English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tan U باحمام افتاب پوست بدن راقهوهای کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the sun had parched his skin U افتاب پوست تنش را سوزانده بود
suntans U قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
suntan U قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
solarium U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solariums U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
heliograph U گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
sunburn U افتاب سوخته کردن
parch U تفتیدن افتاب سوخته کردن
parches U تفتیدن افتاب سوخته کردن
the sun is near setting U افتاب نزدیک بغروب کردن یانزدیک است غروب کند
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
indurate U پوست کلفت کردن
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
threshed U از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshes U از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
thresh U از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshing U از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
callosity U سخت شدن یا پینه کردن پوست
taxidermist U ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
dicker U مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
percutaneous perspiration U عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
peel U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peels U پوست انداختن پوست
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
sunny U افتاب رو
queen's weather U افتاب
subsolar U در فل افتاب
sunnier U افتاب رو
sunshine U افتاب
sunless U بی افتاب
patent to the sun U افتاب رو
suns U افتاب
dislocating U افتاب
photosphere U افتاب
dislocates U افتاب
sunning U افتاب
sunned U افتاب
dislocate U افتاب
sun U افتاب
sunniest U افتاب رو
sunbeam U پرتو افتاب
sundial U شاخص افتاب
helianthemum U افتاب چرخ
heliograph U افتاب نگار
helianthus U گل افتاب گردان
sun beam U پرتو افتاب
chamaeleontis U افتاب پرست
cockshut U غروب افتاب
sunbeam U تیغ افتاب
sun dried U در افتاب خشکانیده
sun worshipper U افتاب پرست
sunbeams U پرتو افتاب
heliolatrous U افتاب پرست
sun burn U افتاب زدگی
chamaeleon U افتاب پرست
dawn U طلوع افتاب
helianthemum U چرخ افتاب
dawned U طلوع افتاب
giant swing U افتاب یا مهتاب
daisy U گل افتاب گردان
girasol U گل افتاب پرست
girasole U گل افتاب پرست
daisies U گل افتاب گردان
streamer U تیغ افتاب
sunshades U افتاب گردان
streamers U تیغ افتاب
broiling sun U افتاب سوزان
solarization U تابش افتاب
solarism U افسانههای افتاب
sunrises U طلوع افتاب
dawning U طلوع افتاب
dawns U طلوع افتاب
dry in the sun U خشکاندن در افتاب
german giant swing U افتاب شکسته
giant circle U افتاب شکسته
eclipse of sun U افتاب گرفتگی
sunrise U طلوع افتاب
weather beaten U افتاب زده
sundials U شاخص افتاب
sunshade U افتاب گردان
heliologist U افتاب شناس
patent to the sun U افتاب گیر
sunstruck U افتاب زده
bask U افتاب خوردن
sunshiny U افتاب گیر
heliophilous U افتاب دوست
sunbeams U تیغ افتاب
sunshine recorder U افتاب سنج
heliotropism U افتاب گرایی
sunsets U غروب افتاب
sunshine U نور افتاب
sunshine U تابش افتاب
sunup U طلوع افتاب
vizor U افتاب گردان
visard U افتاب گردان
basks U افتاب خوردن
sunburn U افتاب زدگی
visor U افتاب گردان
basking U افتاب خوردن
visorless U بی افتاب گردان
sunstroke U افتاب زدگی
basked U افتاب خوردن
roman candle U افتاب مهتاب
visors U افتاب گردان
sunward U سوی افتاب
sunflower U گل افتاب گردان
heliotrope U افتاب گرای
sunlike U مانند افتاب
sun worship U افتاب پرستی
heliotrope U گل افتاب پرست
sunbaked U افتاب پخته
heliotherapy U معالجه با افتاب
turnsole U گل افتاب گردان
sun struck U افتاب زده
heliosis U افتاب زدگی
sunbath U حمام افتاب
sunlight U نور افتاب
sunflowers U گل افتاب گردان
p of the sun U نیش افتاب
p of the sun U طلوع افتاب
basking U حمام افتاب گرفتن
insolate U در معرض افتاب گذاشتن
side screen U چادر افتاب گیر
sung hat U کلاه افتاب گیر
sun hat U کلاه افتاب گیر
bask U حمام افتاب گرفتن
basked U حمام افتاب گرفتن
sun dial U افتاب نما مقنطره
basks U حمام افتاب گرفتن
to sun one self U خودرا افتاب دادن
under the sun U در جهان در زیر افتاب
to take the sun U افتاب بخود دادن
solisequous U تابع گردش افتاب
solarize U درمعرض افتاب قراردادن
sunlit U روشن از فروغ افتاب
helianthus U روزگردک جنس گل افتاب
sunbathed U حمام افتاب گرفتن
peeps U نیش افتاب روزنه
sunflowers U گیاه افتاب گرا
peeping U نیش افتاب روزنه
sunflower U گیاه افتاب گرا
sunbathe U حمام افتاب گرفتن
sunbathes U حمام افتاب گرفتن
sunbaked U حرارت افتاب دیده
peep U نیش افتاب روزنه
sunbathing U حمام افتاب گرفتن
sunshiny U منور از نور افتاب
peeped U نیش افتاب روزنه
sunbaked U در افتاب خشک شده
solar orientation U تعیین موقعیت نسبت به افتاب
sun U درمعرض افتاب قرار دادن
fire opal U گل افتاب گردان عین الشمس
sunning U درمعرض افتاب قرار دادن
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
tannage U قهوهای در اثر اشعه افتاب
sunrise U طلوع خورشید تیغ افتاب
sunrises U طلوع خورشید تیغ افتاب
sun deck U عرشه افتاب گیر کشتی
heliotrope U گل افتاب گردان ارغوانی روشن
heliograph U دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
insolation U در مقابل اشعه افتاب قراردادن
helioscope U دوربین افتاب بینی خورشیدبین
suns U درمعرض افتاب قرار دادن
sunned U درمعرض افتاب قرار دادن
sun disk U صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
dog watch U پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
cosmical U برابرباخورشید- مصادف باطلوع وغروب افتاب
heliotropic U رشدکننده تحت تاثیرافتاب افتاب گرد
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
apollo U خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
solarize U زیاد در افتاب ماندن وخراب شدن
sticky wicket U زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
stockfish U ماهی روغن و امثال ان که در افتاب خشک شده
incrust U با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
sunfast U محو نشدنی در اثر نور افتاب رنگ ثابت
havelock U روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
biltong U گوشت خرد کرده ونمک زده خشک شده در افتاب
airglow U روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
cortices U پوست
barking U پوست
skinner U پوست کن
barked U پوست
skinless U بی پوست
scalp U پوست سر
flayer U پوست کن
bark U پوست
glume U پوست
cortex U پوست
tunc U پوست
skins U پوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com