Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
avast
U
ایست توقف کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
closest
U
ایست توقف
closes
U
ایست توقف
closer
U
ایست توقف
close
U
ایست توقف
cease
U
ایست توقف
ceased
U
ایست توقف
ceases
U
ایست توقف
ceasing
U
ایست توقف
stand
U
ایست کردن توقف کردن
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
vehicle stopping distance
U
مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
adds
U
اضافه کنید زیاد کنید
adding
U
اضافه کنید زیاد کنید
add
U
اضافه کنید زیاد کنید
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
standstill
U
ایست
hold
U
ایست
holds
U
ایست
avast
U
ایست
flag stop
U
ایست
halt
U
ایست
halted
U
ایست
perisystole
U
ایست دل
whoa
U
ایست
limit stop
U
حد ایست
standstil
U
ایست
halts
U
ایست
stopped
U
ایست
breathing space
U
ایست
cessation
U
ایست
stoppages
U
ایست
stand
U
ایست
stop
U
ایست
stoppage
U
ایست
stopping
U
ایست
time out
U
ایست
stay
U
ایست
stayed
U
ایست
stops
U
ایست
stand fast
U
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
it is a thankless task
U
کاربیهوده ایست
suspension
U
ایست تعلیق
at pause
U
در حال ایست
holds
U
ایست نگهداری
hold
U
ایست نگهداری
suspensions
U
ایست تعلیق
whoa
U
ایست دادن
pausal
U
ایست دار
interval
U
ایست وقفه
nodal point
U
نقطه ایست
dynamic stop
U
ایست پویا
silencing
U
ایست بی حرکت
fixism
U
ایست گرایی
unceasing
U
ایست ناپذیر
truces
U
جنگ ایست
truce
U
جنگ ایست
haemostasia
U
ایست خون
caesura
U
وقفه ایست
silenced
U
ایست بی حرکت
silences
U
ایست بی حرکت
hold water
U
قایق ایست
haemostasis
U
ایست خون
to make a pause
U
ایست کردن
stop element
U
عنصر ایست
statics
U
ایست شناسی
silence
U
ایست بی حرکت
periods
U
نوبت ایست
period
U
نوبت ایست
to make a stop
U
ایست کردن
to be under ane
U
در حال ایست بودن
halts
U
سکته ایست کردن
halt
U
سکته ایست کردن
to heave to
U
بحالت ایست دراوردن
ease all
U
درکرجی رانی ایست
fetch up
U
بحال ایست درامدن
stopping sight distance
U
فاصله دید ایست
stop bit
U
ذرهء ایست نما
to come
U
بحال ایست درامدن
halted
U
سکته ایست کردن
hockey stop
U
نوعی ایست ناگهانی
he is a prodigy of learning
U
اعجوبه ایست در دانش
he has a loose conduct
U
ادم هرزه ایست
the train runs without a stop
U
قطار بدون ایست
to put to a pause
U
بحال ایست دراوردن
total stopping distance
U
طول ایست کامل
interludes
U
ایست میان دو پرده
haemostatic
U
وابسته به ایست خون
lay by
U
جایگاه ایست ایستگاه
lay-by
U
جایگاه ایست ایستگاه
interlude
U
ایست میان دو پرده
what kind of a bird is that ?
U
چه قسم پرنده ایست
lay-bys
U
جایگاه ایست ایستگاه
stop bit
U
بیت ایست نما
torpidity
U
حالت سستی ایست
It is an extremely complicated problem.
