Perdic | بازسازی نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	unreconstructed U	بازسازی نشده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	remakes U	بازسازی
	reconstruction U	بازسازی
	reconstructions U	بازسازی
	recycles U	بازسازی
	recycle U	بازسازی
	recycling U	بازسازی
	restructuring U	بازسازی
	remake U	بازسازی
	regeneration U	بازسازی
	mending U	بازسازی
	cost of reproduction U	هزینه بازسازی
	static refresh U	بازسازی ایستا
	relaying U	بازسازی سنگفرش
	land restoration U	بازسازی زمین
	reproduction method U	روش بازسازی
	perceptual restructuring U	بازسازی ادراکی
	reconstruction method U	روش بازسازی
	unpremediated U	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
	unbaoked U	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
	unbroke U	رام نشده سوقان گیری نشده
	unborn U	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
	unobligated U	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
	uncommitted U	غیر متعهد نشده تعهد نشده
	unpicked U	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
	unresolved U	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
	undisciplined U	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
	resurfacing U	شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
	uncharged U	محسوب نشده رسمامتهم نشده
	irredenta U	انجام نشده جبران نشده
	untried U	امتحان نشده محاکمه نشده
	unasked U	خواسته نشده پرسیده نشده
	undirected U	رهبری نشده راهنمایی نشده
	inconsummate U	تکمیل نشده انجام نشده
	unsought U	جستجو نشده کشف نشده
	unset U	جایگزین نشده جاانداخته نشده
	unsifted U	الک نشده رسیدگی نشده
	unredeemed U	جبران نشده سبک نشده
	unintended saving U	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
	Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. U	این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
	incomplete U	انجام نشده پر نشده
	unintended investment U	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
	rool crush U	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
	reshaping U	تجدید نیمرخ بازسازی نیمرخ
	uncharged U	پر نشده
	unbowed U	خم نشده
	uninspected <adj.> U	تایید نشده
	unsight U	دیده نشده
	unpublished U	چاپ نشده
	unguarded U	حساب نشده
	wound less U	زخمی نشده
	unconnected U	وصل نشده
	unshod U	نعل نشده
	unearned U	کسب نشده
	unset U	ثابت نشده
	unstudied U	مطالعه نشده
	unguarded U	حراست نشده
	Before it is too late. While there is stI'll time. U	تا دیر نشده
	unquestioned U	بررسی نشده
	unworn U	استعمال نشده
	unworn U	کهنه نشده
	unquestioned U	بحث نشده
	unwashed U	شسته نشده
	unquestioned U	استنتاق نشده
	unpublished U	نشر نشده
	unthickened U	تغلیظ نشده
	unsocialized U	اجتماعی نشده
	autochthonous U	جابجا نشده
	non switched line U	خط گزینه نشده
	uninspected <adj.> U	بررسی نشده
	roughdry U	اطو نشده
	tenantless U	اشغال نشده
	the date was not specified U	نشده بود
	unaccommodated U	فراهم نشده
	unaccomplished U	انجام نشده
	intemerate U	بی ناموس نشده
	innascible U	زایده نشده
	custom uncleared U	ترخیص نشده
	imperforate U	منگنه نشده
	in quires U	صحافی نشده
	in sheets U	صحافی نشده
	increate U	افریده نشده
	inedited U	منتشر نشده
	inedited U	چاپ نشده
	inextinct U	نیست نشده
	unbacked U	رام نشده
	unbowed U	سر کوب نشده
	uncircumcised U	ختنه نشده
	unlicked U	لیسیده نشده
	unsought U	کاوش نشده
