English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phasic stretch reflex U بازتاب کشش مرحلهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
step restart U شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
phasic U مرحلهای
single step U تک مرحلهای
stepwise regression U رگرسیون مرحلهای
multi stage U چند مرحلهای
phases U مرحلهای کردن
phased U مرحلهای کردن
phase U مرحلهای کردن
PM U تلفیق مرحلهای
stepwise polymerization U بسپارش مرحلهای
step reaction polymerization U بسپارش مرحلهای
step polymerization U بسپارش مرحلهای
step growth polymerization U بسپارش مرحلهای
multistage U چند مرحلهای
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
stepwise formation constant U ثابت تشکیل مرحلهای
sequence curcuit U مدار چند مرحلهای
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
multi stage production U تولید چند مرحلهای
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
multi stage experiment U ازمایش چند مرحلهای
one pass assambler U همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
multilevel addressing U ادرس دهی چند مرحلهای
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
dash U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashed U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
polyphase sort U جور کردن چند مرحلهای
dashes U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
phaseout U توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
thor U نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
reflexion U بازتاب
echoed U بازتاب
plantar reflex U بازتاب کف پا
reflectors U بازتاب
echoing U بازتاب
reflector U بازتاب
echoes U بازتاب
reflex U بازتاب
echo U بازتاب
reflexes U بازتاب
reflection U بازتاب
homing phase U مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
reflection coefficient U ضریب بازتاب
reflectability U بازتاب پذیری
raster U شبکه بازتاب
pupillary reflex U بازتاب مردمک
prepotent reflex U بازتاب غالب
tendon reflex U بازتاب وتری
reflection of light U بازتاب نور
plane of reflection U صفحه بازتاب
rossolimo reflex U بازتاب روسولیمو
reflection grating U توری بازتاب
sucking reflex U بازتاب مکیدن
reflector buoy U بویه بازتاب
reflexivity U بازتاب پذیری
reflexogenous zones U نواحی بازتاب زا
reflexology U بازتاب شناسی
righting reflex U بازتاب تعادل
static reflex U بازتاب تعادل
rooting reflex U بازتاب گونه
reflex circuit U قوس بازتاب
spinal reflex U بازتاب نخاعی
reflex time U زمان بازتاب
reflection plane U صفحه بازتاب
reflectivity U بازتاب پذیری
reflectometer U بازتاب سنج
reflex arc U کمان بازتاب
stretch reflex U بازتاب کشیدگی
reflex arc U قوس بازتاب
reflex reserve U پس مانده بازتاب
salivary reflex U بازتاب بزاقی
background reflection U بازتاب زمینهای
ground return U بازتاب زمینی
flexion reflex U بازتاب خمش
achilles jerk U بازتاب اشیل
achilles reflex U بازتاب اشیل
crossed reflex U بازتاب متنافر
cranial reflex U بازتاب جمجمهای
albedo U نمار بازتاب
albedo U توان بازتاب
conditioned reflex U بازتاب شرطی
coefficient of reflection U ضریب بازتاب
chain reflex U بازتاب زنجیرهای
angle of reflaction U زاویه بازتاب
reflection angel U زاویه بازتاب
babinski reflex U بازتاب بابینکسی
abdominal reflex U بازتاب شکمی
flashbacks U بازتاب اشعه
bragg reflection U بازتاب پراگ
negative movement reflex U بازتاب گریز
reflecting U بازتاب دادن
orienting reflex U بازتاب سوگیری
reflect U بازتاب دادن
mass reflex U بازتاب کلی
orientation reflex U بازتاب سوگیری
reflects U بازتاب دادن
reflection law U قانون بازتاب
law of reflection U قانون بازتاب
reflection U بازتاب اندیشه
flashback U بازتاب اشعه
binding time U زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
audi U بازتاب دیداری- شنیداری
reflecting U بازتاب یافتن بازتابیدن
reflect U بازتاب یافتن بازتابیدن
startle reflex U بازتاب یکه خوردن
reflects U بازتاب یافتن بازتابیدن
unconditioned reflex U بازتاب غیر شرطی
bechterev mendel reflex U بازتاب بختریف- مندل
patellar reflex U بازتاب پرش زانو
knee jerk reflex U بازتاب پرش زانو
pgr U بازتاب گالوانیکی- روانی
irreflexive U بی خیال بدون بازتاب
haab's pupillary reflex U بازتاب مردمکی هاب
grasping reflex U بازتاب چنگ زدن
psychogalvanic reflex U بازتاب گالوانیکی- روانی
cutaneous secretory reflex U بازتاب تراوشی پوست
reflex latency U دوره نهفتگی بازتاب
consensual eye reflex U بازتاب همخوان چشم
cutaneous pupillary reflex U بازتاب پوستی مردمک
eye blink reflex U بازتاب پلک زدن
blinking reflex U بازتاب پلک زدن
positive movement reflex U بازتاب حرکت گرایشی
syntax U مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
one for one U مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
mirrors U دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirror U دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrored U دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com