English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pectorla fins U بالهای جلوماهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pectorla fins U بالهای سینه
mealy wings U بالهای غباردار
wingspans U طول بالهای هواپیما
wingspan U طول بالهای هواپیما
impennate U دارای بالهای رشد نکرده
pinniped U که بالهای شنایی داردچون خوک ابی
rotaglider U گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
wing box U ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
woodruff U حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
frigate bird U مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
cathedrals U تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
cathedral U تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
sailwing U هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
possitive stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
negative stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com