Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
such goods will sell very high
U
اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loss leader
U
بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
such like
U
اینگونه
like this
U
اینگونه
Jerry builder
U
بساز و بفروش
diseases of this nature
U
اینگونه ناخوشی ها
and all that
U
و از اینگونه سخنان
sells
U
فروختن بفروش رفتن
selling
U
فروختن بفروش رفتن
sell
U
فروختن بفروش رفتن
write-in
U
وابسته به اینگونه رای
Such people are wicked .
U
اینگونه آدمها شر هستند
to work off
U
بفروش رساندن اب کردن
sold
U
فروخته شده بفروش رفته
to go off
U
بفروش رفتن نتیجه دادن
soft sell
U
بانرمی وملایمت بفروش رساندن
products customarily found in a pharmacy
U
کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
work off
U
از شر چیزی خلاص شدن بفروش رساندن
piece goods
U
کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
sell-outs
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
If you want to sell your car , I am your man .
U
اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
sell-out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
New and used cars are sold here .
U
انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
court of record
U
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
Family prayer rug
U
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
Mohtasham design
U
طرح محتشمی
[اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
metallic thread
U
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
he is going
U
میرود
the train runs without a stop
U
میرود
i had no idea he was going
U
که او میرود
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
presumedly
U
احتمال میرود
it wont wash
U
اگرانرابشویندرنگش میرود
if he goes
U
اگر او میرود
the probability is
U
احتمال میرود
bleeders
U
کسی که خونش میرود
in all probability
U
احتمال کلی میرود
neck or nothing
U
یا سر میرود یا کلاه می اید
bleeder
U
کسی که خونش میرود
tribial rugs
U
فرش های عشایری
[فرش های ایلی]
[اینگونه فرش ها ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ هر منطقه داشته و تابلوئی از زندگی ایشان را به نقش می کشد.]
churchgoer
U
کسی که مرتب به کلیسا میرود
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
where does this road lead to
U
این راه بکجا میرود
he made a show of goung
U
چنان وانمودکردکه گویی میرود
indiaman
U
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
the scale preponderates
U
کفه ترازو پایین میرود
saltigrade
U
کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
churchgoers
U
کسی که مرتب به کلیسا میرود
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
apostrophe
U
که درموارد زیر بکار میرود
apostrophes
U
که درموارد زیر بکار میرود
Does this train go to ... ?
آیا این قطار به ... میرود؟
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Where does this road lead to?
U
این جاده به کجا میرود؟
moviegoers
U
کسی که اغلب به سینما میرود
moviegoer
U
کسی که اغلب به سینما میرود
cat burglar
<idiom>
U
دزدی که از دیوار بالا میرود
grifter
U
فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
it promisews to be easy
U
امید میرود اسان باشد
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
pneumatometer
U
الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
companion ladder
U
نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
it may be presumed that
U
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
fuller's earth
U
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
chaperon
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
lakh
U
سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
lapboard
U
تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
companion hatchway
U
راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
playgoer
U
ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
When is the bus to Pimlico?
U
چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
She will only date you if you ...
U
او
[زن]
فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
chaperons
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
Which bus goes to the town centre?
U
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
day-trippers
U
کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
lampron
U
چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
day-tripper
U
کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
shirt-tails
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
wisha
U
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
breaking point
U
سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
deliver the goods
<idiom>
U
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
gatecrasher
U
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
dacoit
U
راهزن سلاحدارهندی یابرمهای که بادسته راهزنان میرود
shirt-tail
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
gatecrashers
U
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
parotid duct
U
لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
crosse
U
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
boring tubes
U
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
blacktop
U
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
bay leaf
U
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
bathometer
U
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
baby siphon
U
سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
sneakers
U
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
fucus
U
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
sneaker
U
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
he walks as if he were drunk
U
چنان راه میرود که گویی مست است
toddies
U
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
toddy
U
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
Turkaman rugs
U
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
propety man
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
mudflat
U
زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
mudflats
U
زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
aquaplane
U
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
aniseed
U
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
baseboard
U
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
balbriggan
U
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
man a bout town
U
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
gasogene
U
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
hypodermic syringe
U
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
inoculum
U
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
nuggar
U
بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
flag stones
U
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
jacana
U
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
table carpet
U
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
roller bandage
U
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
remittance man
U
کسیکه بامید دریافت پول ازکسان خود بغربت میرود
manrope
U
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
laniard
U
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
stop bath
U
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
thyratron
U
پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
kelvin tube
U
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
Molotov cocktails
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
drier
U
ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
mashy
U
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
dental floss
U
نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
in flagrante delicto
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
the smoking gun
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
windlass
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
gluteus
U
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
hundreds and thousands
U
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
calliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
splint
U
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
bock
U
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
distemper
U
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
jelutong
U
ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
false work
U
تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
dry pack
U
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
toluene
U
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
froe
U
ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
caliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
pictorial rug
U
قالیچه های تصویری
[قالیچه های پرتره]
[در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
langridge
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bumper
U
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers
U
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bolster
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
leno
U
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
langrel
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
land plaster
U
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
langrage
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
monochord
U
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
hi
U
فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
ferryboats
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
ferryboat
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
nitrobenzene
U
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
Sun Microsystems
U
شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
deed
U
در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
cellulose acetate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
Charbughra
U
چایی دارویست که با زنجفیل و هل درست شده و در آن شکر، شراب، تریاک و حشیش نیز به کار میرود.
deeds
U
در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
dissolve
U
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
dissolves
U
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
carbon seal
U
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
game theory
U
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com