English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
clean bill of lading U بارنامه بدون قیدوشرط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unconditional U بدون قیدوشرط
de jure recognition U شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
found shipment U بار بدون بارنامه
found shipment U کالای بدون بارنامه یا رسید
manifests U بارنامه
manifesting U بارنامه
manifest U بارنامه
consignment note U بارنامه
road bill U بارنامه
waybill U بارنامه
way bill U بارنامه
b/l U بارنامه
blading U بارنامه
manifested U بارنامه
bill of lading U بارنامه
dirty bill od lading U بارنامه مشروط
flight manifest U بارنامه هواپیما
clean bill of lading U بارنامه بی نقص
clean bill of exchange U بارنامه بی نقص
dirty bill od lading U بارنامه مغشوش
way bill U بارنامه دریایی
claused bill og exchange U بارنامه مشروط
clean bill of lading U بارنامه تمیز
clean bill of lading U بارنامه ساده
clean bill of lading U بارنامه بی نقض
combined bill of laning U بارنامه مرکب
bill of loading U بارنامه کشتی
foul bill of lading U بارنامه مشروط
through bill of lading U بارنامه سراسری
short form bill of exchange U بارنامه ملخص
through bill of exchange U بارنامه سراسری
supply manifest U بارنامه امادی
ocean manifest U بارنامه دریایی
foul bill of lading U بارنامه نادرست
awb U بارنامه حمل هوایی
house airway bill U بارنامه داخلی هوایی
air bill U بارنامه محموله هوایی
combined bill of laning U بارنامه حمل مرکب
reconsignment U تجدید بارنامه کردن
supply manifest U بارنامه اقلام تدارکاتی
airway bill U بارنامه حمل هوایی
on board bill of exchange U بارنامه روی کشتی
railway bill of lading U بارنامه راه اهن
way bill U بارنامه راه اهن
inland waterway bill of lading U بارنامه ابراه داخلی
ocean manifest U بارنامه حمل کالای دریایی
fiata combined transport bill of lading U بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
contract shipment number U شماره بارنامه کالای ارسالی
cargo documentation U بارنامههای کشتی بارنامه کردن
reconsignment U تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
flight manifest U بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
contract shipment number U شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
freight release U بارنامه بمنظور اعلام دریافت هزینه حمل
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
fbl U lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
constructive receipt billing U ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
hatch list U لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
acheilous U بدون لب
but U بدون
ex- U بدون
unstressed U بدون مد
indubitable U بدون شک
bottomless U بدون ته
without U بدون
ex U بدون
acheilos U بدون لب
sans U بدون
doubtlessly U بدون شک
undoubtedly U بدون شک
wanting U بدون
obtrusively U بدون حق
i'll warrant U بدون شک
and no mistake U بدون شک
not nearctic U بدون
goalless U بدون گل
to a certainty U بدون شک
undoubted U بدون شک
toothless U بدون دندانه
incommunicable U بدون رابطه
guilelessly U بدون تزویر
unresponsive U بدون احتیاط
incognizant U بدون شناسایی
hands down U بدون احتیاط
immethodical U بدون اسلوب
immediately U بدون واسطه
inapproachable U بدون دسترسی
bloodless U بدون خونریزی
involuntarily U بدون اراده
immusical U بدون هماهنگی
holdless U بدون گیره
notwithstanding U بدون توجه
insecure U بدون ایمنی
indistinctively U بدون فرق
humblest U بدون ارتفاع
humble U بدون ارتفاع
endless U بدون پایان
unattended U بدون متصدی
inviscid U بدون لزوجت
irreflexive U بدون واکنش
irrespective of U بدون ملاحظه
cordless U بدون سیم
intolerantly U بدون بردباری
bachelor U بدون عیال
inaction U بدون فعالیت
inelastic U بدون کشش
ingenuously U بدون تزویر
indubitable U بدون تردید
bachelors U بدون عیال
inofficial U بدون اجازه
inoperculate U بدون دریچه
dealated U بدون بال
indolently U بدون درد
confidently U بدون شبهه
bloodlessly U بدون خونریزی
diamensionless U بدون اندازه
acold U بدون احساسات
acid free U بدون اسید
diamensionless U بدون بعد
dimensionless U بدون بعد
continuously U بدون توقف
achromic U بدون ترخیم
achromatic U بدون ترخیم
achlamydeous U بدون پوشش
deice U بدون یخ کردن
degas U بدون گازکردن
bareheaded U بدون کلاه
awless U بدون بیم
avirulent U بدون شدت
asymptomatic U بدون علامت
anechoic U بدون انعکاس
ametabolous U بدون دگردیسی
ametabolic U بدون دگردیسی
air dry U بدون رطوبت
acranial U بدون کاسهء سر
by rote U بدون فکر
acarpous U بدون میوه
disconnectedly U بدون ارتباط
free from slip U بدون لغزش
free of tax U بدون مالیات
free play U بدون محدودیت
free trader U بدون گمرک
undue U بدون مداخله
adrift U بدون هدف
fruitlessly U بدون نتیجه
glabrous U بدون کرک
free from backlash U بدون لقی
expired U بدون اعتبار
discontinuously U بدون اتصال
exclusive of U بدون در نظرگرفتن
failure free U بدون خرابی
unselfish U بدون خودخواهی
flavorless U بدون مزه
unalloyed U بدون الیاژ
vainly U بدون نتیجه
blankly U بدون مقصودیامعنی
inoffensive U بدون زنندگی
unfurnished U بدون اثاثیه
excluding meals U بدون غذا
Nothing down. U بدون بیعانه.
faultless <adj.> U بدون مشکل
impeccable <adj.> U بدون مشکل
sound <adj.> U بدون مشکل
flawless <adj.> U بدون مشکل
immaculate <adj.> U بدون مشکل
free from error <adj.> U بدون مشکل
off hand U بدون آمادگی
alcohol-free <adj.> U بدون الکل
decaffeinated U بدون کافئین
without milk U بدون شیر
barrier-free U بدون حائل
cordless <adj.> U بدون سیم
smooth <adj.> U بدون دشواری
trouble-free <adj.> U بدون دردسر
problem-free <adj.> U بدون دردسر
trouble-free <adj.> U بدون زحمت
problem-free <adj.> U بدون زحمت
wireless <adj.> U بدون سیم
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
taxless <adj.> U بدون مالیات
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com