Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
liner
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heads up
U
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
gate
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gates
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
fewer
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
few
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
cease engagement
U
درگیری را قطع کنید
skeet
U
باسرعت حرکت کردن
zips
U
باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zipping
U
باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zipped
U
باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zip
U
باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
rules of engagement
U
روشهای درگیری پدافند هوایی
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
igo
U
علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
tied on
U
در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
ramp weight
U
حداکثر وزن ممکن هواپیما
negative altitude
U
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
prudent limit of patrol
U
حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
mach trim compensator
U
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
prudent limit of endurance
U
حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
design maximum weight
U
حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
move out
U
حرکت کنید
skip it
U
در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
When will you depart?
U
کی شما حرکت می کنید؟
single file
U
به ستون یک حرکت کنید
infile
U
به ستون دو حرکت کنید
KEEP LEFT
U
از سمت چپ حرکت کنید.
stop squawk
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
squawk flash
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
KEEP RIGHT
U
از سمت راست حرکت کنید.
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
ship
U
کشتی هوایی هواپیما
airspeeds
U
سرعت هوایی هواپیما
ships
U
کشتی هوایی هواپیما
airspeed
U
سرعت هوایی هواپیما
air miss
U
تصادم هوایی دو هواپیما
orbiting
U
در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
whats' up
U
در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
Move along, please!
[in a crowd]
U
لطفا بجلو حرکت کنید!
[در جمعیتی]
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
what state
U
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
launch time
U
زمان پرواز هوایی هواپیما
Drive on dimmed headlights !
[Warning to drivers]
U
با نور پایین حرکت کنید!
[هشدار به رانندگان]
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
ground nadir
U
نقطه سمت القدم هواپیما درعکاسی هوایی
tip
U
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
marker circle
U
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
tipping
U
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
launch time
U
زمان حرکت هوایی
air movement column
U
ستون حرکت هوایی
cruising speed
U
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
barrier
U
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barriers
U
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
lateral tell
U
پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
to taxi to a standstill
U
حرکت آخر تا به ایست رسیدن
[هواپیما]
desired leading
U
سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
headings
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
heading
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
The aircrafts was flying in a northerly direction.
U
هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
yawed
U
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
yaw
U
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
heading select feature
U
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
cantilever ratio
U
نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
crab angle
U
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
block time
U
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
wingman
U
خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
snake mode
U
روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
air signal
U
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
air dispatcher
U
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control surface angle
U
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
stepped up separation
U
حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
adding
U
اضافه کنید زیاد کنید
adds
U
اضافه کنید زیاد کنید
add
U
اضافه کنید زیاد کنید
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
in two shakes of a lamb's tail
<idiom>
U
باسرعت
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
speeding
U
باسرعت راندن
apace
U
باسرعت زیاد
full tilt
U
باسرعت زیاد
swift
U
فرز باسرعت
swiftest
U
فرز باسرعت
swifter
U
فرز باسرعت
speed
U
باسرعت راندن
speeds
U
باسرعت راندن
cursory
U
باسرعت وبیدقتی
amain
U
باسرعت کامل
lickety split
U
باسرعت وتعجیل
swifts
U
فرز باسرعت
hightail
U
باسرعت عقب نشینی کردن
max min system
U
سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
klystron
U
لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
maximal oxygen uptake
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power
U
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
contretemps
U
درگیری
engagement
U
درگیری
engagements
U
درگیری
involvement
U
درگیری
contentions
U
درگیری
contention
U
درگیری
braked
U
قطع درگیری
brush with the law
<idiom>
U
درگیری با قانون
brake
U
قطع درگیری
jaw clutch coupling
U
درگیری دندانه
brakes
U
قطع درگیری
rules of engagement
U
قوانین درگیری
self involvement
U
خود- درگیری
disengagement
U
قطع درگیری
braking
U
قطع درگیری
engagement
U
درگیری با دشمن
engagements
U
درگیری با دشمن
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
break off position
U
نقطه قطع درگیری
gear in
U
درگیری دو چرخ دنده
set to
U
مشت بازی درگیری
set-to
U
مشت بازی درگیری
set-tos
U
مشت بازی درگیری
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هواپیماها
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
catalytic
U
ترغیب کننده دشمن به درگیری
coupling
U
جفت شدگی اتصال درگیری
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com