English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alar U بالی
dealation U بی بالی
alary U بالی
real box wing U بالی با سه تیرک
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
parasol wing U بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
rhombus wing U بالی با سطح مقطع متقارن
finner U بالی که مانند ماهی برپشت پردارد
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
setting up U قرارگرفته
set U قرارگرفته
sets U قرارگرفته
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
goldbeater U حشره قاب بالی که رنگ سبز مسی دارد
henpecked U زیرنفوذزن قرارگرفته
located inside U در درون قرارگرفته
imbricate U روی هم قرارگرفته
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
isoclinic wing U بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
spotlights U شخصی که در زیرنورافکن صحنه نمایش قرارگرفته
well handled U بطرز خوبی مورد عمل قرارگرفته
spotlighting U شخصی که در زیرنورافکن صحنه نمایش قرارگرفته
spotlight U شخصی که در زیرنورافکن صحنه نمایش قرارگرفته
spotlighted U شخصی که در زیرنورافکن صحنه نمایش قرارگرفته
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
freeboard deck U عرشهای که در زیران ساختمانهای غیر قابل نفوذ اب قرارگرفته
radialengine U موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
girt U تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
wet filter U فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
abeam U یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
commutator U سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
crocus cloth U پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
bridge deck U بدنه پل
fuselages U بدنه
fuselage U بدنه
shafts U بدنه
bodies U بدنه
body U بدنه
trunks U بدنه
shaft U بدنه
contour U بدنه
casings U بدنه
hulls U بدنه
casing U بدنه
compartment U بدنه
compartments U بدنه
hull U بدنه
trunk U بدنه
framework U بدنه
frameworks U بدنه
housing U بدنه
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
hull insurance U بیمه بدنه
pressure hull U بدنه ضد فشار
shafts U بدنه چوبه
pump casting U بدنه پمپ
trunk U بدنه ستون
motor casing U بدنه موتور
trunks U بدنه ستون
magnet housing U بدنه اهنربا
shells U بدنه ساختمان
airframe U بدنه هواپیما
shell U بدنه ساختمان
monohull U قایق با یک بدنه
revetment U پوشش بدنه
loop body U بدنه حلقه
auto body sheet U بدنه اتومبیل
shelling U بدنه ساختمان
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
magnet case U بدنه اهنربا
hulls U بدنه قایق
hull column پایه بدنه
cartridge shell U بدنه پوکه
die stock U بدنه رنده
white body U بدنه سفید
westwork U بدنه غربی
elevator casing U بدنه بالابر
head U شبکه یا بدنه
hulls U بدنه کشتی
hull U بدنه قایق
fuselage U بدنه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
costa U تیغه در بدنه
ground U اتصال بدنه
hull U بدنه کشتی
buffer body U بدنه دافع
box type van body U بدنه صندوق
turbin casing U بدنه توربین
furnace body U بدنه کوره
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
gate leaf U بدنه دریچه سد
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
tige U بدنه ساقه
stocked U بدنه رنده
stock U بدنه رنده
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
hulks U بدنه کشتی
shaft U بدنه چوبه
to connect to frame U اتصال به بدنه
hulk U بدنه کشتی
post tensioning U پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
freeboard U بدنه فوقانی ناو
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
saddletree U بدنه چوبی زین
engine block U قالب یا بدنه موتور
bottom line U طناب زیر بدنه
seacock U شیرهای بدنه ناو
hull down U بدنه پشت حفاظ
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
selected material U لایه بدنه راه
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
thallus U ساقه بدنه گیاه
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
gaps U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
gap U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
planing hull U بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
elevations U ارتفاع
apothem U ارتفاع
elevation U ارتفاع
altitudes U ارتفاع
x height U ارتفاع x
sawed off U کم ارتفاع
low-rise U کم ارتفاع
apparent celestiallatitude U ارتفاع
altitude U ارتفاع
attack altitude U ارتفاع تک
contour lines U خط هم ارتفاع
depth U ارتفاع
depths U ارتفاع
height U ارتفاع
low U کم ارتفاع کم
line height U ارتفاع خط
heights U ارتفاع
low level U در ارتفاع کم
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com