English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lachryma christi U باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fish cake U نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
compatible U با هم درست کار می کنند
koumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
meat safe U قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
musette U اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
manil hemp U کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
resurection pie U کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند
picalilli U ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
comparator U وسیله منط قی که درستی خروجی آن درست است که ورودیها با هم فرق کنند
matelote U یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
bibulous U باده دوست باده نوش
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
patagonia U ناحیهای درجنوب ارژانتین وشیلی
Cornish U وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
transpontine U واقع درجنوب رود تیمز در لندن
st helena U جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
latium U ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
mistral U باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
pampa U جلگه پهناورسبزو بی درخت درجنوب رود درامریکای جنوبی
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
wine U باده
wines U باده
the juice of the grape U باده
oenologist U باده شناس
guzzler U باده خوار
canned U مست باده
rummer U جام باده
oenomel U باده انگبینی
oenology U باده شناسی
benders U باده پرستی
bender U باده پرستی
oenomeeter U باده سنج
guzzler U باده خور
libertine U باده گساروعیاش
bacchant U باده پرست
chalices U جام باده
menad U زن باده گسار
vinosity U باده گساری
vinous U ماننده باده
vinous flavour U مزه باده
bacchvs U رب النوع باده
quaffer U باده گسار
toper U باده گسار
wino U باده پرست
wineshop U باده فروشی
malt worm U باده خور
to drink wine U باده نوشیدن
maenad U زن باده گسار
chalice U جام باده
libertines U باده گساروعیاش
sherry cobbler U باده سفیداشپانی بالیمووقندوغیره
wine bibber U باده نوش میگسار
bacchus U رب النوع شراب و باده
bacchantic U وابسته به باده گساری
muscadine U باده انگور مشک
Intoxicated with pride . U مست باده غرور
puncheon U بشکه یاخمره باده
bacchanalia U جشن باده گساری
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
barkeep U باده فروش صاحب میکده
magnum U بطری که دو باده در ان جای گیرد
pledge U بسلامتی کسی باده نوشیدن
barkeeper U باده فروش صاحب میکده
greybeard U کوزه سنگی برای باده
magnums U بطری که دو باده در ان جای گیرد
pledge U باده نوشی بسلامتی کسی
pledged U باده نوشی بسلامتی کسی
pledges U باده نوشی بسلامتی کسی
pledges U بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledged U بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledging U باده نوشی بسلامتی کسی
pledging U بسلامتی کسی باده نوشیدن
bacchanal U الههء باده وباده پرستی
sangaree U باده قرمز ادویه زده
stum U شیره انگور باده تازه
toasted U باده نوشی بسلامتی کسی
toasting U باده نوشی بسلامتی کسی
toasts U باده نوشی بسلامتی کسی
toast U باده نوشی بسلامتی کسی
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
bacchanalian U وابسته به جشن باده گساری و شادمانی
cellaret U گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
wine cooper U کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
supernaculum U باده خوشگوارکه سزاوار تاته نوشیدن است
pom U یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
poms U یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
ithyphallic U وابسته بصورت ذکر که درجشنهای BACCHUSدارگونه باده دست گرفته می بردند
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
sweetness U شیرینی
goodies U شیرینی
sweetmeat U شیرینی
goody U شیرینی
amiability or amiableness U شیرینی
sugar candy U شیرینی
sweet stuff U شیرینی
pastries U شیرینی
mellifluence U شیرینی
melodiousness U شیرینی
saccharinity U شیرینی
amiability U شیرینی
lolipops U شیرینی
sugars U شیرینی
love liness U شیرینی
sugar U شیرینی
patisserie U شیرینی
patisseries U شیرینی
bonbon U شیرینی
nicy U شیرینی
confections U شیرینی
confection U شیرینی
loveliness U شیرینی
marzipan U شیرینی
confetti U شیرینی
pastry U شیرینی
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
confectioner U شیرینی فروش
wafer U شیرینی پنجرهای
kissing comfit U شیرینی معطر
cookies U شیرینی بیسکویت
blintz U نوعی شیرینی
bakemeat U نان شیرینی
cookie U شیرینی خشک
blintze U نوعی شیرینی
sweetmeat U شیرینی جات
wafers U شیرینی پنجرهای
cracker U یکجور شیرینی
box suitmeats U جعبه شیرینی
baked meat U نان شیرینی
confectioners U شیرینی فروش
crackers U یکجور شیرینی
cookies U شیرینی خشک
confectionary U شیرینی سازی
sugared U شیرینی زده
ingratiation U خود شیرینی
cooky U شیرینی بیسکویت
cookie U شیرینی بیسکویت
elecampane U نوعی شیرینی
tucking U شیرینی مربا
tuck U شیرینی مربا
freshness U شیرینی بی نمکی
puff pastry U شیرینی پفکی
sweet tooth U علاقمند به شیرینی
sweet tooth U شیرینی دوست
custard pie U یکجور شیرینی
tucks U شیرینی مربا
cooky U شیرینی خشک
corn ball U شیرینی چس فیل
costs arabicus U قسط شیرینی
kuchen U نان شیرینی کاکائودار
marchpane U نان شیرینی بادامی
pastes U نوعی شیرینی چسباندن
paste U نوعی شیرینی چسباندن
pasted U نوعی شیرینی چسباندن
fondants U شیرینی ای که در دهان اب میشود
fondant U شیرینی ای که در دهان اب میشود
minting U شیرینی معطر با نعناع
mints U شیرینی معطر با نعناع
minted U شیرینی معطر با نعناع
mint U شیرینی معطر با نعناع
marshmallows U نوعی شیرینی خمیرمانند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com