English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
balanced plain weave U بافت ساده یک رو یک زیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cotton duke U بافت ساده پنبهای یا کتانی
faille U نوعی پارچه ساده بافت
plain weave U بافت ساده
plain weave U پارچه ساده بافت
tarlatan U پارچه نخی ساده بافت
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
flat weave U بافت ساده و بدون پرز
geometric design U طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
plain weave U بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
Soumak U بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
twill weave U بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
Other Matches
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
gold tisane U زر بافت
textures U بافت
neurine U بافت پی
context U بافت
tissue U بافت
contexts U بافت
tissues U بافت
contexture U بافت
knit goods U کش بافت
loose texture U بافت شل
fiber U بافت
knitted U بافت
grain U بافت
texture U بافت
of a loose textture U شل بافت
of a loose texture U شل بافت
grossest U درشت بافت
fibres U بافت لیف
direction U سمت بافت
grosses U درشت بافت
gross U درشت بافت
texture U بافت تاروپود
grossed U درشت بافت
flat weave U تخت بافت
grossing U درشت بافت
knit goods U کالای کش بافت
nerve tissue U بافت عصبی
homespun U بافت خانگی
hand knitted U دست بافت
histogen U بافت ساز
phloem U بافت لیفی
knotless U بافت شل و آزاد
knotless U بافت تقلبی
textures U بافت تاروپود
soil texture U بافت خاک
hand knife U خوش بافت
plain weave U بافت حصیری
histology U بافت شناسی
stroma U بافت نمدی
stroma U بافت بنیادی
adipose tissue U بافت چربی
histogenesis U بافت سازی
weave U ساختن بافت
in vivo U بافت زنده
finespun U ریز بافت
interlocking U بافت با قلاب
vascular tissue U بافت اوندی
collenchyma U بافت کلانشیم
sennet U بافت حصیری
chain stitch بافت زنجیری
cellular U بافت سلولی
cellular tissue U بافت زنبوری
woofs U دست بافت
fibrosis U تصلب بافت ها
vascular tissue U بافت هادی
welknit U خوش بافت
weaves U ساختن بافت
sclerenchyma U بافت زنبوری
selvage U گرد بافت
sclerosis U تصلب بافت
xylem U بافت چوبی
close-knit U ریز بافت
fiber U بافت لیف
grosser U درشت بافت
woof U دست بافت
selvedge U گرد بافت
typical <adj.> U بافت عادی
typical <adj.> U بافت معمولی
slip U خطا در بافت
texture U ترکیب بافت
biopsy U بافت برداری
texture of soil U بافت خاک
necrosis U بافت مردگی
style U سبک بافت
histoloysis U بافت خواری
fibre U بافت لیف
basket weave U بافت حصیری
web U بافت یا نسج
slit weave U بافت چاکدار
webs U بافت یا نسج
basket-weave U بافت حصیری
weaving draft U نقشه بافت
blemish [mistake] U عدم تقارن در بافت
wire netting U بافت توری سیمی
gauze U نوعی بافت توری
lymphomatous U دارای بافت لنفی
woodiness U بافت چوبی وفوردرخت
lymphomatoid U دارای بافت لنفی
lymphopoiesis U تشکیل بافت لنفی
histologist U متخصص بافت شناسی
metal gauze U بافت توری فلزی
myoma U غده بافت ماهیچه
mesophyll U بافت درونی برگ
taffetized U دارای بافت تافته
neuroglia U بافت حافظ عصب
homemade U خانگی خانه بافت
of a coarse fibre U درشت بافت زمخت
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
histological U وابسته به بافت شناسی
histology U علم بافت شناسی
histologic U وابسته به بافت شناسی
epithelize U بافت پوششی شدن
steel fabric U بافت فولاد ساختمانی
suber U بافت چوب پنبهای
contextual architecture U معماری بافت گرایی
warp U نخ تار [در طول بافت]
reticulum U بافت نگاهدارنده اعصاب
fibrosis U افزایش بافت لیفی
homespun U بافت میهنی وطنی
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
commissure U بافت عصبی رابط
collenchyma U بافت لانه زنبوری
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
sequestrum U قسمت بافت مرده
anterior commissure U بافت رابط قدامی
tightly weave U بافت پرتراکم و سفت
knotless U بافت بدون گره
fabrics U سبک بافت اساس
phelloderm U بافت چوب پنبهای
sclerenchyma U بافت سخت سلولی
epithelialize U بافت پوششی شدن
soil separates U اجزاء بافت خاک
reticulum U بافت همبند و مشبک
fabric U سبک بافت اساس
commissurotomy U برداشتن بافت عصبی رابط
aceratosis U نارسی و نابالغی بافت شاخی
biopsy U ازمایش میکروسکپی بافت زنده
anomalous weave U بی نظمی و عدم تقارن در بافت
regatta U پارچه نخی سفت بافت
regattas U پارچه نخی سفت بافت
scar tissue U بافت همبند جای زخم
dyed-in-the-wool U پیش از بافت رنگرزی شده
match U قرینه سازی در طرح یا بافت
adenoidal U منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
texture U دارای بافت ویژهای نمودن
textures U دارای بافت ویژهای نمودن
parenchyma U مغز غده بافت اصلی
intervenium U بافت میان رگهای برگ
suberose U دارای بافت چوب پنبهای
suberous U دارای بافت چوب پنبهای
suberic U دارای بافت چوب پنبهای
neurogenic U ایجاد کننده بافت عصبی
lymphoma U غده مرکب از بافت لنفاوی
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
corks U بافت چوب پنبه درخت بلوط
cork U بافت چوب پنبه درخت بلوط
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
conceit U [بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
adenoma U ورم خوش خیم بافت غدهای
gray matter U ماده خاکستری بافت عصبی مغز
frostbite U یخ زدگی بافت بدن در اثر سرما
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
suberization U ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
suberize U تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
to pace the web U پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
welknit U سخت بافت دارای بنیه محکم و قوی
phlegmon U اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
bunting U پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
adenoid U شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
homograft U پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
epithelioma U غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
essential elements U [پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
texture mapping U 2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
graft U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafted U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafts U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
row U [ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
weft-face pattern U [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
power loom U ماشین بافندگی [در بافت فرش های ماشینی از آن استفاده می شود.]
frugal U ساده
inexpensive U ساده
downright U ساده
simplistic U ساده
fanciless U ساده
daff U ساده دل
simple minded U ساده دل
unassuming U ساده
unaadorned U ساده
fructose U ساده
taffetized U ساده
idiots U ساده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com