English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The documentary tries to be truthful to the events. U این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semidocumentary U فیلم سینمایی نیمه مستند
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
pancromic U فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reeling U قرقره فیلم حلقه فیلم
reels U قرقره فیلم حلقه فیلم
reel U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeled U قرقره فیلم حلقه فیلم
event file U پرونده رویدادها
use case U مجموعه ای از رویدادها
sinerely U صادقانه
candidly U صادقانه
truly U صادقانه
faithfully U صادقانه
guilelessly U صادقانه
sincerely U صادقانه
loyally U صادقانه
sincerely yours U صادقانه
veraciosly U صادقانه
veraciously U صادقانه
loyal U صادقانه
event scheduling U زمان بندی رویدادها
ingenuously U بی حیله صادقانه
speak the trurh U صادقانه گفتن
loyal services U خدمات صادقانه
your truly U حقیقتا` صادقانه
flowchart U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
documentary U مستند
instrument U مستند
documentaries U مستند
lay it on the line <idiom> U صادقانه حرف زدن
lay one's cards on the table <idiom> U صادقانه معامله کردن
document in proof U دلیل مستند
substantiate U مستند ساختن
substantiated U مستند ساختن
substantiates U مستند ساختن
titles U مستند مالکیت
documentation U مستند سازی
documentation U مستند ساختن
substantiating U مستند ساختن
unofficial U غیر مستند
title U مستند مالکیت
certificate of honorable service U مدرک تصدیق خدمت صادقانه
Cross your heart! <idiom> U راستگو باش ! [صادقانه بگو!]
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
read U ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
reads U ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
R/W cycle U ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
program documentation U مستند سازی برنامه
predicating U مستند کردن گزاره
predicate U مستند کردن گزاره
predicated U مستند کردن گزاره
predicates U مستند کردن گزاره
documented plan figures U ارقام مستند برنامه
yeoman's service U خدمت صادقانه و از روی وفاداری و صمیمیت
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tabling U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tables U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
paths U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
path U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
tabled U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
specialty debt U تعهدات مستند به اسناد رسمی
synchronous U حالت سیستمم که عملیات و رویدادها با سیگنال ساعت همان شده است
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
adaptive channel allocation U توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
narration U توصیف
descriptions U توصیف
descriptor U توصیف گر
description U توصیف
shading U توصیف
qualification U توصیف
delineation U توصیف
characterization U توصیف شخصیت
characterised U توصیف کردن
characterises U توصیف کردن
describable U قابل توصیف
characterize U توصیف کردن
characterized U توصیف کردن
characterizes U توصیف کردن
characterizing U توصیف کردن
qualify U توصیف کردن
qualifies U توصیف کردن
indefinably U توصیف نشدنی
data descriptor U توصیف گر داده ها
description U توصیف تشریح
job description U توصیف شغلی
false description U توصیف غلط
qalified U توصیف شده
self explaining U بی نیاز از توصیف
characterising U توصیف کردن
self explanatory U بی نیاز از توصیف
qualifiers U توصیف کننده
qualifier U توصیف کننده
recommendable U قابل توصیف
self-explanatory U بی نیاز از توصیف
delineator U توصیف کننده
descriptions U توصیف تشریح
indefinable U توصیف نشدنی
bitmap U معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
unutterably U غیر قابل توصیف
characterization U توصیف صفات اختصاصی
indescribable U توصیف ناپذیر نامعلوم
task state descriptor U توصیف گر حالت کار
unutterable U غیر قابل توصیف
unspeakable U توصیف ناپذیر غیرقابل بیان
illusionism U نگارش یا توصیف منافر وهمی
task state descriptor U توصیف کننده وضعیت وفیفه
termless U بی پایان غیر قابل توصیف
ineffable U شخص غیر قابل توصیف نگفتنی
zoography U علم توصیف جانوران وخوی انان
indescribably U چنانکه نتوان شرح دادیا توصیف کرد
Religion was portrayed in a negative way. U دین به شیوه ای منفی توصیف شده بود.
ccitt v. U در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
quests U تلاش
set out <idiom> U تلاش
synergic U هم تلاش
endeavor U تلاش
endevour U تلاش
search U تلاش
competency U تلاش
quest U تلاش
searchingly U تلاش
searches U تلاش
searched U تلاش
stresses U تلاش
scrounged U تلاش
stress U تلاش
scrounging U تلاش
stressing U تلاش
effort U تلاش
efforts U تلاش
scrounges U تلاش
scrounge U تلاش
load U فیلم
loads U فیلم
filmed U فیلم
film leader U فیلم
film U فیلم
scrounge U تلاش کردن
shearing force U تلاش برشی
wild-goose chases U تلاش بیهوده
wild-goose chase U تلاش بیهوده
wild goose chase U تلاش بیهوده
fillers U خرج تلاش
full bore U حداکثر تلاش
filler U خرج تلاش
burster U خرج تلاش
bursting charge U خرج تلاش
detonation charge U خرج تلاش
normal force U تلاش عمودی
design stress resultant U تلاش محاسباتی
make a push U تلاش کردن
main effort U تلاش اصلی
to lay about U تلاش کردن
unity of effort U وحدت تلاش
level of effort U میزان تلاش
to cast about U تلاش کردن
scrounged U تلاش کردن
scrounging U تلاش کردن
effort syndrome U نشانگان تلاش
scrounges U تلاش کردن
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
film recorder U ضباط فیلم
film developer U سازنده فیلم
microfilmed U میکرو فیلم
moving picture U فیلم سینما
microfilming U ریز فیلم
microfilming U میکرو فیلم
reversal film U فیلم معکوس
filmed U فیلم سینما
microfilms U ریز فیلم
filmed U فیلم عکاسی
microfilms U میکرو فیلم
film recorder U فیلم نگار
positive film U فیلم مثبت
instruction film U فیلم درسی
instruction film U فیلم اموزشی
film strip U نوار فیلم
film-strip U نوار فیلم
negative film U فیلم منفی
microfilm U ریز فیلم
microfilm U میکرو فیلم
phonofilm U فیلم صدادار
picturize U فیلم برداشتن از
microfilmed U ریز فیلم
filmstrip U فیلم سینمایی
phonofilm U فیلم سخنگو
filmy U فیلم مانند
filmiest U فیلم مانند
peepshow U فیلم شهوانی
peepshows U فیلم شهوانی
as good as a play <idiom> U مثل فیلم
film-strips U نوار فیلم
advertising spot U فیلم تبلیغاتی
acetate film U فیلم استاتی
talkie U فیلم ناطق
talkies U فیلم ناطق
cinematograph U اپارات فیلم
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com