Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
area confinement facility
U
بازداشتگاه منطقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sector scan
U
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
lockup
U
بازداشتگاه
confinement facility
U
بازداشتگاه
lockups
U
بازداشتگاه
Brig
U
بازداشتگاه
penitentiary
U
بازداشتگاه
penitentiaries
U
بازداشتگاه
concentration camps
U
بازداشتگاه
detention center
U
بازداشتگاه
lock up
U
بازداشتگاه
concentration camp
U
بازداشتگاه
house of detention
U
بازداشتگاه
detention barrack
U
بازداشتگاه نظامی
concentration camps
U
بازداشتگاه اسرا
concentration camp
U
بازداشتگاه اسرا
barracoon
U
بازداشتگاه بردگان
attendance center
[British E]
U
بازداشتگاه نوجوانان
[قانون]
pound
U
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounded
U
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
prison camps
U
بازداشتگاه بیرون شهر
pounds
U
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
prison camp
U
بازداشتگاه بیرون شهر
disciplinary barracks
U
ندامتگاه بازداشتگاه نظامی
Juvenile detention home
[American E]
U
بازداشتگاه نوجوانان
[قانون]
pounding
U
بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
remands
U
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remand
U
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanded
U
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanding
U
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
penitentiaries
U
دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
internment camp
U
بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
concentration camps
U
بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
penitentiary
U
دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
concentration camp
U
بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
territorial
U
منطقهای
zonular
U
منطقهای
regionally
U
منطقهای
regional
U
منطقهای
zonary
U
منطقهای
zonal
U
منطقهای
stalag
U
بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
area study
U
بررسی منطقهای
zone refining
U
پالایش منطقهای
zone purification
U
تصفیه منطقهای
zone defence
U
دفاع منطقهای
regional center
U
مرکز منطقهای
regional development
U
توسعه منطقهای
regional economy
U
اقتصاد منطقهای
regional network
U
شبکه منطقهای
regional projects
U
طرحهای منطقهای
regional trade
U
تجارت منطقهای
area interdiction
U
ممانعت منطقهای
carpet bombing
U
بمباران منطقهای
area target
U
اماج منطقهای
area target
U
هدف منطقهای
regional gap
U
شکاف منطقهای
area signal center
U
مرکزمخابرات منطقهای
area fire
U
اتش منطقهای
area evacuation
U
اخراجات منطقهای
area monitoring
U
مراقبت منطقهای
area evacuation
U
تخلیه منطقهای
zones
U
دفاع منطقهای
territorial
U
محلی منطقهای
area bombing
U
بمباران منطقهای
circuit court
U
دادگاه منطقهای
area defense
U
پدافند منطقهای
zone
U
دفاع منطقهای
regional planning
U
برنامه ریزی منطقهای
area control center
U
مرکز کنترل منطقهای
regionalistic
U
منطقهای ناحیه گرای
regionalist
U
منطقهای ناحیه گرای
convalescent center
U
بیمارستان ثابت منطقهای
zonal tournament
U
تورنمنت منطقهای شطرنج
demolition belt
U
کمربند تخریب منطقهای
area sampling
U
نمونه گیری منطقهای
redeploys
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
deprossion
U
منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
redeployed
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploy
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
extended defense
U
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
cyclone
U
منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
watershed
U
منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watersheds
U
منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
cyclones
U
منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
effective beaten zone
U
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
carpet bombing
U
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
intermediate area
U
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
concentration
U
تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentrations
U
تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
third area conflict
U
جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
area search
U
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
synoptic situation
U
شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com