English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polo U بازی یا مسابقه چوگان بین دو تیم چهارنفره و شش زمان 5/7 دقیقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chukker U زمان 5/7 دقیقهای بازی چوگان
chukkar U زمان 5/7 دقیقهای بازی چوگان
four handed game U بازی چهارنفره
golf U بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
five minute chess U بازی شطرنج 5 دقیقهای
polo U چوگان بازی
bandying U چوگان بازی کچ
bandies U چوگان بازی کچ
bandied U چوگان بازی کچ
bandy U چوگان بازی کچ
golf club U چوگان گلف بازی
golf U بازی چوگان یا گلف
hockey U چوگان بازی با اصول فوتبال
pall mall U چوگان مخصوص بازی پال مال
sand iron U یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
fencing time U زمان مسابقه شمشیربازی
bout U یک دور مسابقه یا بازی
bouts U یک دور مسابقه یا بازی
slalom U مسابقه سرعت اسکی بازی
Shall we play a game of cards? U یک مسابقه ورق با هم بازی بکنیم؟
slaloms U مسابقه سرعت اسکی بازی
bowls U مسابقه وجشن بازی بولینگ
bowl U مسابقه وجشن بازی بولینگ
directors U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
director U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
speed U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeds U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
quarter U یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
roundest U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
round U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
ice time U مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
yips U هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
target captain U عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
minute glass U ساعت ریگی دقیقهای
strip alert U اماده باش 5 دقیقهای
he rows 0 to the minute U او دقیقهای سی پارو میزند
request time out U تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
ground alert U اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
call time U تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
coffee breaks U تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break U تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
bats U چوگان
bat U چوگان
wickets U چوگان
wicket U چوگان
mallet U چوگان
batted U چوگان
polo stick U چوگان
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
mallet field U زمین چوگان
lacrosse U چوگان سرپهن
batted U چوگان زدن
cleek U چوگان سراهنی
batty U چوگان مانند
battiest U چوگان مانند
battier U چوگان مانند
pall mall U گوی چوگان
battledore U چوگان پهن
bats U چوگان زدن
bat U چوگان زدن
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
indoor polo U چوگان در تالار سرپوشیده
bandy U بحث کردن چوگان سر کج
backhand stroke U ضربت چوگان از پشت سر
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
bandies U بحث کردن چوگان سر کج
bandied U بحث کردن چوگان سر کج
putter U چوگان دسته کوتاه
bandying U بحث کردن چوگان سر کج
putters U چوگان دسته کوتاه
puttering U چوگان دسته کوتاه
play club U دربازی گلف چوگان
puttered U چوگان دسته کوتاه
hosel U سرپیچ چوگان گلف
mallet U کلوخ کوب چوگان
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
crosse U چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
pitches U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitch U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
sclaff U سیلی نرم برزمین خوردن چوگان گلف
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
sclaff U تماس چوگان بازمین قبل از خوردن به توپ ضربت مختصر
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to catch out a batsman U گوی رادرهواگرفتن وبدین وسیله نوبت را ازدست چوگان زن بیرون کرد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
present U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
seek time U زمان جستجو زمان طلب
presenting U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
ramp alert U اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
contests U مسابقه ها
contest U مسابقه
racing U مسابقه
competitions U مسابقه ها
competition U مسابقه
match U مسابقه
competition U مسابقه
contest U مسابقه
ball game U مسابقه
ski racer U مسابقه رو
game U مسابقه
tournament U مسابقه
competitions U مسابقه
tournaments U مسابقه
matches U مسابقه
chasing U مسابقه
events U مسابقه
tourney U مسابقه
ball games U مسابقه
setter U یک مسابقه
meet U مسابقه
meets U مسابقه
kyorougei U مسابقه
race U مسابقه
agonism U مسابقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com