Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
whish
U
باصدای هیس حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whiff
U
باصدای پف حرکت دادن وزیدن
thundered
U
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thunder
U
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thunders
U
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
gaff
U
باصدای بلندخندیدن قلابدار کردن
sound off
U
باصدای بلند صحبت کردن
haranguing
U
باصدای بلند نطق کردن
harangue
U
باصدای بلند نطق کردن
harangues
U
باصدای بلند نطق کردن
harangued
U
باصدای بلند نطق کردن
ululate
U
باصدای بلند ناله وزاری کردن
toll
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
boisterously
U
باصدای زیاد
aloud
U
باصدای بلند
swished
U
باصدای فش فش زدن
swishes
U
باصدای فش فش زدن
plop
U
باصدای تلپ
plopped
U
باصدای تلپ
plopping
U
باصدای تلپ
plops
U
باصدای تلپ
plunk
U
باصدای تلپ
swishing
U
باصدای فش فش زدن
audibly
U
باصدای رسا
highest
U
باصدای بلند
loudest
U
باصدای بلند
loud
U
باصدای بلند
louder
U
باصدای بلند
swish
U
باصدای فش فش زدن
highs
U
باصدای بلند
high
U
باصدای بلند
dirdum
U
توبیخ باصدای بلند
flip flop
U
باصدای چلپ چلوپ
to laugh boisterously
U
باصدای بلند خندیدن
rasp
U
باصدای سوهان گوش راازردن
rasped
U
باصدای سوهان گوش راازردن
rasping
U
باصدای سوهان گوش راازردن
rasps
U
باصدای سوهان گوش راازردن
highs
U
تند زیاد باصدای زیر
highest
U
تند زیاد باصدای زیر
high
U
تند زیاد باصدای زیر
flop
U
صدای چلپ باصدای تلپ افتادن
flopped
U
صدای چلپ باصدای تلپ افتادن
flopping
U
صدای چلپ باصدای تلپ افتادن
flops
U
صدای چلپ باصدای تلپ افتادن
to ring the curtain up or down
U
پرده نمایش را باصدای زنگ بالاوپائین بردن
declamatory
U
مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
stumps
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumping
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumped
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stump
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
sailed
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
braid
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braided
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumber
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbering
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braids
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
loiters
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
skew
U
کج حرکت کردن
departure
U
حرکت کردن
waggling
U
حرکت کردن
moves
U
حرکت کردن
sailings
U
حرکت کردن
moved
U
حرکت کردن
sailed
U
حرکت کردن
move
U
حرکت کردن
have way on
U
حرکت کردن
sail
U
حرکت کردن
skewing
U
کج حرکت کردن
to weigh anchor
U
حرکت کردن
get under way
U
حرکت کردن
skews
U
کج حرکت کردن
to bear oneself
U
حرکت کردن
inch
U
حرکت کردن
departures
U
حرکت کردن
waggle
U
حرکت کردن
whir
U
حرکت کردن
waggled
U
حرکت کردن
waggles
U
حرکت کردن
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
make leeway
U
حرکت پهلویی کردن
ranged
U
سیر و حرکت کردن
sneaks
U
دزدکی حرکت ه کردن
underway
U
در حال حرکت کردن
laziest
U
باکندی حرکت کردن
spank
U
با سرعت حرکت کردن
spiraling
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
sneaked
U
دزدکی حرکت ه کردن
sneak
U
دزدکی حرکت ه کردن
lazier
U
باکندی حرکت کردن
whirry
U
بعجله حرکت کردن
trances
U
باچالاکی حرکت کردن
trance
U
باچالاکی حرکت کردن
pule
U
باصدا حرکت کردن
to bolt
U
ناگهانی حرکت کردن
crawfish
U
به پشت حرکت کردن
spirals
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
spiralling
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
larrup
U
سنگین حرکت کردن
spiralled
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
spiraled
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
streaking
U
بسرعت حرکت کردن
lugging
U
سنگین حرکت کردن
lug
U
سنگین حرکت کردن
trails
U
بدنبال حرکت کردن
crabs
U
به پهلو حرکت کردن
crab
U
به پهلو حرکت کردن
trailing
U
بدنبال حرکت کردن
trailed
U
بدنبال حرکت کردن
trail
U
بدنبال حرکت کردن
lugged
U
سنگین حرکت کردن
lugs
U
سنگین حرکت کردن
submarines
U
زیردریا حرکت کردن
streaks
U
بسرعت حرکت کردن
streaked
U
بسرعت حرکت کردن
submarine
U
زیردریا حرکت کردن
skeet
U
باسرعت حرکت کردن
to move on
U
واداربه حرکت کردن
streak
U
بسرعت حرکت کردن
range
U
سیر و حرکت کردن
infile
U
به ستون دو حرکت کردن
lazy
U
باکندی حرکت کردن
to make an early start
U
زود حرکت کردن
sailed
U
با نازوعشوه حرکت کردن
zigzagged
U
حرکت زیگزاگی کردن
zigzagging
U
حرکت زیگزاگی کردن
darting
U
بسرعت حرکت کردن
sail
U
با نازوعشوه حرکت کردن
jink
U
بسرعت حرکت کردن
zigzag
U
حرکت زیگزاگی کردن
spanked
U
با سرعت حرکت کردن
spanks
U
با سرعت حرکت کردن
dart
U
بسرعت حرکت کردن
darted
U
بسرعت حرکت کردن
ranges
U
سیر و حرکت کردن
zigzags
U
حرکت زیگزاگی کردن
spiral
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
sailings
U
با نازوعشوه حرکت کردن
to tail to the tide
U
باجزرومد حرکت کردن
shuffles
U
این سو وان سو حرکت کردن
belt
U
باشدت حرکت یا عمل کردن
shuffled
U
این سو وان سو حرکت کردن
shuffle
U
این سو وان سو حرکت کردن
belted
U
باشدت حرکت یا عمل کردن
wriggles
U
حرکت کرم وار کردن
belts
U
باشدت حرکت یا عمل کردن
wriggle
U
حرکت کرم وار کردن
jibes
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
hulks
U
باسنگینی ورخوت حرکت کردن
wriggling
U
حرکت کرم وار کردن
jibing
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibed
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
hulk
U
باسنگینی ورخوت حرکت کردن
to bolt
U
با سرعت زیاد حرکت کردن
jibe
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
wriggled
U
حرکت کرم وار کردن
leapfrogs
U
باجست وخیز حرکت کردن
gibes
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
shuffling
U
این سو وان سو حرکت کردن
maneuver
U
حرکت جنگی مانور کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com