Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cork
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
corks
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
oak tree
U
درخت بلوط
quercine
U
وابسته به درخت بلوط
tan bark
U
جفت :پوست درخت بلوط
cotton plant
U
درخت پنبه
cork oak
U
درخت چوب پنبه کش
willows
U
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willow
U
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
kapok
U
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
mixd weave
U
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
vase structure
U
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
plain weave
U
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak
U
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
board weave
U
تخت بافت
[در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
asbestos
U
پنبه نسوز پنبه کوهی
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk
U
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
U
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
rootery
U
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
papaw
U
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
underbrush
U
درخت کوچک روینده درزیر درخت
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
chestnut
بلوط
chestnuts
U
بلوط
glans
U
بلوط
oak
بلوط
oak wood
U
چوب بلوط
acorn oil
U
روغن بلوط
oak
U
چوب بلوط
live oak
U
بلوط ویرجینیا
white oak
U
بلوط سفید
echinus
U
بلوط دریایی
red oak
U
بلوط دم دار
oakling
U
نهال بلوط
ilex
U
بلوط سبز
chestnuts
U
شاه بلوط
quercitron
U
بلوط سیاه
glandiferous
U
بلوط دار
quercine
U
جنس بلوط
chestnut
U
شاه بلوط
durmast
U
بلوط جنگلی
myrica
U
درخت شیشعان درخت موم
horse chestnut
U
شاه بلوط بری
conkers
U
شاه بلوط هندی
horse chestnuts
U
شاه بلوط هندی
polenta
U
خریره جو و شاه بلوط
horse chestnut
U
شاه بلوط هندی
marron
U
شاه بلوط اروپایی
conker
U
شاه بلوط هندی
horse chestnuts
U
شاه بلوط بری
conker
U
شاه بلوط بازی
conkers
U
شاه بلوط بازی
acorn
U
میوهء تیرهء درختان بلوط
acorns
U
میوهء تیرهء درختان بلوط
castanea sativa
U
شاه بلوط شیرین
[گیاه شناسی]
Spanish chestnut
U
شاه بلوط شیرین
[گیاه شناسی]
oaken
U
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
buckeye
U
گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
willow oak
U
بلوط برگ خنجری مشرق امریکا
sweet chestnut
U
شاه بلوط شیرین
[گیاه شناسی]
chaparral
U
بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
tusser or sur orsore
U
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
fagaceous
U
وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
gambir
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambier
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
collodion
U
پنبه
cotton
U
پنبه
carder
U
پنبه زن
cotton yarn
U
نخ پنبه
cottons
U
پنبه
maroon
U
شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
asbeston
U
پنبه نسوز
floss
U
پنبه ابریشمی
stoppers
U
چوب پنبه
earth flax
U
پنبه کوهی
cork
U
چوب پنبه
cash crops
U
پنبه وتنباکو
stopper
U
چوب پنبه
Egyptian cotton
U
پنبه مصری
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
bobber
U
چوب پنبه
cotton waste
U
ضایعات پنبه
cotton seed
U
تخم پنبه
cotton seed
U
پنبه دانه
cottonseed
U
پنبه دانه
asbestus
U
پنبه کوهی
corks
U
چوب پنبه
cotton wool
U
لایی پنبه
asbestus
U
پنبه نسوز
cotton wool
U
پنبه لایی
cotton plant
U
بوته پنبه
cotton plantation
U
پنبه زار
cotton plantation
U
پنبه کاری
cottonseed
U
تخم پنبه
rock cork
U
پنبه کوهی
floats
U
چوب پنبه
nitro cotton
U
باروت پنبه
guncotton
U
باروت پنبه
phellem
U
چوب پنبه
To cut ones head with cotton .
<proverb>
U
با پنبه سر بریدن .
paper tigers
U
پهلوان پنبه
paper tiger
U
پهلوان پنبه
bullied
U
پهلوان پنبه
miuntain flax
U
پنبه کوهی
miuntain flax
U
سنگ پنبه
card
U
پنبه زنی
cards
U
پنبه زنی
bravado
U
پهلوان پنبه
float
U
چوب پنبه
floated
U
چوب پنبه
asbestus
U
سنگ پنبه
lint
U
ضایعات پنبه
bullies
U
پهلوان پنبه
bully
U
پهلوان پنبه
oxide zine
U
پنبه روی
floers of zinc
U
پنبه روی
asbestos
U
پنبه کوهی
absorbent cotton
U
پنبه هیدروفیل
asbestos
U
پنبه نسوز
pyrocellulose
U
پنبه باروتی
pyrocotton
U
پنبه باروتی
feeding cloth
U
پنبه رسان
abiston
U
پنبه کوهی
abiston
U
پنبه نسوز
bullying
U
پهلوان پنبه
pod
U
قوزه پنبه
pods
U
قوزه پنبه
cotton-waste
U
آشغال و ضایعات پنبه
loggerhead
U
نوعی افت پنبه
basic crops
U
پنبه تنباکو و برنج
batting
U
پنبه حلاجی شده
mallow
U
پنیرک پنبه ایرانی
tampons
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
mountain cork
U
یکجور پنبه کوهی
stoppers
U
باچوب پنبه بستن
asbestos cement
U
سیمان پنبه کوهی
gin
U
پنبه را پاک کردن
gins
U
پنبه را پاک کردن
cotton-mills
U
کارخانه ریسندگی پنبه ای
stopper
U
باچوب پنبه بستن
asbestos cement
U
سیمان پنبه نسوز
bungs
U
چوب پنبه بشکه
pourpoint
U
لحاف پنبه دار
kapok
U
چوب پنبه سبک
maco
U
پنبه درجه یک مصری
bunging
U
چوب پنبه بشکه
corked
U
چوب پنبه دار
bunged
U
چوب پنبه بشکه
cork borer
U
چوب پنبه سوراخ کن
cotton gin
U
ماشین پنبه پاک کن
cottonseed oil
U
روغن پنبه دانه
bung
U
چوب پنبه بشکه
tampon
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
asbestine
U
مانند پنبه نسوز
ginning
U
پنبه پاک کنی
cotton cake
U
کنجاره پنبه دانه
comber
U
ماشین پنبه زنی
the cork went off with apop
U
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
phellogen
U
لایه چوب پنبه ساز
asbestos mica
U
عایق پنبه نسوز و میکا
bundle
U
بقچه کلاف پشم یا پنبه
cotton grade
U
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
quilting
U
پنبه دار پارچه لحافی
gin
U
ماشین پنبه پاک کنی
angola yarn
U
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
subereous
U
از چوب پنبه گرفته شده
gins
U
ماشین پنبه پاک کنی
peasecod
U
جلونیم تنه پنبه دار
knitted
U
بافت
context
U
بافت
contexts
U
بافت
loose texture
U
بافت شل
contexture
U
بافت
fiber
U
بافت
texture
U
بافت
gold tisane
U
زر بافت
textures
U
بافت
of a loose textture
U
شل بافت
tissue
U
بافت
neurine
U
بافت پی
tissues
U
بافت
knit goods
U
کش بافت
grain
U
بافت
of a loose texture
U
شل بافت
vegetable fiber
U
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
he undid what i had done
U
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
pourpoint
U
لباس لایه داریا پنبه دار
cloop
U
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
To pay no heed . To be inattentive .
U
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
pyroxilin
U
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
absorption
U
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
suberin
U
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
to bung
U
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
to bung up
U
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com