English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
reunion U باز پیوست
reunions U باز پیوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
appendix U پیوست
appendixes U پیوست
constipation U پیوست
annexation U پیوست
attach U پیوست کردن ضمیمه کردن
attaches U پیوست کردن ضمیمه کردن
attaching U پیوست کردن ضمیمه کردن
enclose U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
encloses U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclosing U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
append U اویختن پیوست کردن
appended U اویختن پیوست کردن
appending U اویختن پیوست کردن
appends U اویختن پیوست کردن
coupling U پیوست
unite U بهم پیوست
unites U بهم پیوست
uniting U بهم پیوست
annex U پیوست
annexes U پیوست
annexing U پیوست
enclosure U پیوست
enclosures U پیوست
appendage U پیوست
appendages U پیوست
clutch U پیوست
clutched U پیوست
clutches U پیوست
clutching U پیوست
artillery annex U پیوست توپخانه
clutch coupling U پیوست کلاج
coupling coil U سیم پیچ پیوست
coupling element U عنصر پیوست
coupling factor U ضریب پیوست
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
coupling instability U نااستواری پیوست تزلزل تزویج
coupling of circuits U پیوست مدارها
coupling resistance U مقاومت پیوست
coupling transformer U ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
critical coupling U کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
dog clutch U پیوست دندانهای
electric coupling U پیوست الکتریکی
electron coupling U پیوست الکترونی
flange coupling U پیوست صفحهای
hose coupling U پیوست لوله پلاستیکی
impedance coupling U پیوست امپدانس
impedance feedback U پیوست برگشت امپدانس
inductance coupling U پیوست القائی
inductive coupling U پیوست القائی
inductive exposure U پیوست القائی
inductive feedback U پیوست برگشت وارونه القائی
inductive flux linkage U پیوست القائی
input coupling U پیوست ورودی
input coupling loop U حلقه پیوست ورودی
intelligence annex U پیوست اطلاعات
intelligence annex U پیوست اطلاعاتی
intermediate coupling U پیوست واسطه
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
jaw clutch coupling U پیوست دندانه
main coupling transformer U ترانسفورماتور پیوست شبکه
mains coupling U پیوست شبکه
railroad coupling U پیوست یا تزویج راه اهن
sleeve coupling U پیوست تزویجی
therewith U به پیوست
tie bar U پیوست
transformer coupling U پیوست ترانسفورماتور
bond U پیوست
affected [added] <adj.> <past-p.> U پیوست شده
affixed <adj.> <past-p.> U پیوست شده
annexed <adj.> <past-p.> U پیوست شده
attached <adj.> <past-p.> U پیوست شده
attributed <adj.> <past-p.> U پیوست شده
enclosed <adj.> <past-p.> U پیوست شده
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com