	unspotted U	ننگین نشده
	unnormalized U	هنجار نشده
	unpolished U	پرداخت نشده
	unpremediated U	تصور نشده
	unsaturate U	اشباع نشده
	unsaturated U	اشباع نشده
	unleached U	سفید نشده
	unexploded U	منفجر نشده
	uncleared U	ترخیص نشده
	uncoditioned U	قطعی نشده
	uncoditioned U	شرط نشده
	undeeded U	در سندقید نشده
	undefined U	تعریف نشده
	undirected U	هدایت نشده
	undisiplined U	تربیت نشده
	unsaved U	پس انداز نشده
	unexamined <adj.> U	امتحان نشده
	unexamined <adj.> U	ممیزی نشده
	uninspected <adj.> U	ممیزی نشده
	untested <adj.> U	ممیزی نشده
	unevaluated <adj.> U	ممیزی نشده
	unchecked <adj.> U	ممیزی نشده
	unaudited <adj.> U	ممیزی نشده
	uninspected <adj.> U	امتحان نشده
	untested <adj.> U	امتحان نشده
	unaudited <adj.> U	ارزیابی نشده
	unchecked <adj.> U	ارزیابی نشده
	unevaluated <adj.> U	ارزیابی نشده
	unexamined <adj.> U	ارزیابی نشده
	uninspected <adj.> U	ارزیابی نشده
	untested <adj.> U	ارزیابی نشده
	unissued <adj.> U	توزیع نشده
	unverified <adj.> U	بازرسی نشده
	unverified <adj.> U	امتحان نشده
	unverified <adj.> U	ارزیابی نشده
	unverified <adj.> U	ممیزی نشده
	unverified <adj.> U	تست نشده
	unissued <adj.> U	منتشر نشده
	unverified <adj.> U	آزمایش نشده
	unverified <adj.> U	کنترل نشده
	unverified <adj.> U	تایید نشده
	unverified <adj.> U	بررسی نشده
	unaudited <adj.> U	کنترل نشده
	unchecked <adj.> U	کنترل نشده
	unevaluated <adj.> U	کنترل نشده
	unexamined <adj.> U	کنترل نشده
	uninspected <adj.> U	کنترل نشده
	untested <adj.> U	کنترل نشده
	unaudited <adj.> U	تایید نشده
	unchecked <adj.> U	تایید نشده
	untested <adj.> U	آزمایش نشده
	uninspected <adj.> U	آزمایش نشده
	unexamined <adj.> U	آزمایش نشده
	non-registered [not registered] <adj.> U	ثبت نشده
	undeterred <adj.> U	منصرف نشده
	unbleached <adj.> U	سفیدگری نشده
	undyed <adj.> U	رنگرزی نشده
	unaudited <adj.> U	آزمایش نشده
	unchecked <adj.> U	آزمایش نشده
	unevaluated <adj.> U	آزمایش نشده
	unevaluated <adj.> U	تایید نشده
	unexamined <adj.> U	تایید نشده
	untested <adj.> U	تایید نشده
	unaudited <adj.> U	بازرسی نشده
	unchecked <adj.> U	بازرسی نشده
	unevaluated <adj.> U	بازرسی نشده
	unexamined <adj.> U	بازرسی نشده
	uninspected <adj.> U	بازرسی نشده
	untested <adj.> U	بازرسی نشده
	unaudited <adj.> U	امتحان نشده
	unchecked <adj.> U	امتحان نشده
	untested <adj.> U	تست نشده
	uninspected <adj.> U	تست نشده
	unexamined <adj.> U	تست نشده
	unaudited <adj.> U	بررسی نشده
	unchecked <adj.> U	بررسی نشده
	unevaluated <adj.> U	بررسی نشده
	unexamined <adj.> U	بررسی نشده
	untested <adj.> U	بررسی نشده
	unaudited <adj.> U	تست نشده
	unchecked <adj.> U	تست نشده
	unevaluated <adj.> U	تست نشده
	unevaluated <adj.> U	امتحان نشده
	unasked U	سوال نشده
	unpaid U	پرداخت نشده
	opened U	واریز نشده
	opens U	واریز نشده
	unfinished U	تمام نشده
	outstandingly U	پرداخت نشده
	unclaimed U	مطالبه نشده
	uncontrolled U	کنترل نشده
	uncontrolled U	مهار نشده
	unchanged U	عوض نشده
	unsettled U	تصفیه نشده
	unabated U	کاسته نشده
	unalloyed U	الیاژ نشده
	savaging U	رام نشده
	open U	واریز نشده
	uncut U	بریده نشده
	unsung U	سروده نشده
	unsung U	ستایش نشده
	unsung U	خوانده نشده
	unbidden U	دعوت نشده
	savaged U	رام نشده
	unabridged U	کوتاه نشده
	unabridged U	تلخیص نشده
	outstanding U	پرداخت نشده
	haggard U	رام نشده
	outstandingly U	واریز نشده
	unfulfilled U	اجرا نشده
	unfulfilled U	انجام نشده