English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
That is a separate question. U این یک موضوع جدایی است.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
divorces U جدایی
gulf U جدایی
gulfs U جدایی
disjunction U جدایی
disseverance U جدایی
separation U جدایی
breakdowns U جدایی
separations U جدایی
breakdown U جدایی
divorce U جدایی
divorced U جدایی
divorcing U جدایی
isolation U جدایی
divorcement U جدایی
dislocation U جدایی
disunion U جدایی
dissociation U جدایی
breakaway U جدایی
seperation U جدایی
discreteness U جدایی
disconnexion U جدایی
sequester U جدایی
schismatism U جدایی
seclusion U جدایی
segregation U جدایی
disconnectedness U جدایی
integral U جدایی ناپذیر
detribalization U جدایی از قبیله
separate U جدایی تفکیک
rupturing U سکستگی جدایی
separated U جدایی تفکیک
severance U جدایی مجزایی
separative U حاکی از جدایی
separates U جدایی تفکیک
desegregation U جدایی زدایی
seperation point U نقطه جدایی
detachable U جدایی پذیر
ruptures U سکستگی جدایی
schisms U جدایی شقاق
schism U جدایی شقاق
segregationist U جدایی گرای
rupture U سکستگی جدایی
separation anxiety U اضطراب جدایی
filled with water U دال بر جدایی
to break company U جدایی کردن
to cut the painter U جدایی انداختن
abscission U جدایی دریدگی
schismatism U ایجاد جدایی تفرقه
judicial separaion U جدایی زن و شوهر از نظرحقوقی
parthian glance U نگاه هنگام جدایی
segregationist U طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
segregative U طالب جدایی وابسته به تفکیک وتبعیض
impartible U جدایی ناپذیر غیر قابل تفکیک
discrimination U حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
ab U پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
apartheid U نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
plotless U بی موضوع
themes U موضوع
text U موضوع
point U موضوع
subjecting U موضوع
issued U موضوع
issues U موضوع
texts U موضوع
subject U موضوع
subjected U موضوع
questioned U موضوع
issue U موضوع
topics U موضوع ها
subjects U موضوع
question U موضوع
questions U موضوع
motif U موضوع
topic U موضوع
objects U موضوع
theme U موضوع
propositions U موضوع
propositioning U موضوع
afair U موضوع
propositioned U موضوع
proposition U موضوع
objecting U موضوع
topics U موضوع
direct objects U موضوع
indirect objects U موضوع
object U موضوع
objected U موضوع
subjects U موضوع ها
themes U موضوع ها
subject [topic] U موضوع
topic U موضوع
head U موضوع
motifs U موضوع
matter U موضوع
mattering U موضوع
mattered U موضوع
matters U موضوع
criteria U موضوع
at issue U موضوع بحث
subjecting U رعایا موضوع
subjects U رعایا موضوع
subject U شیی موضوع
subjects U شیی موضوع
beside the question U خارج از موضوع
in contestation U موضوع بحث
recitations U تعریف موضوع
not to the point U خارج از موضوع
lemma U مقدمه موضوع
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
objective complement U مکمل موضوع
off the track U از موضوع پرت
subject U رعایا موضوع
subjected U شیی موضوع
not to point U بیرون از موضوع
monomaniac U دیوانه یک موضوع
side issues U موضوع فرعی
side issue U موضوع فرعی
matter on hand U موضوع بحث
subjected U رعایا موضوع
out of question U خارج از موضوع
subjecting U شیی موضوع
in question U موضوع بحث
it is a question of money U موضوع بسته به
recitation U تعریف موضوع
cases U موضوع حالت
What's on? U موضوع چه است؟
postulates U اصل موضوع
privity U موضوع محرمانه
What is happening? U موضوع چه است؟
What gives? U موضوع چه است؟
case U موضوع حالت
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
businesses U موضوع تجارت
business U موضوع تجارت
decades U ده موضوع یا رویداد
decade U ده موضوع یا رویداد
objects U موضوع منظره
objecting U موضوع منظره
objected U موضوع منظره
object U موضوع منظره
indirect objects U موضوع منظره
direct objects U موضوع منظره
postulate U اصل موضوع
grievance U موضوع شکایت
What's up? U موضوع چه است؟
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
What's cooking? U موضوع چه است؟
What's the matter? U موضوع چیه؟
postulated U اصل موضوع
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
subject matter U موضوع اصلی
issues U موضوع شماره
issues U موضوع دعوی
universe of discourse U موضوع بحث
subject matter U مطلب موضوع
irrelevant U خارج از موضوع
side show U موضوع فرعی
What's behind all this? U موضوع چه است؟
subject of debate U موضوع دعوی
subject and predicate U موضوع و محمول
subduce U موضوع کردن
sign position U موضوع علامت
sides of the question U اطراف موضوع
problem U معما موضوع
problems U معما موضوع
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
issued U موضوع دعوی
issued U موضوع شماره
issue U موضوع دعوی
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
postulating U اصل موضوع
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
issue U موضوع شماره
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
the tax in question U مالیات موضوع بحث
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com