Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
perfect foresight
U
اینده نگری کامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prospected
U
اینده نگری
prospect
U
اینده نگری
prospects
U
اینده نگری
prospecting
U
اینده نگری
providence
U
صرفه جویی اینده نگری
future perfect
U
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
full mobilization
U
تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
full annealing
U
بازپخت کامل تاباندن کامل
completed case
U
جعبه کامل خشاب کامل
full scale
U
باندازه کامل بمقیاس کامل
retrospective view
[on]
U
پس نگری
[به]
holism
U
کل نگری
retrospect
U
پس نگری
retrospection
U
پس نگری
physiologism
U
فیزیولوژی نگری
phenomenalism
U
پدیدار نگری
physicalism
U
فیزیکی نگری
finalism
U
غایت نگری
preformism
U
ذاتی نگری
expectation
U
پیش نگری
elementarism
U
عنصری نگری
vitalism
U
حیاتی نگری
self observation
U
خویشتن نگری
probabilism
U
احتمالی نگری
foresight
U
پیش نگری
centralism
U
مرکزی نگری
purposivism
U
غایت نگری
dualism
U
دوگانه نگری
forecasting
U
پیش نگری
extraception
U
واقع نگری
expectations
U
پیش نگری
personalism
U
شخص نگری
absolutism
U
مطلق نگری
operationalism
U
عملیاتی نگری
objectivism
U
عینی نگری
nervism
U
عصب نگری
atomism
U
ذره نگری
necropsy
U
مرده نگری
biologism
U
زیستی نگری
nativism
U
فطری نگری
Elementarism
U
عنصر نگری
relativism
U
نسبی نگری
intraception
U
عاطفی نگری
pansexualism
U
جنسی نگری
parallelism
U
توازی نگری
introspection
U
درون نگری
empiricism
U
تجربی نگری
panpsychism
U
روحی نگری
organicism
U
عضوی نگری
geneticism
U
ارثی نگری
sensationalism
U
حسی نگری
hereditarianism
U
ارثی نگری
psychologism
U
روانشناختی نگری
moral realism
U
واقع نگری اخلاقی
mechanistic theory
U
نظریه ماشینی نگری
introspectionist
U
خویشتن نگری است
cultural absolutism
U
مطلق نگری فرهنگی
cultural parallelism
U
توازی نگری فرهنگی
cultural relativism
U
نسبی نگری فرهنگی
biologism
U
زیست شناختی نگری
psychoneural parallelism
U
توازی نگری روانی- عصبی
Peeping Tom
U
نام خیاطی که به خاطر هیز نگری کور شد
Peeping Toms
U
نام خیاطی که به خاطر هیز نگری کور شد
prospect
[of something]
U
آینده نگری
[چشم انداز]
[پیش بینی]
چیزی
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough
U
بطور کامل کامل
aftertime
U
اینده
future
U
اینده
incoming
U
اینده
lavenir
U
اینده
next
U
اینده
in the time to come
U
اینده
comer
U
اینده
at a laterd
U
در اینده
futurity
U
اینده
forthcomming
U
اینده
to be
U
اینده
following on
U
از پی اینده
toward
U
اینده
forthcoming
U
اینده
approaching
U
اینده
coming
U
اینده
prospectus
U
اینده نامه
looking
U
بنظر اینده
providential
U
اینده نگر
prospectuses
U
اینده نامه
offing
U
در اینده نزدیک
futurity
U
اتفاقات اینده
emergent
U
بیرون اینده
prospectiveness
U
وابستگی به اینده
prospectively
U
با عطف به اینده
f. tense
U
زمان اینده
intercurrent
U
در میان اینده
futurity
U
نسل اینده
futures
U
قراردادهای اینده
proximo
U
درماه اینده
proximo
U
ماه اینده
upcoming
U
زود اینده
nrxt monday
U
دوشنبه اینده
paulo postfuture
U
اینده نزدیک
the a season
U
فعل اینده
the a season
U
موسم اینده
nether world
U
جهان اینده
the f. winter
U
زمستان اینده
sup.latest or last
U
دیر اینده
the future
U
جهان اینده
futures contract
U
قرارداد اینده
the next world
U
عالم اینده
by next mail
U
باپست اینده
futuristic
U
مربوط به اینده
futurism
U
اینده گرایی
prospect of the future
U
دورنمای اینده
the next world
U
جهان اینده
katabatic
U
پائین اینده
odd comeshortly
U
اینده نزدیک
catabatic
U
پایین اینده
even tual
U
درنتیجه اینده
prospective
U
مربوط به اینده
erelong
U
در اینده نزدیک
latest
U
تازه گذشته اینده
future
U
بعد اینده اتیه
otherworldiness
U
وابستگی بجهان اینده
scout
U
ارزیابی حریف اینده
emergence
U
ناگه اینده اورژانس
scouted
U
ارزیابی حریف اینده
oncoming
U
پیشامد کننده اینده
emergency
U
ناگه اینده اورژانس
emergencies
U
ناگه اینده اورژانس
tardiest
U
دیر اینده کند
scouts
U
ارزیابی حریف اینده
tardier
U
دیر اینده کند
proximo
U
مربوط بماه اینده
provident
U
صرفه جو اینده نگر
without prejudice
U
بدون تاثیر به اینده
long range
U
مربوط به اینده دور
prospectiveness
U
چشم داشت به اینده
prescient
U
عالم به غیب یا اینده
post date
U
تاریخ اینده گذاشتن
the rising generation
U
دوره جوانان اینده
the ensving twelve months
U
دوازده ماه اینده
tardy
U
دیر اینده کند
intermediate
U
درمیان اینده مداخله کننده
hold over
U
برای اینده نگاه داشتن
exdividend
U
بدون سود اینده سهام
hunch
U
فن احساس وقوع امری در اینده
hunched
U
فن احساس وقوع امری در اینده
hunches
U
فن احساس وقوع امری در اینده
hunching
U
فن احساس وقوع امری در اینده
on the th prox
U
در روز چهارم ماه اینده
forward sales
U
فروش کالاجهت تحویل در اینده
future attacks
U
حملههای اینده را پیش بینی نکردند
the law is prospective
U
اثر قانون مربوط به اینده است
hidden momentum of population growth
U
سبب گستردگی والدین اینده میشود
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
nominates
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
nominating
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
current liabilities
U
بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
nominate
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
tenor
U
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors
U
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
disqualifications
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualification
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
exclusion
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
futures
U
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
bill time draft
U
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
prolepsis
U
فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
plunging fire
U
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
exact
U
کامل
absolute
U
کامل
entire
U
کامل
completing
U
کامل
echaustive
U
کامل
absolutes
U
کامل
empennage
U
دم کامل
fullest
U
کامل
full fledged
U
کامل
full-fledged
U
کامل
full
U
کامل
unabridged
U
کامل
in a entireness of state
U
کامل
exacts
U
کامل
exacted
U
کامل
unmitigated
U
کامل
largest
U
کامل
totaling
U
کامل
totaled
U
کامل
total
U
کامل
plenaries
U
کامل
plenary
U
کامل
larger
U
کامل
large
U
کامل
totalled
U
کامل
searching
U
کامل
complete
U
کامل
totals
U
کامل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com