English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
elvate U بالا دادن لوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
Other Matches
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
elevator U بالا دهنده لوله
elevators U بالا دهنده لوله
elevation U بالا بردن لوله
elevations U بالا بردن لوله
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
shifting U حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
lower U پایین دادن لوله
lowers U پایین دادن لوله
lowered U پایین دادن لوله
lowering U پایین دادن لوله
lifting U بالا دادن
lifts U بالا دادن
lift U بالا دادن
lifted U بالا دادن
transfer U تغییر سمت دادن لوله
traversing U حرکت دادن لوله در سمت
traverses U حرکت دادن لوله در سمت
traverse U حرکت دادن لوله در سمت
transferring U تغییر سمت دادن لوله
traversed U حرکت دادن لوله در سمت
transfers U تغییر سمت دادن لوله
rouse out U بالا دادن زنجیر لنگر
highs U دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
supination U قرار دادن کف دست رو به بالا تاق باز خوابی
high U دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
highest U دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
chokes U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
legg press U تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
collimate U موازی قرار دادن لوله و هدف میزان کردن تعدیل کردن
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
sockets U بست لوله دوراهی لوله
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
scrolls U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
consents U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
bore U لوله
pipe U لوله
fire hose U لوله اب
bores U لوله
ductile U لوله شو
spouts U لوله
drain pipe U لوله
downtake U لوله
stave U لوله اب
discharge head U سر لوله
pipe line U خط لوله
tube U لوله
tubes U لوله
spouting U لوله
pipe layer U لوله کش
pipe cutter U لوله بر
piped U لوله
rouleau U لوله
pipe fitter U لوله کش
spout U لوله
spouted U لوله
plumbers U لوله کش
plumber U لوله کش
cylinder U لوله
cylinders U لوله
hose U لوله
water pipe U لوله اب
rolls U لوله
clip U لوله
rolled U لوله
tubulation U لوله
roll U لوله
hickey U لوله خم کن
tube cutter U لوله بر
conduit U لوله
chimneys U لوله
pipelines U خط لوله
pipeline U خط لوله
hosed U لوله
hoses U لوله
hosing U لوله
nozzles U سر لوله اب
hosepipe U لوله
noses U سر لوله
nose U سر لوله
nozzle U سر لوله اب
chimney U لوله
blast pipe U لوله دم
cannon U لوله
cannons U لوله
conduits U لوله
clips U لوله
clippings U لوله
sequacious U لوله شو
blast main U لوله دم
valve U لوله
clipped U لوله
valves U لوله
duct U لوله اب
nozzles U لوله خرطومی
interlocking pipe U لوله هم بند
conduits U کانال لوله
oil p U لوله نفت
nozzle U لوله خرطومی
conduits U لوله حفاظ
pipe reticulation U لوله کشی
glass tube U لوله شیشهای
glazed ware pipe U لوله لعابدار
pipe straightner U لوله راستکن
pipe tongs U لوله گیر
mains water U لوله اب اصلی
chamber U خزانه لوله
pipelike U لوله مانند
lamp chimney U لوله لامپا
pipehead U مقصدخطوط لوله
pipehead U انتهای خط لوله
pipeage U لوله کشی
main pipe U لوله اصلی
pipe wrench U اچار لوله
main sewer U لوله اصلی
pipe connection U اتصال لوله
dome-pot U لوله سفالی
intube U در لوله گذاشتن
pipe wrench U لوله گیر
pipe vice U لوله گیر
gas line U لوله گاز
barrels U لوله توپ
plumbing work U لوله کشی
pipe bending device U لوله خمکن
gun barrel U لوله تفنگ
flues U لوله اب گرم
conduits U لوله برگمن
pipage U لوله کشی
pezometer tube U لوله پیزومتری
conduit U لوله برگمن
header pipe U لوله زهکشی
subsoil pipe U لوله زهکشی
flue U لوله بخار
flue U لوله اب گرم
inductile U لوله نشو
overflow pipe U لوله سرریز
cast pipe U لوله چدنی
inductor hose U لوله رابط
conduit U لوله حفاظ
pezometer tube U لوله فشارسنج
gun barrel U لوله توپ
pipe clip U گیره لوله
pipe laying U لوله کشی
barrel U لوله توپ
gouging chisel مغار لوله
pipe fitting U لوله کشی
hoseline U لوله لاستیکی
metal conduit U لوله حفاظ
monkey wrench U اچار لوله
observation pipe U لوله پیزومتر
oil pipeline U لوله نفت
header U لوله اصلی
headers U لوله اصلی
grip wrench U اچار لوله
pipe fitter U لوله نصب کن
flues U لوله بخار
pipe cutter U لوله قطع کن
conduit U کانال لوله
pipe spanner U اچار لوله
petrol pipe U لوله بنزین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com