English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
disincentive U بازدارنده
disincentives U بازدارنده
deterrent U بازدارنده
deterrents U بازدارنده
dehortative U بازدارنده
dissuasive U بازدارنده
impedient U بازدارنده
impedimental U بازدارنده
inhibitor U بازدارنده
intercepter U بازدارنده
retardant U بازدارنده
retarder U بازدارنده
suppressive U بازدارنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding attack U تک بازدارنده
suppressor area U ناحیه بازدارنده
preventative actions U اعمال بازدارنده
holding force U نیروی بازدارنده
paratonic U از جنبش بازدارنده
ripple though effect U اثر بازدارنده
secondary inhibitor U بازدارنده ثانوی
suppressor variable U متغیر بازدارنده
clearing block U قطعه بازدارنده
radical inhitator U بازدارنده رادیکالی
deterrent U منع کننده بازدارنده
monoamine oxidase inhibitor U بازدارنده اکسیداز تک امین
mao U بازدارنده اکسیداز تک امین
deterrents U منع کننده بازدارنده
containing action U عملیات احاطهای بازدارنده
aircraft arresting U دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
peace keeping forces U نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com