Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
regression
U
بازگشت به گذشته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
due out
U
از وقت مصرف گذشته از وقت گذشته
returned
U
بازگشت
return
U
بازگشت
hark back
U
بازگشت
flyback
U
بازگشت
relapsing
U
بازگشت
returning
U
بازگشت
relapses
U
بازگشت
recovery
U
بازگشت
relapse
U
بازگشت
returns
U
بازگشت
recursion
U
بازگشت
recoveries
U
بازگشت
adverence
U
بازگشت
recessions
U
بازگشت
recession
U
بازگشت
regression
U
بازگشت
recesses
U
بازگشت
relapsed
U
بازگشت
reversion
U
بازگشت
recess
U
بازگشت
chare
U
کردن بازگشت
come back
U
بازگشت بازیگر
repercussions
U
بازگشت پسزنی
irreversible
U
بازگشت ناپذیر
repatriating
U
بازگشت به وطن
rz
U
بازگشت به صفر
returnees
U
بازگشت کننده
retrace period
U
دوره بازگشت
electron recoil
U
بازگشت الکترون
cr
U
بازگشت نورد
char
U
کردن بازگشت
chars
U
کردن بازگشت
returnee
U
بازگشت کننده
carriage return
U
بازگشت نورد
cannot
U
بازگشت شود به کن
charring
U
کردن بازگشت
come around
U
بازگشت کردن به
repatriate
U
بازگشت به وطن
repatriated
U
بازگشت به وطن
repatriates
U
بازگشت به وطن
line of retreat
U
خط بازگشت یکانها
retrace time
U
دوره بازگشت
return to zero
U
بازگشت به صفر
return to zero
U
با بازگشت به صفر
reversibility
U
بازگشت پذیری
return interval
U
دوره بازگشت
reentry point
U
نقطه بازگشت
return key
کلید بازگشت
references
U
بازگشت مرجع
return address
U
نشانی بازگشت
reference
U
بازگشت مرجع
return account
U
حساب بازگشت
homing pigeons
U
بازگشت کبوتر
homing pigeon
U
بازگشت کبوتر
retrace interval
U
دوره بازگشت
recursivity
U
خاصیت بازگشت
returns
U
اعاده بازگشت
returning
U
اعاده بازگشت
returned
U
اعاده بازگشت
return
U
اعاده بازگشت
activating
U
بازگشت بازیگر به زمین
flyback power supply
U
توان اور بازگشت
activate
U
بازگشت بازیگر به زمین
activated
U
بازگشت بازیگر به زمین
regression
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
step backwards
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
regress
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
ball return
U
بازگشت گوی بولینگ
activates
U
بازگشت بازیگر به زمین
kickback power supply
U
توان اور بازگشت
non renewable resource
U
منبع بازگشت ناپذیر
reversible perspective
U
نمای بازگشت پذیر
non return to zero
U
بدون بازگشت به صفر
curtain call
U
بازگشت هنرپیشگان به صحنه
curtain calls
U
بازگشت هنرپیشگان به صحنه
reversible figures
U
شکلهای بازگشت پذیر
payoff period
U
دوره بازگشت سرمایه
recurrent
U
راجعه بازگشت کننده
nrz
U
بدون بازگشت به صفر
refer
U
فرستادن بازگشت دادن
referred
U
فرستادن بازگشت دادن
reference
U
کتاب بس خوان بازگشت
references
U
کتاب بس خوان بازگشت
recidivism
U
بازگشت به تکرار جنایات
recidivation
U
بازگشت به تکرار جنایات
payout period
U
دوره بازگشت سرمایه
refers
U
فرستادن بازگشت دادن
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
ball retour track
U
مسیر بازگشت گوی بولینگ
repatriate
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriating
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriated
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriates
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
circulate
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulated
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulates
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
walkabout
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
reconversion
U
هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
walkabouts
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
holdup
U
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
return to base
U
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
agone
U
گذشته
beyoned the pale
U
از حد گذشته
by gone
U
گذشته
over with
U
گذشته
aside from
U
گذشته از
bypast
U
گذشته
last night
U
شب گذشته
foretime
U
گذشته
forepast
U
گذشته
forepassed
U
گذشته
foreby
U
گذشته
What is past is past . what is gone is gone .
U
گذشته ها گذشته
yesternight
U
شب گذشته
departed
U
گذشته
due out
U
گذشته
aside
U
گذشته از
asides
U
گذشته از
gone by
U
گذشته
last a
U
گذشته
spun or span
U
گذشته
not to mention
<conj.>
U
گذشته از
not to speak of
<conj.>
U
گذشته از
to say nothing of
<conj.>
U
گذشته از
and certainly not
<conj.>
U
گذشته از
past
U
گذشته
bygone
U
گذشته
preceded
U
گذشته
let
[leave]
alone
<conj.>
U
گذشته از
historical
U
گذشته
old
U
گذشته
older
U
گذشته
oldest
U
گذشته
Jehovah's Witnesses
U
دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
latency
U
تاخیر بین زمانی که دستور دارد کامپیوتر میشود و اجرای آن یا بازگشت نتیجه .
the present and the past
U
گذشته و حال
besides
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
moreover
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
the preterite tense
U
زمان گذشته
the year past
U
سال گذشته
ultimo
U
در ماه گذشته
whish
U
بسرعت گذشته
ultimo
U
ماه گذشته
the present and the past
U
حال و گذشته
in addition
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
further
[moreover]
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
furthermore
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
what is more
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
over and above
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
forby
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
beyond that
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
retrospective falsification
U
تحریف گذشته
self devoted
U
از خود گذشته
self giving
U
از خود گذشته
stale cheque
U
چک تاریخ گذشته
sup.latest or last
U
تازه گذشته
the past tense
U
زمان گذشته
on top of that
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
on to
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
the present and the past
U
اکنون و گذشته
on top of this
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
aside from that
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
moreover
<adv.>
U
گذشته از این
on to
<adv.>
U
گذشته از این
additionally
<adv.>
U
از این گذشته
also
[moreover]
<adv.>
U
از این گذشته
aside from that
<adv.>
U
از این گذشته
besides
<adv.>
U
از این گذشته
retrospective view
[on]
U
نگاه به گذشته
on top of this
<adv.>
U
گذشته از این
on top of that
<adv.>
U
گذشته از این
in addition
<adv.>
U
گذشته از این
further
[moreover]
<adv.>
U
گذشته از این
forby
<adv.>
U
گذشته از این
aside from that
<adv.>
U
گذشته از این
additionally
<adv.>
U
گذشته از این
over and above
<adv.>
U
گذشته از این
what is more
<adv.>
U
گذشته از این
beyond that
<adv.>
U
گذشته از این
forby
<adv.>
U
از این گذشته
further
[moreover]
<adv.>
U
از این گذشته
on top of that
<adv.>
U
از این گذشته
on to
<adv.>
U
از این گذشته
upheld
U
گذشته uphold
additionally
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
outdid
U
گذشته outdo
bled
U
گذشته Bleed
pt
U
زمان گذشته
beyond that
<adv.>
U
از این گذشته
in addition
<adv.>
U
از این گذشته
moreover
<adv.>
U
از این گذشته
on top of this
<adv.>
U
از این گذشته
over and above
<adv.>
U
از این گذشته
further on
U
از این گذشته
furthermore
U
از این گذشته
what is more
<adv.>
U
از این گذشته
also
[moreover]
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
retrospect
U
شامل گذشته
yesterday
U
زمان گذشته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com