Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
building steel lathing
U
بافت ساختمان فولادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
steel framed structured
U
ساختمان فولادی
steel construction
U
ساختمان فولادی
reinforced concrete construction
U
ساختمان بتن فولادی
mixd weave
U
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
structrual engineering industry
U
صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
plain weave
U
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak
U
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
board weave
U
تخت بافت
[در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk
U
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
U
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
steel dam
U
سد فولادی
steel jacket
U
پوشش فولادی
steel industries
U
صنایع فولادی
steel sheet
U
ورق فولادی
cogged ingot
U
شمش فولادی
cogged ingot
U
شمشه فولادی
steel band
U
نوار فولادی
steel sheet piling
U
سپرکوبی فولادی
armature
U
میله فولادی
gratings
U
شبکه فولادی
grating
U
شبکه فولادی
steel bands
U
نوار فولادی
steeliness
U
خاصیت فولادی
steel wire rope
U
طناب فولادی
steel wire
U
سیم فولادی
steel square
U
گونیای فولادی
steel pipe
U
لوله فولادی
steel framed structured
U
سازه فولادی
steelblue
<adj.>
<noun>
U
آبی فولادی
steel facing membrane
U
پرده فولادی
steel chimmey
U
دودکش فولادی
steel cap
U
کلاه فولادی
flexible steel wire rope
U
طناب فولادی خم شو
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
pile planking
U
دیوار سپر فولادی
flexible mild steel wire rope
U
طناب فولادی نرم
tubular steel scaffold
U
داربست لولهای فولادی
extra special flexible wire rope
U
طناب فولادی ویژه
reinforced concrete carcase
U
اسکلت بتن فولادی
reinforced concrete pipe
U
لوله بتن فولادی
gusset
U
صفحه فولادی اتصال
high carbon steel
U
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
rolled steel joist
U
تیرچه فولادی نوردشده
steel blue
U
رنگ ابی فولادی
gussets
U
صفحه فولادی اتصال
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
styluses
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stilus
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styli
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stand
U
بستهای فولادی کورهای بلند
steel casting
U
پروفیل فولادی ریخته گری
high quality sheet steel
U
ورق فولادی با کیفیت خوب
sheet pile
U
سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
concrete steel
U
سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
capel
U
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
billets
U
دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billeting
U
دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billeted
U
دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billet
U
دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
rolling
U
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
beryllium
U
فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
tempered steel
U
فولادی که درگرما عمل اورده شده باشد
hawser
U
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawsers
U
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
knuckle sprue
U
استخوانهای ریخته گری-فولادی که در داخل کانالهاباقی می ماند
jig
U
اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
jigs
U
اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
bed plate
U
پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
reed valve
U
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
carburizing
U
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
baseplate
U
پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
cyaniding
U
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
internal wrenching bolt
U
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
contexture
U
بافت
knit goods
U
کش بافت
fiber
U
بافت
contexts
U
بافت
context
U
بافت
of a loose texture
U
شل بافت
of a loose textture
U
شل بافت
neurine
U
بافت پی
gold tisane
U
زر بافت
knitted
U
بافت
loose texture
U
بافت شل
texture
U
بافت
tissue
U
بافت
grain
U
بافت
tissues
U
بافت
textures
U
بافت
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
selvage
U
گرد بافت
style
U
سبک بافت
texture
U
ترکیب بافت
texture
U
بافت تاروپود
biopsy
U
بافت برداری
cellular tissue
U
بافت زنبوری
slit weave
U
بافت چاکدار
slip
U
خطا در بافت
selvedge
U
گرد بافت
sclerenchyma
U
بافت زنبوری
sennet
U
بافت حصیری
woofs
U
دست بافت
woof
U
دست بافت
plain weave
U
بافت حصیری
collenchyma
U
بافت کلانشیم
soil texture
U
بافت خاک
stroma
U
بافت نمدی
grossed
U
درشت بافت
welknit
U
خوش بافت
direction
U
سمت بافت
xylem
U
بافت چوبی
basket weave
U
بافت حصیری
close-knit
U
ریز بافت
adipose tissue
U
بافت چربی
chain stitch
بافت زنجیری
grosser
U
درشت بافت
grosses
U
درشت بافت
grossest
U
درشت بافت
vascular tissue
U
بافت هادی
vascular tissue
U
بافت اوندی
knotless
U
بافت شل و آزاد
stroma
U
بافت بنیادی
knotless
U
بافت تقلبی
homespun
U
بافت خانگی
interlocking
U
بافت با قلاب
fibre
U
بافت لیف
fibres
U
بافت لیف
texture of soil
U
بافت خاک
flat weave
U
تخت بافت
cellular
U
بافت سلولی
gross
U
درشت بافت
grossing
U
درشت بافت
histoloysis
U
بافت خواری
phloem
U
بافت لیفی
in vivo
U
بافت زنده
webs
U
بافت یا نسج
necrosis
U
بافت مردگی
sclerosis
U
تصلب بافت
web
U
بافت یا نسج
hand knife
U
خوش بافت
nerve tissue
U
بافت عصبی
histogen
U
بافت ساز
histogenesis
U
بافت سازی
textures
U
بافت تاروپود
histology
U
بافت شناسی
weave
U
ساختن بافت
typical
<adj.>
U
بافت عادی
weaving draft
U
نقشه بافت
typical
<adj.>
U
بافت معمولی
finespun
U
ریز بافت
fiber
U
بافت لیف
knit goods
U
کالای کش بافت
basket-weave
U
بافت حصیری
hand knitted
U
دست بافت
plain weave
U
بافت ساده
weaves
U
ساختن بافت
fibrosis
U
تصلب بافت ها
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
mesophyll
U
بافت درونی برگ
myoma
U
غده بافت ماهیچه
hypoxemia
U
کاهش اکسیژن بافت
wire netting
U
بافت توری سیمی
homespun
U
بافت میهنی وطنی
sclerenchyma
U
بافت سخت سلولی
lymphomatous
U
دارای بافت لنفی
hypoxia
U
کاهش اکسیژن بافت
lymphomatoid
U
دارای بافت لنفی
metal gauze
U
بافت توری فلزی
anterior commissure
U
بافت رابط قدامی
woodiness
U
بافت چوبی وفوردرخت
lymphopoiesis
U
تشکیل بافت لنفی
homemade
U
خانگی خانه بافت
histology
U
علم بافت شناسی
steel fabric
U
بافت فولاد ساختمانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com