Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Take this handkerchief and wipe your eyes.
U
این دستمال را بگیر اشکهایت را پاک کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spasmodic
U
بگیر و ول کن
spasmodically
U
بگیر و ول کن
pensioners
U
مستمری بگیر
pensioner
U
مستمری بگیر
stipendiary
U
حقوق بگیر
Take hold from that end (side).
U
از آن سرش بگیر
stipendiaries
U
حقوق بگیر
venal
U
پول بگیر
take it easy
<idiom>
U
ساده بگیر
annuitant
U
حقوق بگیر
salaried
U
حقوق بگیر
annuitant
U
مستمری بگیر
Take thd bull by the horns.
<proverb>
U
گاو را از شاخهایش بگیر .
subsistent
U
مدد معاش بگیر
pensionary
U
حقوق بگیر مزدور
salaried
U
کارمند حقوق بگیر
snapat the chance
U
فرصت را در اغوش بگیر
spasticity
U
حالت بگیر وول کن
large hande a
U
دارای دست بگیر گیرنده
pensioners
U
وفیفه خوار مستمری بگیر
pensioner
U
وفیفه خوار مستمری بگیر
reimbursable personnel
U
پرسنل حقوق بگیر نظامی
Bite your tongue !
U
لبت را گاز بگیر ( دیگر از این حرفها نزن )
learn to walk before yaou run.
<proverb>
U
قبل از اینکه بدوى راه رفتن را یاد بگیر.
headdress
U
دستمال سر
napkin
U
دستمال
napkins
U
دستمال
kerchief
U
دستمال
kerchiefs
U
دستمال
kerchief
U
دستمال سر
hankies
U
دستمال
hanky
U
دستمال
handkerchiefs
U
دستمال
handkerchief
U
دستمال
neck cloth
U
دستمال گردن
dish cloth
U
قاب دستمال
dish clout
U
قاب دستمال
neckcloth
U
دستمال گردن
snot rag
U
دستمال دماغ
a napkin
U
یک دستمال سفره
table linen
U
دستمال سفره
necker chief
U
دستمال گردن
ascot
U
دستمال گردن
kerchiefs
U
روسری دستمال سر
bandana
U
دستمال گلدار
towels
U
دستمال کاغذی
yashmak shawl
U
دستمال کاغذی
Kleenexes
U
دستمال کاغذی
Kleenex
U
دستمال کاغذی
handkerchiefs
U
دستمال گردن
handkerchief
U
دستمال گردن
bandannas
U
دستمال گلدار
neckerchiefs
U
دستمال گردن
shawls
U
دستمال گردن
pocket handkerchief
U
دستمال جیبی
pocket handkerchiefs
U
دستمال جیبی
towel
U
دستمال کاغذی
serviettes
U
دستمال سفره
bandanna
U
دستمال گلدار
neckerchief
U
دستمال گردن
tie
U
دستمال گردن
serviette
U
دستمال سفره
ties
U
دستمال گردن
napkin
U
دستمال سفره
napkins
U
دستمال سفره
kerchief
U
روسری دستمال سر
shawl
U
دستمال گردن
tissue paper
U
دستمال کاغذی نازک
doyly
U
دستمال کوچک سرسفره
napkin ring
U
حلقه دستمال پا سفره
doilies
U
دستمال کوچک سرسفره
pullicate
U
یکجور دستمال رنگی
doyley
U
دستمال کوچک سرسفره
doily
U
دستمال کوچک سرسفره
tea cloth
U
دستمال برای خشکاندن فنجان ها
blowrag
U
دستمال جیب
[اصطلاح عامیانه]
snot rag
U
دستمال جیب
[اصطلاح عامیانه]
lambrequin
U
دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
She scrunched the handkerchief into a ball.
U
او
[زن]
دستمال جیب خود را به یک توپ مچاله کرد.
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
belcher
U
دستمال گردن با زمینه ابی وخال سفید
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
Bounty hunter
U
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
jabot
U
دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
to wave one's handkerchief
U
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
pullicate
U
پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
Could we have a napkin please?
U
ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
sudarium
U
دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
teacloth
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
napery
U
سفره و ملافههای خانه دستمال سفره و سفره و غیره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com