English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
state U ایالت
state- U ایالت
stated U ایالت
states U ایالت
stating U ایالت
shire U ایالت
shires U ایالت
province U ایالت
provinces U ایالت
apanage U ایالت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
upstate U وابسته به بخش شمالی ایالت شمال ایالت نیویورک
statewide U در سر تا سر ایالت
provincial U ایالت نشین
statehood U ایالت بودن
garrison state U ایالت نظامی
First Lady U زن فرماندار ایالت
First Ladies U زن فرماندار ایالت
states U ایالت کشوری
state U ایالت کشوری
state- U ایالت کشوری
stating U ایالت کشوری
stated U ایالت کشوری
ulster U ایالت اولسیتر در ایرلند
provincialist U اهل ولایت یا ایالت
yorkshire U ایالت یورکشایردرشمال انگلستان
Alsatians U اهل ایالت آلزاس در فرانسه
rapes U هتک ناموس به عنف ایالت
Alsatian U گویش آلمانی ایالت آلزاس
favorite son <idiom> U رئیس جمهور ایالت شدن
Alsatian U اهل ایالت آلزاس در فرانسه
Alsatians U گویش آلمانی ایالت آلزاس
raped U هتک ناموس به عنف ایالت
raping U هتک ناموس به عنف ایالت
rape U هتک ناموس به عنف ایالت
key کی [جزیره ای کوچک در ایالت فلوریدا]
Midwestern U وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
illinois U استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
new england U نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
the common wealth of massachusette U چهار ایالت کنتاکی وماساچوست و ویرجینیا وپنسیلوانیا را گویند
pennsylvanian U وابسته به ایالت پنسیلوانیا پنسیلوانیا
lincoln U ایالت لینکلن شایر انگلستان گوسفند نژاد لینکلن شایر ابراهام لینکلن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com