U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
assort U دسته دسته شدن
classify U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
in detail U مفصلا دسته دسته
streams of people U دسته دسته مردم
shoals of people U دسته دسته مردم
sorted U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
trooped U دسته دسته شدن
sorts U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
assort U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
strophe U چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
polygarchy U حکومتی که به دست عده زیادی اداره شود حکومت جمعی
fcc U شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
round robin (letter) <idiom> U نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
tenancy in common U حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
additions U عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition U عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
kind U دسته
droves U دسته
handle U دسته
cluster bombs U دسته
bunched U دسته
ears U دسته
drove U دسته
assortment U دسته
gang U دسته
clan U دسته
clusters U دسته
scores U دسته دسته
groups U دسته دسته
assortments U دسته
sheaf U دسته
cluster U دسته
teams U دسته
ear U دسته
team U دسته
kinds U دسته
category U دسته
handles U دسته
bunch U دسته
kindest U دسته
gangs U دسته
cluster bomb U دسته
clans U دسته
shook U دسته
horde U دسته
hordes U دسته
faggots U دسته
faggot U دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers . U دسته گل
A bouquet (bunch)of flowers. U دسته گه
skeins U دسته
platoons U دسته
congregations U دسته
wisp U دسته
work team U دسته
fagot U دسته
clump U دسته
clumped U دسته
clumping U دسته
clumps U دسته
congregation U دسته
wisps U دسته
tuft U دسته
ringleaders U سر دسته
tufts U دسته
tussock U دسته مو
hosted U دسته
host U دسته
parcel U دسته
parcels U دسته
bunching U دسته
lever U دسته
bunches U دسته
ringleader U سر دسته
hosting U دسته
hosts U دسته
skein U دسته
bail arm U دسته
ilk U دسته
stems U دسته
stemming U دسته
stemmed U دسته
stem U دسته
nibs U دسته
nib U دسته
tussocks U دسته مو
levers U دسته
haft U دسته
group U دسته
skulks U دسته
skulking U دسته
skulked U دسته
skulk U دسته
genus U دسته
lugs U دسته
bundle U دسته
handhold U دسته
batches U دسته
batch U دسته
handgrip U دسته
classis U دسته
trooping U دسته
trooped U دسته
groups U دسته
lugging U دسته
lugged U دسته
set U دسته
bundling U دسته
confraternity U دسته
brigade U دسته
brigades U دسته
fascicled U دسته دسته
fascicle or cule U دسته
covey U دسته
corps U دسته
rabble U دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com