English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
on your own account U بابت خود [بحساب خود]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
therein U از ان بابت
regard U بابت باره
regarded U بابت باره
regards U بابت باره
particulars U بابت
item U بابت
items U بابت
withholding tax U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding taxes U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
backlog U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
behalf U بابت
asset U جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
salvage U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
concern U بابت
concerns U بابت
haulage U پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
bat allowance U فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
bat money U فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
coupon payments U منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
dead freight U هزینه حمل بابت فرفیت استفاده نشده
for ones own hand U بابت خود شخص
forwarding merchant U کسی که بابت دریافت ورساندن مال التجاره به صاحب ان
gigabyte U یک هزار میلیون بابت
groundage U حقی که بابت ایستادن کشتی درلنگرگاه گرفته میشود حق لنگراندازی
i am impatient for it U ازان بابت بیطاقت هستم
in this regard U در این باب از این بابت
is he a the wiser for it U ایا ازاین بابت عاقل تراست
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
on my own account U بابت خودم
on the score of neglect U بعنوان غفلت ازاین بابت
on this score U از این بابت
particular redemption U بابت
paticular U خصوصی بابت
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
pewage U پولی که بابت نشستن درجاهای خانوادگی یانیمکتهای چندنفری درکلیسامیدهند
pillotage U وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
sickleave U مرخصی بابت ناخوشی
social security contributions U پرداختی بابت تامین اجتماعی
stock dividend U سهام صادره بابت سود سهام
table money U فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
tenant right U حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
thereat U از ان بابت
therewith U از ان بابت علاوه بر این
toll thorough U وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
transit duty U حقی که بابت عبور کالایی ازکشوری گرفته میشود حق تراتزیت
whereat U که از ان بابت
I'm doing it on my own account, not for anyone else. U این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
In this matter U در این بابت [قضیه]
as a result <adv.> U از آن بابت
at that [at that provocation] <adv.> U از آن بابت
consequently <adv.> U از آن بابت
subsequently <adv.> U از آن بابت
thereat <adv.> U از آن بابت
thereupon <adv.> U از آن بابت
accrued benefit U پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
I feel relieved because of that issue! U خیال من را از این بابت راحت کردی!
as a consequence <adv.> U از آن بابت
hence <adv.> U از آن بابت
in this way <adv.> U از آن بابت
whereby <adv.> U از آن بابت
therefore <adv.> U از آن بابت
thus [therefore] <adv.> U از آن بابت
by implication <adv.> U از آن بابت
in consequence <adv.> U از آن بابت
in this manner <adv.> U از آن بابت
in this wise <adv.> U از آن بابت
in this vein <adv.> U از آن بابت
for that reason <adv.> U از آن بابت
as a result of this <adv.> از آن بابت
for this reason <adv.> U از آن بابت
in this sense <adv.> U از آن بابت
in so far <adv.> U از آن بابت
insofar <adv.> U از آن بابت
in this respect <adv.> U از آن بابت
by impl <adv.> U از آن بابت
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com