Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
form
U
ایجاد یک شکل
formed
U
ایجاد یک شکل
forms
U
ایجاد یک شکل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
haze
U
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
acoustic
U
تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
database
U
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
database
U
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
database
U
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
databases
U
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
databases
U
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
databases
U
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
answer
U
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answer
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer
U
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answered
U
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered
U
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answering
U
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering
U
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answers
U
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers
U
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
fully
U
حروف ایجاد شده توسط چاپگر در یک عمل
card
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card
U
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
cards
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
cards
U
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
paranoia
U
جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
voice
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
service
U
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced
U
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word
U
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
U
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
average
U
ایجاد میانگین
averaged
U
ایجاد میانگین
averages
U
ایجاد میانگین
averaging
U
ایجاد میانگین
align
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligns
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
resonance
U
ایجاد طنین
resonances
U
ایجاد طنین
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
thin
U
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinned
U
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinners
U
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinnest
U
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thins
U
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
plotter
U
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters
U
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotters
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
graphics
U
کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
graphics
U
که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود
graphics
U
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
precision
U
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
share
U
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared
U
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares
U
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
background
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
avalanche
U
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
avalanches
U
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
construct
U
ایجاد کردن ساخت
construct
U
ساختن یا ایجاد
constructed
U
ایجاد کردن ساخت
constructed
U
ساختن یا ایجاد
constructing
U
ایجاد کردن ساخت
constructing
U
ساختن یا ایجاد
constructs
U
ایجاد کردن ساخت
constructs
U
ساختن یا ایجاد
zip
U
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped
U
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping
U
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips
U
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
document
U
ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
document
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
U
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
documented
U
ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documented
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented
U
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
documenting
U
ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documenting
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting
U
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
quotation marks
U
کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
space
U
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
spaces
U
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
turtle
U
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
Other Matches
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
authorship
U
ایجاد
creates
U
ایجاد
creating
U
ایجاد
creations
U
ایجاد
creation
U
ایجاد
bridging
U
ایجاد پل
developments
U
ایجاد
create
U
ایجاد
constructions
U
ایجاد
development
U
ایجاد
production
U
ایجاد
generation
U
ایجاد
generations
U
ایجاد
construction
U
ایجاد
origination
U
ایجاد
productions
U
ایجاد
capital creation
U
ایجاد سرمایه
creation date
U
تاریخ ایجاد
causer
U
ایجاد کننده
configure
U
ایجاد پیکربندی
contouring
U
ایجاد طرح
structuralization
U
ایجاد ساختمان
stylization
U
ایجاد سبک
stimulation
U
ایجاد محرک
obstruction
U
ایجاد مانع
obstructions
U
ایجاد مانع
system generation
U
ایجاد سیستم
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
territorialization
U
ایجاد ناحیه
worker
U
