Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Yuletide
U
ایام عید تولد عیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Nativity
U
تولد عیسی
aborning
U
در بدو تولد در حال تولد
calvary
U
نام صلیب گاه حضرت عیسی نمایش صلیب کردن حضرت عیسی
times
U
ایام
timed
U
ایام
time
U
ایام
days of grace
U
ایام مهلت
holy day
U
ایام متبرکه
f. times
U
ایام قدیم
running days
U
ایام هفته
ball
U
ایام خوش
christmastide
U
ایام کریسمس
leave of absence
U
ایام ترک خدمت
leaves of absence
U
ایام ترک خدمت
workweek
U
ایام کار درهفته
workmen's compensation insurance
U
بیمهء ایام کار
vacationer
U
گشتگر ایام تعطیلات
triduum
U
سه روز ایام ثلاثه
vacationist
U
گشتگر ایام تعطیلات
dole
U
حق بیمه ایام بیکاری
feria
U
یکی از ایام هفته
laydays
U
ایام بارگیری و باراندازی کشتی
salad days
U
ایام جوانی وبی تجربگی
lay day
U
ایام بارگیری و باراندازی کشتی
halcyon
U
ایام خوب گذشته روز ارام
whitsuntide
U
سه روز اول ایام عید گلریزان
ash wednesday
U
اولین روز ایام روزهء مسیحیان
Jesus
U
عیسی
star of bethlehem
U
عیسی
Christ
U
عیسی
mummer
U
هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
geniture
U
تولد
birth
U
تولد
births
U
تولد
postnatal
U
پس از تولد
jesus christ
U
عیسی مسیح
crucifixes
U
صلیب عیسی
crucifix
U
صلیب عیسی
peter
U
پطرس حواری عیسی
resurrection
U
قیام عیسی ازمردگان
Epiphany
U
فهور و تجلی عیسی
ascension
U
عروج عیسی به اسمان
corpus christ
U
عید بدن عیسی
place of birth
U
محل تولد
rebirth
U
تولد تازه
date of birth
U
تاریخ تولد
birthday cake
U
کیک تولد
the birth of a nation
U
تولد یک ملت
regeneracy
U
تولد تازه
nee
U
تولد یافته
birth trauma
U
ضربه تولد
get
U
زایش تولد
prenatal
U
پیش از تولد
antenatals
U
پیش از تولد
rebirth
U
تولد دوباره
birthdays
U
جشن تولد
birthday
U
جشن تولد
regeneration
U
تولد تازه
nascent
U
درحال تولد
antenatal
U
پیش از تولد
gets
U
زایش تولد
birth injury
U
اسیب تولد
birth cry
U
اوای تولد
birth certificate
U
گواهی تولد
getting
U
زایش تولد
leave year
U
سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
red letter
U
مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
pax
U
لوحه تمثال عیسی ومریم
premillennialist
U
معتقدبظهور عیسی قبل از هزارسال
premillenarian
U
معتقدبظهور عیسی قبل از هزارسال
mariolatry
U
پرستش مریم مادر عیسی
ascension day
U
روز عروج عیسی به اسمان
adoptionist
U
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
ihs
U
مخفف کلمه یونانی عیسی
Yule
U
جشن میلاد عیسی مسیح
newborn
U
تازه تولد شده
redivivus
U
تولد تازه یافته
nascence
U
نوفهوری و اغازی تولد
reborn
U
تولد تازه یافته
additional production personnel
عوامل دیگر تولد
nascency
U
نوفهوری و اغازی تولد
postnatal
U
وابسته به بعد از تولد
antenatal
U
مربوط به قبل از تولد
antenatals
U
مربوط به قبل از تولد
post-natal
U
واقع شونده پس از تولد
post natal
U
واقع شونده پس از تولد
adoption
U
مربوط به قضیه پسر خواندگی عیسی
Maundy Thursday
U
پنجشنبه هفته عذاب ورنج عیسی
macarize
U
اقوال عیسی که در طی ان " خوشابحال "ذکر شده
pieta
U
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
precocial
U
دارای استقلال ازهنگام تولد
viability
U
قدرت ادامه زندگی پس از تولد
paternoster
U
دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
last supper
U
اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
invination
U
امیختگی خون عیسی در بادهای که در عشاربانی مینوشند
paternosters
U
دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
crucifixion
U
تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
arianism
U
اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
crucifixions
U
تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
new born
U
زاییده شده تازه تولد یافته
Doom
U
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
premillennial
U
وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
gospels
U
یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
paulian
U
عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
gospel
U
یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
adoptionism
U
اعتقادبه اینکه عیسی فرزندخوانده خدا است نه پسرحقیقی او
birthright
U
حقوقی که در اثر تولد بخص تعلق می گیرد
palingenesis
U
تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
nestorianism
U
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
whitmonday
U
روز بعد از عید نزول روح القدس بر رسولان عیسی
apocrypha
U
کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
Jesuits
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jehovah's Witnesses
U
دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
Jesuit
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
lord of misrule
U
متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
christian era
U
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
strike pay
U
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
dog days
U
ایام بین اول ژوئیه تا اول سپتامبر که هوا بسیار گرم است
to transubstantiate
U
تغییر دادن ماده
[نان و شراب مربوط به عشاربانی]
به بدن و خون عیسی مسیح
[دین]
transubstantiation
U
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
Their birthdays are four days apart.
U
روز تولد شان چهار روز با هم فاصله دارد
workdays
U
ایام کار اداری ساعات کار اداری
workday
U
ایام کار اداری ساعات کار اداری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com