Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
linkage loader
U
بارکننده پیوندی
linking loader
U
بارکننده پیوندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loader
U
بارکننده
loading routine
U
روال بارکننده
absolute loader
U
بارکننده مطلق
resident loader
U
بارکننده مقیم
relocating loader
U
بارکننده جابجاگر
system loader
U
بارکننده سیستم
bootstrap loader
U
بارکننده خود راه انداز
multiple loading operating system
U
سیستم عامل بارکننده چندتایی
initials
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialled
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialling
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialing
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialed
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
crossbred
U
پیوندی
cross bred
U
پیوندی
interrelation
U
هم پیوندی
symphyseal
U
پیوندی
hybrid
U
پیوندی
cross
U
پیوندی
crosser
U
پیوندی
crosses
U
پیوندی
crossest
U
پیوندی
linked
U
پیوندی
graft copolymer
U
همبسپار پیوندی
linkage parameter
U
پارامتر پیوندی
linked list
U
لیست پیوندی
multivincular
U
چندین پیوندی
exogamy
U
برون پیوندی
graft
U
گیاه پیوندی
antibonding electron
U
الکترون ضد پیوندی
antibonding orbital
U
اوربیتال ضد پیوندی
binding energy
U
انرژی پیوندی
bonding electrons
U
الکترونهای پیوندی
linkage
U
به هم پیوستگی پیوندی
bonding orbital
U
اوربیتال پیوندی
linkages
U
به هم پیوستگی پیوندی
connective
U
ربط پیوندی
linkage editor
U
ویراستار پیوندی
hybrid
U
گیاه پیوندی
grafts
U
گیاه پیوندی
grafted
U
گیاه پیوندی
rhinoplasty
U
جراحی پیوندی بینی
ox lip
U
گاو زبان پیوندی
multilinked list
U
لیست چند پیوندی
bonding molecular orbital
U
اوربیتال مولکولی پیوندی
double linked list
U
لیست پیوندی مضاعف
hybridize
U
گیاه پیوندی باراوردن
bonding electron pair
U
زوج الکترون پیوندی
multivalve
U
چنذ لختی صدف پیوندی
exogamous
U
وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
hdic
U
کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
ca
U
Arrangment Connecting ارایش و ترتیب به صورت پیوندی و متصل
nil pointer
U
اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
buckets
U
قوس پیوند قوس پیوندی
white heart cherry
U
گیلاس درشت گیلاس پیوندی
bucket
U
قوس پیوند قوس پیوندی
shared electrons
U
الکترونهای پیوندی الکترونهای مشترک
sarcoma
U
تومور بدخیم بافت پیوندی تومور بدخیم نسج همبند تومور سرطانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com