ایجاد کننده
creation of money
U
ایجاد پول
rainmaking
U
ایجاد باران
pustulation
U
ایجاد جوش
irruption
U
ایجاد ناگهانی
isochronism
U
ایجاد همزمانی
preclusion
U
ایجاد مانع
lacrimation
U
ایجاد اشک
lenticulation
U
ایجاد عدسی
pitting
U
ایجاد حفره
money creation
U
ایجاد پول
originative
U
ایجاد کننده
originationu
U
ایجاد ابداع
develop
U
ایجاد کردن
develops
U
ایجاد کردن
polarization
U
ایجاد دو قطب
surging
U
ایجاد موج
spiculation
U
ایجاد خار
spermatogenesis
U
ایجاد نطفه
furunculosis
U
ایجاد کورک
salivation
U
ایجاد بزاق
amount
U
ایجاد مجموعی از...
amounted
U
ایجاد مجموعی از...
amounting
U
ایجاد مجموعی از...
amounts
U
ایجاد مجموعی از...
scandalization
U
ایجاد افتضاح
hypnogenesis
U
ایجاد خواب
mythopoeia
U
ایجاد افسانه
housing
U
ایجاد مسکن
grounding
U
ایجاد زمین
rake in the money
<idiom>
U
ایجاد تعجب
make waves
<idiom>
U
ایجاد دردسر
engender
U
ایجاد کردن
looping
U
ایجاد حلقه
lactation
U
ایجاد شیر
engenders
U
ایجاد کردن
engendering
U
ایجاد کردن
engendered
U
ایجاد کردن
pupation
U
ایجاد شفیره
stockades
U
ایجاد مانع
stockade
U
ایجاد مانع
vacuolation
U
ایجاد حفره
create
U
ایجاد کردن
wealth creation
U
ایجاد ثروت
creates
U
ایجاد کردن
windowing
U
ایجاد پنجره
creating
U
ایجاد کردن
screech
U
ایجاد کردن
orogenesis
U
ایجاد کوه
screeching
U
ایجاد کردن
screeches
U
ایجاد کردن
screeched
U
ایجاد کردن
buzzed
U
ایجاد صدای بلند
buzzes
U
ایجاد صدای بلند
inbreed
U
از یک نژاد ایجاد کردن
breaches
U
ایجاد شکاف کردن
buzzing
U
ایجاد صدای بلند
rapprochement
U
ایجاد روابط حسنه
arson
U
ایجاد حریق عمدی
breached
U
ایجاد شکاف کردن
breach
U
ایجاد شکاف کردن
discomfits
U
ایجاد اشکال کردن
discomfiting
U
ایجاد اشکال کردن
isochronism
U
ایجاد تقارن همزمانی
discomfited
U
ایجاد اشکال کردن
tide
U
جزرومد ایجاد کردن
discomfit
U
ایجاد اشکال کردن
irrupt
U
ناگهان ایجاد شدن
buzz
U
ایجاد صدای بلند
mirror
U
ایجاد کپی دقیق
mirrored
U
ایجاد کپی دقیق
bleeping
U
ایجاد صدای اخطار
bleeps
U
ایجاد صدای اخطار
mirrors
U
ایجاد کپی دقیق
mushrooms
U
بسرعت ایجاد کردن
frontogenesis
U
ایجاد جبهه واحد
mushrooming
U
بسرعت ایجاد کردن
creative prescription
U
مرور زمان ایجاد حق
mushroomed
U
بسرعت ایجاد کردن
agitation of water surface
U
ایجاد تلاطم در سطح اب
mushroom
U
بسرعت ایجاد کردن
canalize
U
ایجاد ابراه کردن
tempest
U
توفان ایجاد کردن
tempests
U
توفان ایجاد کردن
bleeped
U
ایجاد صدای اخطار
bleep
U
ایجاد صدای اخطار
goiterogenic
U
ایجاد کننده گواتر
hypnogenesis
U
ایجاد خواب هیپنوتیزم
modelling
U
ایجاد مدلهای کامپیوتری
hydrotaxis
U
ایجاد واکنش در برابر اب
obstructs
U
ایجاد مانع کردن
obstructing
U
ایجاد مانع کردن
obstructed
U
ایجاد مانع کردن
obstruct
U
ایجاد مانع کردن
holography
U
ایجاد تصویر لیزری
punch
U
سوراخ ایجاد کردن
punched
U
سوراخ ایجاد کردن
punches
U
سوراخ ایجاد کردن
hi fi
U
وسایل ایجاد صدا
goitrogenic
U
ایجاد کننده گواتر
allowance method
U
روش ایجاد ذخیره
obstruction box
U
جعبه ایجاد مانع
radiogenic
U
ایجاد شده در اثرتشعشع
To set(create,establish)a precedent.
U
ایجاد سابقه کردن
reflating
U
تورم ایجاد کردن
pyromania
U
جنون ایجاد حریق
reflates
U
تورم ایجاد کردن
put out
U
منتشرساختن ایجاد کردن
reflated
U
تورم ایجاد کردن
pro-active
U
گرایش به ایجاد وقایع
recreative
U
دوباره ایجاد کننده
schismatism
U
ایجاد جدایی تفرقه
swisher
U
ایجاد کننده صدای فش فش
ruralization
U
ایجاد زندگی روستایی
strike off
U
بی زحمت ایجاد شدن
rowdyism
U
ایجاد سر وصدا و اشوب
set off
<idiom>
U
بالانس ایجاد کردن
raise eyebrows
<idiom>
U
ایجاد مشکل و زحمت
synchronism
U
ایجاد همزمانی انطباق
program development cycle
U
چرخه ایجاد برنامه
siliciferous
U
ایجاد کننده سیلیکون
reflectorize
U
ایجاد انعکاس کردن
reflate
U
تورم ایجاد کردن
shock point
U
نقطه ایجاد زلزله
trephine
U
ایجاد سوراخ بامته
ulceration
U
ایجاد زخم یا قرحه
obstruction method
U
روش ایجاد مانع
urtication
U
ایجاد خارش وسوزش
reflecterize
U
ایجاد انعکاس کردن
thallogenous
U
ایجاد کننده تالیوم
steam heating
U
ایجاد حرارت با بخار
sentimentalization
U
ایجاد احساسات وعواطف
positive prescription
U
مرور زمان ایجاد حق
revolutionizing
U
در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionising
U
در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionize
U
در کشور ایجاد شورش کردن
obsess
U
ایجاد عقده روحی کردن
obsessed
U
ایجاد عقده روحی کردن
obsesses
U
ایجاد عقده روحی کردن
begets
U
بوجود اوردن ایجاد کردن
obsessing
U
ایجاد عقده روحی کردن
creation of contractual tie
U
انشاء ایجاد رابطه قراردادی
wham
U
باتصادم ایجاد صدا کردن
revolutionizes
U
در کشور ایجاد شورش کردن
beget
U
بوجود اوردن ایجاد کردن
revolutionises
U
در کشور ایجاد شورش کردن
clunks
U
این صدا را ایجاد کردن
berkeley unix
U
برکلی ایجاد شده است
clunk
U
این صدا را ایجاد کردن
territorialism
U
ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
territoriality
U
ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
X/OPEN
U
ول ایجاد سیستمهای باز هستند
work out
U
در اثرزحمت وکار ایجاد کردن
thermoelectricity
U
ایجاد جریان برق در اثرحرارت
transistors
U
برای ایجاد تابع منط قی
delays
U
خیری ایجاد کردن در چیزی
delaying
U
خیری ایجاد کردن در چیزی
revolutionised
U
در کشور ایجاد شورش کردن
cenogenesis
U
ایجاد میشود نسل جدید
cavitation
U
ایجاد حبابهای داخل یک مایع
rounding
U
ایجاد دید بهتر در گرافیک
rounding
U
ایجاد یک حرف با فاهر بهتر
transistor
U
برای ایجاد تابع منط قی
leave a bad taste in one's mouth
<idiom>
U
حس تنفر وانزجار ایجاد کردن
delay
U
خیری ایجاد کردن در چیزی
activation
U
کنش ور سازی ایجاد فعالیت
neurogenic
U
ایجاد کننده بافت عصبی
quiet
U
عدم ایجاد سر و صدای زیاد
counted
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
instance
U
شی ای یا شی تکراری که ایجاد شده اند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com