English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hazel hen U باقرقرهای که پرهای چین چین دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bird of paradise U یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
birds of paradise U یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
snow goose U غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
snow geese U غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
sphenoid U شب پرهای
plumage U پرهای زینتی
flights U پرهای تیر
top-knots U پرهای تارکسر
feathers U پرهای تیر
swanskin U پرهای نرم قو
top-knot U پرهای تارکسر
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
plumassier U فروشنده پرهای ارایشی
tectrices U شاه پرهای مرغ
one port radial pump U تلمبه شعاعی یک پرهای
bivalve U دارای دو کپه دو پرهای
plumulate U دارای پرهای فریف و ریز
pterygoid process U زائده نازله استخوان شب پرهای
plumulaceous U دارای پرهای ریز مانندپرهای زیر
wing covert U پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
down U پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
court plume U پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
has U دارد
hast U او دارد
he has a rage for money U دارد
heavy fighting is in progress U دارد
he has worms U دارد
he is ill with fever U تب دارد
are there any remarks? U دارد
there is a time for everything U دارد
chain U دارد.
chains U دارد.
the reason is manifold U چنددلیل دارد
there is a rumour that U شهرت دارد که
he speaks to the purpose U قصدی دارد
multungulate U که بیش از دو سم دارد
he tops .0 metres U یک مترونیم قد دارد
it is sufficiently stamped U کسرتمبر دارد
he is 0 years old U او ده سال دارد
the reason is two fold U دودلیل دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
the probability is U احتمال دارد
He has a day off. U او مرخصی دارد.
what matter? U چه اهمیت دارد
it has sides U سه پهلو دارد
what the odds U چه اهمیت دارد
what hurt is there in that U چه زیانی دارد
walls have ears U گوش دارد
it depends [on] U بستگی دارد [به]
There is a knack in it . U یک فنی دارد
not a patch on U چه دخلی دارد
he has an axe to grind U غرض دارد
he is fifty U تمام دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
But one leg to the fowl. <proverb> U مرغ یک پا دارد .
he has a maggot in his head U وسواس دارد
virus U وجود دارد
it is usual with him U عادت دارد
I owe him a dept of gratitude. U حق بگردنم دارد
our library is well stocked U خوبی دارد
he has a spite against me U بامن لج دارد
god is U خداوجود دارد
viruses U وجود دارد
he has an a. to grind U مقصود دارد
figure on <idiom> U بستگی دارد به
Buttonhole U کتی که در دو طرف دکمه دارد
Windows GDI U بیتی دارد
She has a soft voice U صدای نرمی دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
She has got regular teeth . U دندانهای منظمی دارد
basses U کسی که صدای بم دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> U هر فرازى نشیبى دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> U هر کار لمى دارد .
There are two sides to every question . <proverb> U هر مساله ای دو جنبه دارد.
it askes for attention U توجه لازم دارد
bass U کسی که صدای بم دارد
what does it meant U یعنی چه چه معنی دارد
How long is the ticket valid? U بلیت تا کی اعتبار دارد؟
it is of frequent U خیلی مورد دارد
it is particularly difficult U یک اشکال بخصوصی دارد
to bring grist to the mill U نان دراب دارد
(not to be) sneezed at <idiom> U ارزش داشتن را دارد
length U خط با طول جر حرف دارد
it stand well with him U بامن نظرمساعدی دارد
significance U معنای مخصوص دارد
it speaks well for him U بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully U اینکارتوجه لازم دارد
lengths U خط با طول جر حرف دارد
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
it is worth 0 rials U ده ریال ارزش دارد
She has a subtle charm. U جذابیت ظریفی دارد
it is very important U بسیار اهمیت دارد
the cat has nine lives U سگ هفت جان دارد
he is f. of money U پول فراوان دارد
it is particularly difficult U یک دشواری ویژه دارد
likelihood U احتمال کلی دارد
She has engaging manners . U رفتار گیرایی دارد
he has a loose tongue U دهان لقی دارد
back U که یک باتری پشتیبان دارد
he must needs go U بیخوداصرار دارد برفتن
he keeps my a U حساب مراونگه می دارد
he is in the know U اطلاع ویژه دارد
he is in a hurry to go U عجله دارد برفتن
She has a lovely ( nice ) voice. U صدای قشنگه دارد
what is that to you U به شما جه دخلی دارد
he insists on going U اصرار دارد برفتن
