Perdic | این نقاشی فقط کپی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 179 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	The painting is only a copy. U	این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	nocturne U	نقاشی از منظره شب
	nocturnes U	نقاشی از منظره شب
	collage U	اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
	collages U	اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
	palette U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	palette U	جعبه رنگ نقاشی
	palettes U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	palettes U	جعبه رنگ نقاشی
	portrait U	نقاشی
	portraits U	نقاشی
	graphic U	مربوط به نقاشی یاترسیم
	graphic U	مربوط به نقاشی
	image U	تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
	images U	تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
	panel U	نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
	panel U	نقاشی روی چوی
	panels U	نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
	panels U	نقاشی روی چوی
	paint U	نگارگری کردن نقاشی کردن
	paint U	رنگ نقاشی
	paints U	نگارگری کردن نقاشی کردن
	paints U	رنگ نقاشی
	picture U	نقاشی کردن
	pictured U	نقاشی کردن
	pictures U	نقاشی کردن
	picturing U	نقاشی کردن
	contour U	نقاشی کردن طراحی کردن
	animation U	نقاشی متحرک
	animations U	نقاشی متحرک
	tableau U	پرده نقاشی
	tableau U	دور نمای نقاشی
	tableaus U	پرده نقاشی
	tableaus U	دور نمای نقاشی
	tableaux U	پرده نقاشی
	tableaux U	دور نمای نقاشی
	ambiance U	نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
	ambience U	نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
	drawing U	هنر طراحی تابلو نقاشی
	drawings U	هنر طراحی تابلو نقاشی
	scrawl U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawled U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawling U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawls U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	portraiture U	نقاشی از صورت
	crayon U	مداد ابرو نقاشی کردن
	crayons U	مداد ابرو نقاشی کردن
	pencil U	نقاشی مدادی
	pencilling U	نقاشی مدادی
	pencils U	نقاشی مدادی
	oil U	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
	oiling U	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
	oils U	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
	brush U	نقاشی کردن
	brush U	شکل وسیله برس در بسته نقاشی
	brush U	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
	brushes U	نقاشی کردن
	brushes U	شکل وسیله برس در بسته نقاشی
	brushes U	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
	galleries U	جای ارزان اطاق نقاشی
	gallery U	جای ارزان اطاق نقاشی
	real time U	با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
	canvas U	کرباس پارچه مخصوص نقاشی
	canvas U	نقاشی
	canvas U	پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
	canvases U	کرباس پارچه مخصوص نقاشی
	canvases U	نقاشی
	canvases U	پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
	pornography U	نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
	pornography U	نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
	mural U	نقاشی دیواری
	murals U	نقاشی دیواری
	fresco U	نقاشی ابرنگی کردن
	fresco U	نقاشی ابرنگی روی گچ
	fresco U	نقاشی دیواری
	frescoes U	نقاشی ابرنگی کردن
	frescoes U	نقاشی ابرنگی روی گچ
	frescoes U	نقاشی دیواری
	painted U	نقاشی شده
	finger painting U	نقاشی با انگشت
	finger painting U	نقاشی انگشتی
	palette knife U	کاردک نقاشی
	palette knives U	کاردک نقاشی
	easel U	سه پایه نقاشی
	easels U	سه پایه نقاشی
	painting U	نقاشی
	paintings U	نقاشی
	pastel U	نقاشی بامدادرنگی
	line drawing U	نقاشی با مداد وقلم
	line drawings U	نقاشی با مداد وقلم
	oil painting U	نقاشی بارنگ
	oil painting U	نقاشی رنگ روغنی
	oil paintings U	نقاشی بارنگ
	oil paintings U	نقاشی رنگ روغنی
	miniature U	نقاشی باتذهیب
	miniatures U	نقاشی باتذهیب
	comic strip U	فیلمهای نقاشی شده
	comic strips U	فیلمهای نقاشی شده
	silhouette U	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
	silhouettes U	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
	airbrush U	یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
Other Matches

	vorticism U	مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
	oil on canvas [painting technique] U	رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
	the brush U	نقاشی
	pictorial art U	نقاشی
	daubry U	نقاشی بد
	daubery U	نقاشی بد
	aqua relle U	نقاشی اب و رنگی
	aquarelle U	نقاشی اب و رنگی
	bepaint U	نقاشی کردن
	paysage U	نقاشی دورنما
	drawing key U	کپیه نقاشی
	his painting lacked repose U	نقاشی وی توافق
	wall painting U	نقاشی دیواری
	water colour U	نقاشی ابرنگی
	watercolor U	نقاشی ابرنگ
	white ground technique U	اسلوب نقاشی
	tablature U	تصویر نقاشی
	spackle U	بتونه نقاشی
	illusionism U	نقاشی از منافرخیالی
	impaint U	نقاشی کردن
	living picture U	پرده نقاشی
	mirror drawing U	نقاشی از ایینه
	painting and the like U	نقاشی و مانند ان
	pallet knife U	کاردک نقاشی
	illusiansm U	نقاشی سه بعدی
	picture gallery U	اطاق نقاشی
	plychromy U	نقاشی رنگارنگ
	polychromy U	نقاشی رنگارنگ
	sand painting U	نقاشی روی شن
	scumble U	رنگهای نقاشی
	Oil painting . U	نقاشی رنگ روغن
	draw a person test U	ازمون نقاشی ادم
	draw a man test U	ازمون نقاشی ادمک
	old masters U	نقاشی هر یک از این هنرمندان
	old master U	نقاشی هر یک از این هنرمندان
	plafond U	سقف نقاشی شده
	scenograph U	منظره نقاشی شده
	paint brush	قلم موی نقاشی
	oil color U	روغن مخصوص نقاشی
	scenography U	نقاشی پردههای نمایش
	sea piece U	نقاشی منظره دریا
	tablature U	نقاشی دیواری یا سقفی
	vase painting U	نقاشی روی سفال
	chiaroscuro U	نقاشی سیاه قلم
	animated cartoon U	فیلمهای نقاشی شده
	predella U	نقش یا نقاشی در روی خیزپله
	kakemone U	[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
	arras U	نقاشی طراحی قلاب دوزی
	goodenough draw a man test U	ازمون نقاشی ادمک گودایناف
	mezzotint U	نقاشی سایه روشن کردن
	mezzotinto U	نقاشی سایه روشن کردن
	frank drawing completion test U	ازمون تکمیل نقاشی فرانک
	cel U	فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
	divisinism U	تجزیه کاری رنگ در نقاشی
	encaustic U	نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
	To fake an oil – painting . U	یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
	war paint U	نقاشی بدن برای رزم و پیکار
	pieta U	نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
	Biedermeier U	[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
	The painting portrays the death of Nelson. U	این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
	applique U	نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
	pc paint U	برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
	picturesqueness U	شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
	paint roller mill U	غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
	grisaille U	نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
	graphic display U	یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
	crosshair U	در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
	willowware U	بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
	story board U	مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
	altar-piece U	پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
	chiaroscuro U	نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
	pre imaging U	تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
	pointillism U	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	drawing tools U	مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
	kakemono U	تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
	pointillism U	نقاشی نقطه نقطه
	khatayi U	طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]