Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
collenchyma
U
بافت لانه زنبوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
honeycomb
U
لانه زنبوری
honey combed
U
لانه زنبوری
honeycombs
U
لانه زنبوری
cellular brick
U
اجر لانه زنبوری
duolateral coil
U
پیچک لانه زنبوری
cellular tissue
U
بافت زنبوری
sclerenchyma
U
بافت زنبوری
honey combing
U
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
mixd weave
U
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
anthill
U
خاکریزی که مورهنگام لانه سازی در اطراف لانه خود ایجاد میکند
formicary
U
لانه مورچه لانه مور
formicarm
U
لانه مورچه لانه مور
plain weave
U
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak
U
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave
U
تخت بافت
[در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
retiform
U
زنبوری
vespine
U
زنبوری
vespal
U
زنبوری
reticulate
U
زنبوری
cellular cofferdam
U
فرازبندلانه زنبوری
cellulitis
U
ورم بافتههای زنبوری
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk
U
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
U
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
den
U
لانه
nerd
U
لانه
nerds
U
لانه
dens
U
لانه
pip
U
لانه
nests
U
لانه
pipped
U
لانه
pipping
U
لانه
pips
U
لانه
nest
U
لانه
kennel
U
لانه سگ
doh hutch
U
لانه سگ
doghouse
U
لانه سگ
dog hole
U
لانه سگ
kennels
U
لانه سگ
homing
U
لانه گروی
aviaries
U
لانه مرغ
pigeon-hole
U
لانه کبوتر
holes
U
در لانه کردن
pigeon hole
U
لانه کبوتر
pigeon-holes
U
لانه کبوتر
holing
U
در لانه کردن
holed
U
در لانه کردن
kennels
U
لانه روباه
kennel
U
لانه کردن
kennel
U
لانه روباه
kennels
U
لانه کردن
aviary
U
لانه مرغ
nests
U
لانه ساختن
pigeonry
U
لانه کبوتر
nest
U
لانه ساختن
pigeon house
U
لانه کبوتر
pigenhole
U
لانه کبوتر
nidify
U
لانه ساختن
nidificate
U
لانه سازی
hole
U
در لانه کردن
termitarium
U
لانه موریانه
piggeries
U
لانه خوک
piggery
U
لانه خوک
lairs
U
کنام لانه
lair
U
کنام لانه
vespiary
U
لانه زنبور
cubbyhole
U
لانه کبوتر
implantation
U
لانه گیری
termitary
U
لانه موریانه
nest building
U
لانه سازی
nestled
U
لانه کردن اسودن
nestles
U
لانه کردن اسودن
forme
U
لانه یا جای خرگوش
pesthole
U
لانه بیماری ومیکروب
dower
U
لانه خرگوش وغیره
nestle
U
لانه کردن اسودن
pillbox
U
لانه توپ ومسلسل
burrowed
U
زیرزمین لانه کردن
burrowing
U
زیرزمین لانه کردن
lodge
U
به لانه پناه بردن
lodged
U
به لانه پناه بردن
burrows
U
زیرزمین لانه کردن
lodges
U
به لانه پناه بردن
burrow
U
زیرزمین لانه کردن
nerd
U
اشیانه لانه کردن
nerds
U
اشیانه لانه کردن
pillboxes
U
لانه توپ ومسلسل
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
unkennel
U
از سوراخ یا لانه بیرون کردن
wood boring
U
لانه کننده درمغز چوب
unearth
U
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearthed
U
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearthing
U
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
mason wasp
U
زنبور غیر اجتماعی لانه زی
unearths
U
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
roosting
U
لانه مرغ جای شب بسر بردن
roost
U
لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosts
U
لانه مرغ جای شب بسر بردن
harvest mouse
U
یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
roosted
U
لانه مرغ جای شب بسر بردن
hole
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holing
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
house martins
U
یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
bolting
U
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolts
U
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
house martin
U
یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
bolt
U
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted
U
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
Much as the snake hates the penny-royal, the herb .
<proverb>
U
مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
martin
U
نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
knit goods
U
کش بافت
textures
U
بافت
fiber
U
بافت
tissues
U
بافت
loose texture
U
بافت شل
grain
U
بافت
of a loose textture
U
شل بافت
of a loose texture
U
شل بافت
gold tisane
U
زر بافت
contexture
U
بافت
tissue
U
بافت
neurine
U
بافت پی
context
U
بافت
texture
U
بافت
contexts
U
بافت
knitted
U
بافت
phloem
U
بافت لیفی
direction
U
سمت بافت
plain weave
U
بافت ساده
flat weave
U
تخت بافت
knit goods
U
کالای کش بافت
welknit
U
خوش بافت
knotless
U
بافت تقلبی
xylem
U
بافت چوبی
close-knit
U
ریز بافت
knotless
U
بافت شل و آزاد
interlocking
U
بافت با قلاب
nerve tissue
U
بافت عصبی
plain weave
U
بافت حصیری
necrosis
U
بافت مردگی
slip
U
خطا در بافت
stroma
U
بافت بنیادی
texture
U
ترکیب بافت
chain stitch
بافت زنجیری
typical
<adj.>
U
بافت معمولی
typical
<adj.>
U
بافت عادی
basket weave
U
بافت حصیری
basket-weave
U
بافت حصیری
weaving draft
U
نقشه بافت
stroma
U
بافت نمدی
soil texture
U
بافت خاک
vascular tissue
U
بافت هادی
vascular tissue
U
بافت اوندی
sennet
U
بافت حصیری
slit weave
U
بافت چاکدار
style
U
سبک بافت
selvage
U
گرد بافت
selvedge
U
گرد بافت
texture of soil
U
بافت خاک
in vivo
U
بافت زنده
homespun
U
بافت خانگی
grosses
U
درشت بافت
grosser
U
درشت بافت
fiber
U
بافت لیف
grossed
U
درشت بافت
fibrosis
U
تصلب بافت ها
finespun
U
ریز بافت
gross
U
درشت بافت
hand knife
U
خوش بافت
fibres
U
بافت لیف
hand knitted
U
دست بافت
grossest
U
درشت بافت
grossing
U
درشت بافت
texture
U
بافت تاروپود
weave
U
ساختن بافت
cellular
U
بافت سلولی
adipose tissue
U
بافت چربی
woofs
U
دست بافت
woof
U
دست بافت
biopsy
U
بافت برداری
webs
U
بافت یا نسج
web
U
بافت یا نسج
textures
U
بافت تاروپود
histogen
U
بافت ساز
histoloysis
U
بافت خواری
histogenesis
U
بافت سازی
fibre
U
بافت لیف
histology
U
بافت شناسی
collenchyma
U
بافت کلانشیم
sclerosis
U
تصلب بافت
weaves
U
ساختن بافت
homemade
U
خانگی خانه بافت
balanced plain weave
U
بافت ساده یک رو یک زیر
taffetized
U
دارای بافت تافته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com