backs U که یک باتری پشتیبان دارد
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . U فشار خون دارد
batteries U که یک باتری پشتیبان دارد
what is wrong with that? U مگراین چه عیبی دارد
in all like U احتمال کلی دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . U خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
he bears out his name U اسم بامسمایی دارد
well and good U باشد چه ضرر دارد
double decker U هرچیزیکه دو لایه دارد
delectus U برای ترجمه دارد
He writes well . he wields a formidable pen . U قلم خوبی دارد
She has a delightfully mellow voice . U صدای گرمی دارد
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
he has much merit U بسیار شایستگی دارد
biased U آنچه اریب دارد
There is only one condition attached to it . U فقط یک شرط دارد
bigamist U زنی که دوشوهر دارد
the work is in full swing U کاربخوبی جریان دارد
bigamists U زنی که دوشوهر دارد
the party is led by him U او بر ان حزب ریاست دارد
The kettel is boiling. U قوری دارد می جوشد
He is distantly related to us . U نسبت دوری با ما دارد
My hair is falling. U موهایم دارد می ریزد
he is rightly named U اسم بامسمائی دارد
the switch is on U برق جریان دارد
With his foul temper. U با اخلاق سگه که دارد
there removred revolution U شورشی که شهرت دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
He has influential contacts everywhere. U همه جا دست دارد
She has a lovely (nice) voice. U صدای قشنگه دارد
tea is preferable to water U چایی بر اب ترجیح دارد
that word is obsolescent U ان واژه کم کم دارد مهجور
There is always a right way of doing everything. U هرکاری راهی دارد
that bridge has openings U ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
he has Roman nose U او بینی عقابی دارد
and there an end. U و پایان وجود دارد.
He takes my advice. He listens to me. U از من حرف شنوایی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
Does it matter if I dont come ? U اشکالی دارد اگرنیایم ؟
Somebody is beating at (upon)the door. U یک کسی دارد در می زند
rubrician U کتاب نماز دارد
NVRAM U ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
double breasted U کتی که در دو طرف دکمه دارد
toggles U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
toggle U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
Is there a television? U آیا تلویزیون وجود دارد؟
he has a spite against me U بامن کینه یاعداوت دارد
requesting U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He has a ready pen. U قلم شیوا وروانی دارد
Blood circulates in the body. U خون در بدن جریان دارد
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
he is rather i. than sick U بهم خوردگی یاساکت دارد
the battle still rages U جنگ هنوز شدت دارد
What a lovely tall figure she has . U چه قد وبا لای قشنگه دارد
chaplain U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplains U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
he is an influence in politics U فلانی نفوذ سیاسی دارد
request U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requests U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. U شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
He is a man with a kind heart. U قلب مهربان ورئوفی دارد
Is there drinking water? U آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there electricity? U آیا برق وجود دارد؟
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
He is distantly related to me . U بامن نسبت دوری دارد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
He has a glib(persuasive)tongue. U زبان چرب ونرمی دارد
administrator U تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrators U تنظیم و نگهداری شبکه دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? U مگر مغزش عیب دارد؟
A cube has six faces. U یک مکعب ۶ تا وجح دارد. [ریاضی]
AT Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
A cat has nine lives . <proverb> U گربه هفت جان دارد .
A big head has a big ache. <proverb> U سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
puntist U راننده کرجی نام دارد
quarter binding U جلدی که تنهاته ان چرم دارد
The child is going to go to bed. U بچه دارد می رود بخواب
[the house] is haunted U [این خانه] روح دارد
tea has an adour p to itself U چای بوی ویژهای دارد
accessor U شخصی که به داده دسترسی دارد
stentor U شخصی که صدای بلندی دارد
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
he has a fine p in the town U اوخانه خوبی در شهر دارد
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com