Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 247 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
loose texture
U
بافت شل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
weave
U
ساختن بافت
weaves
U
ساختن بافت
grain
U
بافت
sclerosis
U
تصلب بافت
regatta
U
پارچه نخی سفت بافت
regattas
U
پارچه نخی سفت بافت
tissue
U
بافت
tissues
U
بافت
fibre
U
بافت لیف
fibres
U
بافت لیف
gross
U
درشت بافت
grossed
U
درشت بافت
grosser
U
درشت بافت
grosses
U
درشت بافت
grossest
U
درشت بافت
grossing
U
درشت بافت
frostbite
U
یخ زدگی بافت بدن در اثر سرما
bunting
U
پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
graft
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafted
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafts
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
adenoidal
U
منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
fabric
U
سبک بافت اساس
fabrics
U
سبک بافت اساس
texture
U
بافت تاروپود
texture
U
دارای بافت ویژهای نمودن
texture
U
بافت
textures
U
بافت تاروپود
textures
U
دارای بافت ویژهای نمودن
textures
U
بافت
web
U
بافت یا نسج
webs
U
بافت یا نسج
woof
U
دست بافت
woofs
U
دست بافت
albumen
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumens
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
cork
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
corks
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
gauze
U
نوعی بافت توری
cellular
U
بافت سلولی
context
U
بافت
contexts
U
بافت
knitted
U
بافت
homespun
U
بافت خانگی
homespun
U
بافت میهنی وطنی
aceratosis
U
نارسی و نابالغی بافت شاخی
adenoid
U
شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
adenoma
U
ورم خوش خیم بافت غدهای
adipose tissue
U
بافت چربی
anterior commissure
U
بافت رابط قدامی
biopsy
U
ازمایش میکروسکپی بافت زنده
biopsy
U
بافت برداری
building steel lathing
U
بافت ساختمان فولادی
cellular tissue
U
بافت زنبوری
collenchyma
U
بافت لانه زنبوری
collenchyma
U
بافت کلانشیم
commissure
U
بافت عصبی رابط
commissurotomy
U
برداشتن بافت عصبی رابط
contexture
U
بافت
cotton duke
U
بافت ساده پنبهای یا کتانی
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
epithelialize
U
پوشیده شدن باو یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
epithelialize
U
بافت پوششی شدن
epithelioma
U
غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
epithelize
U
پوشیده شدن با و یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
epithelize
U
بافت پوششی شدن
extravasate
U
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
faille
U
نوعی پارچه ساده بافت
fiber
U
بافت لیف
fiber
U
بافت
fibrocyte
U
سلول دوکی شکل بافت همبندی
fibrosis
U
تصلب بافت ها
fibrosis
U
افزایش بافت لیفی
finespun
U
ریز بافت
gold tisane
U
زر بافت
gray matter
U
ماده خاکستری بافت عصبی مغز
hand knife
U
خوش بافت
hand knitted
U
دست بافت
histogen
U
بافت ساز
histogenesis
U
بافت سازی
histologic
U
وابسته به بافت شناسی
histological
U
وابسته به بافت شناسی
histologist
U
متخصص بافت شناسی
histology
U
بافت شناسی
histology
U
علم بافت شناسی
histoloysis
U
بافت خواری
homemade
U
خانگی خانه بافت
homograft
U
پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
honeycomb rediator
U
رادیاتور با بافت کندوئی رادیاتور کندوئی
hypoxemia
U
کاهش اکسیژن بافت
hypoxia
U
کاهش اکسیژن بافت
in vivo
U
بافت زنده
intervenium
U
بافت میان رگهای برگ
knit goods
U
کش بافت
knit goods
U
کالای کش بافت
lymphoma
U
غده مرکب از بافت لنفاوی
lymphomatoid
U
دارای بافت لنفی
lymphomatous
U
دارای بافت لنفی
lymphopoiesis
U
تشکیل بافت لنفی
mesophyll
U
بافت درونی برگ
Other Matches
mixd weave
U
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
plain weave
U
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak
U
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave
U
تخت بافت
[در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk
U
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
U
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
neurine
U
بافت پی
of a loose textture
U
شل بافت
of a loose texture
U
شل بافت
phloem
U
بافت لیفی
direction
U
سمت بافت
chain stitch
بافت زنجیری
xylem
U
بافت چوبی
plain weave
U
بافت ساده
basket weave
U
بافت حصیری
close-knit
U
ریز بافت
stroma
U
بافت بنیادی
flat weave
U
تخت بافت
selvedge
U
گرد بافت
vascular tissue
U
بافت اوندی
sennet
U
بافت حصیری
texture of soil
U
بافت خاک
soil texture
U
بافت خاک
stroma
U
بافت نمدی
selvage
U
گرد بافت
sclerenchyma
U
بافت زنبوری
nerve tissue
U
بافت عصبی
welknit
U
خوش بافت
vascular tissue
U
بافت هادی
necrosis
U
بافت مردگی
typical
<adj.>
U
بافت عادی
typical
<adj.>
U
بافت معمولی
texture
U
ترکیب بافت
style
U
سبک بافت
weaving draft
U
نقشه بافت
basket-weave
U
بافت حصیری
knotless
U
بافت شل و آزاد
plain weave
U
بافت حصیری
knotless
U
بافت تقلبی
interlocking
U
بافت با قلاب
slit weave
U
بافت چاکدار
slip
U
خطا در بافت
reticulum
U
بافت همبند و مشبک
blemish
[mistake]
U
عدم تقارن در بافت
taffetized
U
دارای بافت تافته
reticulum
U
بافت نگاهدارنده اعصاب
plain weave
U
پارچه ساده بافت
knotless
U
بافت بدون گره
balanced plain weave
U
بافت ساده یک رو یک زیر
sclerenchyma
U
بافت سخت سلولی
wire netting
U
بافت توری سیمی
regular weave
[plain]
U
بافت معمولی و ساده
woodiness
U
بافت چوبی وفوردرخت
steel fabric
U
بافت فولاد ساختمانی
tightly weave
U
بافت پرتراکم و سفت
