English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
breeze U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezes U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezing U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Oriental rug U فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
rhaeto romanic U زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
boreas U بادشمال
tramontana U بادشمال درمدیترانه بادسرددرمجمع الجزایر
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
eastern U شرقی
levantine U شرقی
levanter U شرقی
oriental U شرقی
eastward U شرقی
southeast U جنوب شرقی
northeastern U شمال شرقی
south eastern U جنوب شرقی
orientally U بسبک شرقی ها
greek church U کلیسای شرقی
orientalizing style U سبک شرقی
mongolian draw U کشیدن شرقی
northeastward U شمال شرقی
eastern hemisphere U نیمکره شرقی
turkey bath U حمام شرقی
north-easterly U شمال شرقی
north easterly U شمال شرقی
to lie east and west U شرقی غربی
bagnio U زندان شرقی
turkish closet U مستراح شرقی
south-eastern U جنوب شرقی
Hindoo U سبک شرقی [معماری]
southeastward U بطرف جنوب شرقی
northeastward U بطرف شمال شرقی
northeastern U مربوط به شمال شرقی
tussore U کرم ابریشم شرقی
tusseh U کرم ابریشم شرقی
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
tussah U کرم ابریشم شرقی
southeaster U باد جنوب شرقی
the old world U نیم کره شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
northeaster U نسیم شمال شرقی
laura U صومعه کلیسای شرقی
east end U قسمت شرقی لندن
dinghies U قایق هند شرقی
eastermost U اقصی نقطهء شرقی
dinghy U قایق هند شرقی
easternmost U شرقی ترین نقطه
easternmost U اقصی نقطهء شرقی
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
eastermost U شرقی ترین نقطه
byzantine U وابسته بروم شرقی
OCM U شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
euroclidon U بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
ORIA U اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
neo platonism U فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
Eastern design U طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ]
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
lascar U نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
fox grape U انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
golden horde U سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
orientalize U خاوری شدن شرقی ماب شدن
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
north by cast U میان شمال و شمال شرقی
northeast U شمال شرقی شمال شرق
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
north-east U شمال شرقی در شمال شرق
north east U شمال شرق شمال شرقی
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com