English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
If this is your problem , it is no problem , it is no problem . U اگر گرفتاریت فقط اینست که اصلا" گرفتاری نیست
Other Matches
here it is U اینست
it is my wish that U میل من اینست که
iam of the opinion that U نظر من اینست که
it is habitual with me to.... U خویاعادت من اینست
it is my wish that U خواهش من اینست که
it is only his way U حالش اینست
it is our pleasure to U اراده ما اینست که
here is my book U اینست کتاب من
the remedy lies in this U چاره ان اینست
the mischief of it is that' U خرابی ان اینست که
it is because U برای اینست که
strange to say U یک چیزغریب اینست
The fact is that… U قدر مسلم اینست که ...
in point of fact U حقیقت امر اینست که
The fact of the matter is. . . . . . . U حقیقت امر اینست که ...
She loves to have a lot of doges . U عاشق اینست که سگ نگاهدارد
This is mainly because ... U دلیل اصلی آن اینست که ...
he thinks to deceive you U قصدش اینست شمارابفریبد
i am nat my last shifts U اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
my recollectio of it is U انچه من بیادمی اورم اینست
we make it a rule to U قانون ما اینست که ...قانونی داریم که .....
Every one is supposed to know to read and write . U فرض بر اینست که هر کس خواندن ونوشتن را می داند
imeant that he is kind U مقصودم اینست که ادم مهربانی است
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
as a matter of fact U حقیقت امر اینست که خوب بخواهید بدانید
The moral point of this story is that… U مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
ever- U اصلا
ever U اصلا
essentially U اصلا"
to begin with U اصلا
to start with U اصلا
mainly U اصلا"
possibly U اصلا"
none U اصلا
no-no U اصلا نه
in no case U اصلا
cardinally U اصلا"
by birth U اصلا
radically U اصلا
fundamentally U اصلا"
materially U اصلا"
initially U اصلا"
originally U اصلا"
nix U اصلا
on no account U اصلا
pop goes the weasel U یکجور رقص روستایی که شیوه ان اینست که رقصنده از زیر دست انهامی گذرد
why on earth U اصلا چرا
in the main U بیشتر اصلا
judy U در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
he is of greek origin U اصلا یونانی است
anything <adv.> U هیچ چیز [اصلا]
by some means or other <adv.> U هیچ چیز [اصلا]
to not feel hungry [to not like having anything] U اصلا اشتها نداشتن
It is ridicrlous . I t is a farce . U اصلا" مسخره است
He answered nothing. U اصلا جواب نداد
to not give a hoot in hell for something U برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a stuff about something [British E] U برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a toss about something [British E] U برایشان اصلا مهم نباشد.
not on any account U اصلا روی هیچ حسابی
It isn't anything like her. U او [زن] اصلا همچنین رفتاری ندارد.
I don't [ couldn't ] give a damn about it. <idiom> U برایم اصلا مهم نیست.
There was absolutely no point in her going . U رفتن او اصلا" موردی نداشت
Money is no object at all . U پول اصلا" مطرح نیست
Nothing is further from my mind than marriage . U اصلا" فکر ازدواج نیستم
to not lift a finger <idiom> U اصلا هیچ کاری نکردن
I didnt relize what was going on . U اصلا" نفهمیدم چه خبر است
Forget it . dont give it a thought . U اصلا"فکرش راهم نکن
It is of no interest to me at all. U من به این موضوع اصلا"علاقه ای ندارم
The suggestion didn't go down very well with our boss. U کارفرما این پیشنهاد را اصلا نپذیرفت.
Such a thing does not exist at all . U چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
I don't give a shit! [vulgar] <idiom> U به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a damn shit! [vulgar] <idiom> U به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a fuck! [vulgar] <idiom> U به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a monkey's (fart)! [vulgar] <idiom> U به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
without lifting a finger U بدون اینکه اصلا کاری بکند [اصطلاح روزمره]
to not give a shit about something U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
to not give a smeg about something [British E] U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
to not give a damn about something [somebody] U برای چیزی [کسی] اصلا مهم نباشد. [اصطلاح روزمره]
abram's law U این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones. U سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
He has a negative attitude towards every thing . to oppose everything . U اصلا" توی دهنش نه است ( بد بین ومنفی است )
I can't make anything of it. U من این را اصلا نمی فهمم [درک نمی کنم] .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com