warp
U
نخ تار
[در طول بافت]
soil separates
U
اجزاء بافت خاک
sequestrum
U
قسمت بافت مرده
contextual architecture
U
معماری بافت گرایی
suber
U
بافت چوب پنبهای
phelloderm
U
بافت چوب پنبهای
of a coarse fibre
U
درشت بافت زمخت
myoma
U
غده بافت ماهیچه
metal gauze
U
بافت توری فلزی
neuroglia
U
بافت حافظ عصب
match
U
قرینه سازی در طرح یا بافت
dyed-in-the-wool
U
پیش از بافت رنگرزی شده
flat weave
U
بافت ساده و بدون پرز
anomalous weave
U
بی نظمی و عدم تقارن در بافت
parenchyma
U
مغز غده بافت اصلی
neurogenic
U
ایجاد کننده بافت عصبی
scar tissue
U
بافت همبند جای زخم
suberic
U
دارای بافت چوب پنبهای
suberose
U
دارای بافت چوب پنبهای
suberous
U
دارای بافت چوب پنبهای
tarlatan
U
پارچه نخی ساده بافت
conceit
U
[بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
suberization
U
ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
suberize
U
تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
Urban tissue sites
U
سایت های بافت فرسوده شهری
necrotic
U
دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
to pace the web
U
پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
welknit
U
سخت بافت دارای بنیه محکم و قوی
phlegmon
U
اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
Cicim
U
جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
essential elements
U
[پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
texture mapping
U
2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
weft-face pattern
U
[بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
row
U
[ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
move of pattern
U
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
power loom
U
ماشین بافندگی
[در بافت فرش های ماشینی از آن استفاده می شود.]
accessory objects
U
لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
twill weave
U
بافت ساده حصیری
[که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
hook knife
U
چاقوی قلاب شکل
[جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
Alcaraz
U
یکی از مراکز بافت فرش در اسپانیا مربوط به قرن ۱۵ تا ۱۷ میلادی با طرح های شبکه ای و بندی
silver thread
U
نخ های زربفت یا نقره ای
[این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
Family prayer rug
U
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
webbing end
U
[قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش]
mohair
U
کرک
[نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
filed
U
زمینه اصلی فرش
[که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
cottage contract
U
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
fraudulent weave
[false]
U
بافت تقلبی
[بافته هایی با تعداد پود بیش از حد عرف در هر ردیف یعنی دو یا سه پود یا با استفاده از نخ های مصنوعی]
closed back
U
بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
chain stitch
U
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
figural rug
[pictorial]
U
فرش تصویری
[در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
relief
U
نقش یا گل برجسته
[این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
non-directional design
U
طرح فراگیر
[این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
Rudbar
U
شهر رودبار
[این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
discontinuous wefts
U
پودهای منقطع
[این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
basket weave
U
بافت دو پود زیر دو پود رو
Farahan
U
فراهان
[این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
Ushak medallion
U
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
gig
U
ماشین خارزنی
[این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
Reihan
U
ریحان
[شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
pile
U
گوشت فرش
[قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
sizing
U
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
knot ratio
U
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
Kurdish rug
U
فرش کردی
[مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
kanat
U
نوعی گلیم ترکی
[روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
fragment
U
[فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
salachak
U
فرش محرابی یموتی
[این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
offset knots
U
گره نامتقارن
[گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
Quchan
U
قوچان
[شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
Jaff design
U
طرح جاف
[جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair
U
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
rug names
U
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
sarcoma
U
تومور بدخیم بافت پیوندی تومور بدخیم نسج همبند تومور سرطانی
geometric design
U
طرح هندسی
[این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
filikli
U
[نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
Anatolia
U
منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
vase structure
U
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
room-sized rug
U
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Jacquard loom
U
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
peacock
U
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
rashwan medallion
U
ترنج رشوان
[این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com