Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quoit
U
بازی میخ و حلقه افکندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hoopla
U
بازی پرتاب حلقه
hoop-la
U
بازی پرتاب حلقه
hoop-las
U
بازی پرتاب حلقه
quoits
U
بازی پرتاب حلقه
quoit
U
نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
droops
U
افکندن
drooped
U
افکندن
droop
U
افکندن
upends
U
افکندن
upending
U
افکندن
upended
U
افکندن
upend
U
افکندن
drooping
U
افکندن
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
illuminates
U
پرتو افکندن
project
U
پیش افکندن
illuminate
U
پرتو افکندن
fling
U
افکندن پرتاب
flinging
U
افکندن پرتاب
flings
U
افکندن پرتاب
cage
U
درزندان افکندن
radiating
U
شعاع افکندن
projected
U
پیش افکندن
cages
U
درزندان افکندن
obtenebrate
U
سایه افکندن بر
radiate
U
شعاع افکندن
radiated
U
شعاع افکندن
radiates
U
پرتو افکندن
radiate
U
پرتو افکندن
radiated
U
پرتو افکندن
projects
U
پیش افکندن
radiates
U
شعاع افکندن
radiating
U
پرتو افکندن
illuminating
U
پرتو افکندن
overshadowed
U
سایه افکندن بر
eradiate
U
پرتو افکندن
overshadowing
U
سایه افکندن بر
put in jail
U
در زندان افکندن
springe
U
دام افکندن
luminesce
U
پرتو افکندن
imprison
U
بزندان افکندن
imprisoning
U
بزندان افکندن
imprisons
U
بزندان افکندن
to cage up
U
در زندان افکندن
bulldog
U
برزمین افکندن
overshadows
U
سایه افکندن بر
bulldogs
U
برزمین افکندن
overshadow
U
سایه افکندن بر
to hew down
U
بزمین افکندن
to give into custody
U
درزندان افکندن
to commit to prison
U
درزندان افکندن
to go to the shades
U
سایه افکندن در
to put in to prison
U
بزندان افکندن
traject
U
ورا افکندن
jettisons
U
بیرون افکندن
jettisoning
U
بیرون افکندن
jettisoned
U
بیرون افکندن
jettison
U
بیرون افکندن
to turn orclap by the heels
U
درزندان افکندن
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
purled
U
حلقه حلقه شدن
purl
U
حلقه حلقه شدن
purling
U
حلقه حلقه شدن
convolute
U
حلقه حلقه کردن
purls
U
حلقه حلقه شدن
wreathy
U
حلقه حلقه شده
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
shaft
U
تیرانداختن پرتو افکندن
nets
U
اصلی بدام افکندن
shafts
U
تیرانداختن پرتو افکندن
shed
U
انداختن افشاندن افکندن
net
U
اصلی بدام افکندن
back sacrifice throw
U
افکندن حریف ازپشت
throws
U
پرت کردن افکندن
throw
U
پرت کردن افکندن
abode
U
رحل اقامت افکندن
abodes
U
رحل اقامت افکندن
to pour rays
U
پرتو افکندن یا پاشیدن
stomach throw
U
افکندن حریف از پشت
To puff with pride.
<proverb>
U
باد در کلاه افکندن.
sheds
U
انداختن افشاندن افکندن
shedding
U
انداختن افشاندن افکندن
throwing
U
پرت کردن افکندن
nett
U
اصلی بدام افکندن
look to the future
U
باینده نظر افکندن
adumbrate
U
سایه افکندن بر طرح
screening, screenings
U
روی پرده افکندن
give
U
شرح دادن افکندن
screened
U
روی پرده افکندن
gives
U
شرح دادن افکندن
screen
U
روی پرده افکندن
giving
U
شرح دادن افکندن
screens
U
روی پرده افکندن
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
quads
U
زندانی کردن در زندان افکندن
To cast a glance at something.
U
به چیزی چشم انداختن ( افکندن )
quad
U
زندانی کردن در زندان افکندن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
shadow
U
سایه افکندن بر رد پای کسی را گرفتن
shadows
U
سایه افکندن بر رد پای کسی را گرفتن
shadowed
U
سایه افکندن بر رد پای کسی را گرفتن
shadowing
U
سایه افکندن بر رد پای کسی را گرفتن
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
plumpest
U
صدای تلپ تلپ محکم افتادن یا افکندن
overcast
U
سایه افکندن ابر ابر دار کردن
plump
U
صدای تلپ تلپ محکم افتادن یا افکندن
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
shadings
U
سایه دار کردن سایه افکندن
shades
U
سایه دار کردن سایه افکندن
shade
U
سایه دار کردن سایه افکندن
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
cycle
U
حلقه
lunette
U
حلقه
loop
U
حلقه
mesh
U
حلقه
ear ring
U
حلقه
coils
U
حلقه
metamere
U
حلقه
coiled
U
حلقه
whorl
U
حلقه
eye
U
حلقه
wreaths
U
حلقه گل
earring
U
حلقه
strop
U
حلقه
looped
U
حلقه
cycled
U
حلقه
meshes
U
حلقه
meshing
U
حلقه
cycles
U
حلقه
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
eyeing
U
حلقه
reeled
U
حلقه
whorls
U
حلقه
reeling
U
حلقه
reels
U
حلقه
convolution
U
حلقه
convolutions
U
حلقه
wisp
U
حلقه
wisps
U
حلقه
ring aperture
U
حلقه
flower cup
U
حلقه گل
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
vortices
U
حلقه
vortexes
U
حلقه
vortex
U
حلقه
strap
U
حلقه
reel
U
حلقه
eyes
U
حلقه
eying
U
حلقه
coil
U
حلقه
ring
U
حلقه
ran
U
حلقه
straps
U
حلقه
hanks
U
حلقه
curls
U
حلقه
fascias
U
حلقه
gyre
U
حلقه
loops
U
حلقه
fascia
U
حلقه
volution
U
حلقه
volute
U
حلقه
grummet
U
حلقه
hoops
U
حلقه
collars
U
حلقه
hoop
U
حلقه
bell-flower
U
حلقه گل
gird
U
حلقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com