U
مسأله بسیار پیچیده ایست
hyphen
U
نشان اتصال ایست درسخن
patience is a virtue
U
شکیبائی خوی پسندیده ایست
the child is a wonder
U
این بچه عجوبه ایست
hyphens
U
نشان اتصال ایست درسخن
stopping sight distance
U
فاصله دید برای ایست
menopause
U
بند امدن قاعدگی ایست طمث
to taxi to a standstill
U
حرکت آخر تا به ایست رسیدن
[هواپیما]
lexigraphy
U
یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
hammock chair
U
صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
check string
U
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
nowel
U
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
pausal form
U
دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
abio
U
کلمه ایست که بصورت پیشوندبکار رفته و بمعنی بدون زندگی و عاری از حیات است
appropriation
U
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
ease off
U
شل کنید
say no more
U
بس کنید
cautioned
U
توجه کنید
cautioning
U
توجه کنید
keep at it
U
مداومت کنید
attention to orders
U
توجه کنید
give it a wipe
U
انراخشک کنید
make a hurry
U
عجله کنید
move out
U
حرکت کنید
accelerando
کم کم تند کنید
oyez
U
گوش کنید
have patience with me
U
با من حوصله کنید
push the door to
U
در راپیش کنید
cautions
U
توجه کنید
deletes
U
حذف کنید
deleted
U
حذف کنید
delete
U
حذف کنید
oyez
U
توجه کنید
into a ball
U
نخ راگلوله کنید
caution
U
توجه کنید
supposing
U
فرض کنید
vide infara
U
را نگاه کنید
dele
U
پاک کنید
suppose
U
فرض کنید
supposes
U
فرض کنید
repeat
U
تکرار کنید
i say
U
نگاه کنید
deleting
U
حذف کنید
hurry up
U
عجله کنید
hold hard
U
صبر کنید
wait a second
U
تامل کنید
leontief table
U
نگاه کنید به :
recive
U
مصرف کنید
Turn (let) the dog loose.
U
سگ راباز کنید
repeats
U
تکرار کنید
record as target
U
اماج را ثبت کنید
you do me injustice
U
در باره من بی عدالتی می کنید
wait a second
U
اندکی صبر کنید
opened
U
مروحه را باز کنید
When will you depart?
U
کی شما حرکت می کنید؟
wait a second
U
یک خرده صبر کنید
NB
U
خوب دقت کنید
open
U
مروحه را باز کنید
chain
U
مراجعه کنید به CATENA
chains
U
مراجعه کنید به CATENA
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
Cash is in short supply these days .
U
از حقوق ماهانه ام کم کنید
Refer (turn over) to page 110.
U
به صفحه 110مراجعه کنید
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
opens
U
مروحه را باز کنید
Do you agree that …
U
آیا تصدیق می کنید که …
I won't be talked into it!
U
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
Turn the water tap on .
U
شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous.
U
ادب را رعایت کنید
Notice the details!
U
توجه کنید به جزییات !
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
observe silence
U
سکوت را رعایت کنید
trail
U
هدف را تعقیب کنید
trailing
U
هدف را تعقیب کنید
check firing
U
عناصرتیر را بررسی کنید
trails
U
هدف را تعقیب کنید
cease engagement
U
درگیری را قطع کنید
KEEP LEFT
U
از سمت چپ حرکت کنید.
stack arms
U
تفنگها راچاتمه کنید
off with his head
U
سرش را از تن جدا کنید
maydays
U
خطر کمک کنید
mayday
U
خطر کمک کنید
continue your studies
U
تحصیلات خودرادنبال کنید
supra
U
ببالا نگاه کنید
sus.per coll
U
حلق اویزش کنید
drop track
U
تعقیب را قطع کنید
do good to others
U
بدیگران نیکی کنید
infile
U
به ستون دو حرکت کنید
out with him
U
اورا بیرون کنید
trailed
U
هدف را تعقیب کنید
wait a minute
U
یک دقیقه صبر کنید
wait a little
U
کمی صبر کنید
try and came
U
کوشش کنید که بیائید
she your profit with him
U
سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors
U
پرچم را تعویض کنید
single file
U
به ستون یک حرکت کنید
wait a minute
U
اندکی صبر کنید
stoppages
U
توقف
stop code
U
کد توقف
parked
U
توقف
parks
U
توقف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com